94 1533 100 1 Off the hook (عامیانه) فارغ البال، رها، آزاد از دردسر واژه Off the hook در جمله های نمونه 1. He left the phone off the hook so that he wouldn't be disturbed. [ترجمه ترگمان]تلفن را قطع کرد تا کسی مزاحمش نشود [ترجمه گوگل]او تلفن را از قلاب خارج کرد، تا او آشفته نشود [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 2. I wasn't prepared to let her off the hook that easily. [ترجمه ترگمان]من آماده نبودم که او را به این راحتی رها کنم [ترجمه گوگل]من آماده نبود که او را به راحتی از قلاب خارج کند [ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 3. His opponents have no intention of letting him off the hook until he agrees to leave office immediately. [ترجمه Metis] مخالفانش تا زمانی که بپذیرد بلافاصله دفتر را ترک کند دست از سر او برنمی دارند.0|0 [ترجمه ترگمان]مخالفان او قصد ندارند او را رها کنند تا اینکه موافقت کند دفتر را فورا ترک کند [ترجمه گوگل]مخالفان او قصد ندارند او را از قلاب بیرون بیاورند تا زمانی که موافقت کند بلافاصله محل کار را ترک کند [ترجمه شما] ترجمه ص ... معنی کلمه Off the hook به انگلیسی off the hook• rescued from a difficult situation, escaped from a trap be off the hook• be in the clear, not be punished, be blameless Off the hook را به اشتراک بگذارید پیشنهاد کاربران pooriya رهایی از دردسر محمدرضا در یک وضعیت دشوار مهدی خلاص شدن )set free) سعید صفاری مقدم قسر در رفتن sahar infml no longer in a position of difficulty جلال از وضعیت بد خلاص شدن Vania خلاص شدن از وضع بد صادق از وضعیت بد خلاص شدن مریم رهایی از سختی و مشکلات Zzz رهایی از مشکلات mk جان سالم به در بردن ممد از روی دوش برداشته شدن مسئولیت میلاد علی پور ایمن، امن عاطفه عالی ، معرکه دانیال رضانیا دست از سر برداشتن علی فرهادی از گرفتاری ،مخمصه ، دردسر ،یا اجبار ،خود یا دیگران را نجات دادن امیررضا Freedom ،آزاد، رها ، مستقل I am me از شر چیزی خلاص شدن☺☺☺☺ charlie this party is off the hook/off the hinge! : Meaning: Very fun and exciting; out of control in a good way غیاثی رها شدن از دردسر صبا قسر در رفتن معنی یا پیشنهاد شما واژه نام شما رایانامه معنی یا پیشنهاد شما نام نویسی | ورود تازه ترین پیشنهادها زهرا میرحسینی > iteratively U > roving eye محسن > زنگ خطر Farhood > extortion m.javid > postmarketing S.Ara > Russian Federation نرگس > خانمانسوز Parsa > unexcusable نگارش واژه نو | پیشنهادهای امروز کوشاترین کاربران در یک هفته گذشته پارسا حیدری حمیدرضا دادگر_فریمانمحمدرضا ایوبی صانعFarhooddi darkestarرهگذرA.C.EDark Light فهرست کامل کوشاترین کاربران پرگفتگوترین واژگان در یک هفته گذشته پرفروغ تحسین آمیز حسرت آمیز shet نیازموده مرساد گریسته اند قوی رایی