nymphet

/nɪmˈfet//nɪmˈfet/

معنی: دختر کوچک و زیبا، حوریچه
معانی دیگر: دختر رسیده ( به سن بلوغ به ویژه اگر از نظر جنسی زودرس باشد)، (دختر جوان) تیکه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a pubescent girl, often sexually precocious, who is considered sexually attractive.

جمله های نمونه

1. Minded by corpulent nymphets with wings and frowns, in reticence they guard their deeply embedded doubts.
[ترجمه گوگل]حوری‌های تنومند با بال‌ها و اخم‌هایی که در ذهنشان نقش بسته است، با احتیاط از تردیدهای عمیق خود محافظت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]و من از این که آن ها را به خاطر شک و تردید نشان می دهند، خود را از دست دادم و اخم می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. No longer did I desire conventions of little nymphets, each one wearing playboy's plastic name badge.
[ترجمه گوگل]دیگر تمایلی به برگزاری کنوانسیون‌های پوره‌های کوچک نداشتم که هر کدام از آنها نشان پلاستیکی پلی‌بوی را بر تن داشتند
[ترجمه ترگمان]من دیگر تمایلی به آداب و رسوم نداشتم، هر کدام یک نشان پلاستیکی جوان به تن داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was only the dead-leaf echo of the nymphet from long ago - but I loved her, this Lolita, pale and polluted and big with another man's child.
[ترجمه گوگل]او فقط پژواک برگ مرده پوره از مدت ها قبل بود - اما من او را دوست داشتم، این لولیتا، رنگ پریده و آلوده و بزرگ با فرزند مرد دیگری
[ترجمه ترگمان]این Lolita از مدت ها پیش بود - اما من او را دوست داشتم، این Lolita، رنگ پریده و کثیف با یک بچه دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So let her remain, sleek, slender Monique, as she was for a minute or two: a delinquent nymphet shining through the matter-of-fact young whore.
[ترجمه گوگل]پس بگذارید مونیکا باریک و باریک، همان طور که برای یک یا دو دقیقه بود، باقی بماند: یک حوری خلافکار که در میان فاحشه جوان واقعی می درخشد
[ترجمه ترگمان]پس اجازه بدهید باقی بماند، شیک و براق، مثل این که یک یا دو دقیقه است؛ یک مجرم مجرم، که از این موضوع آگاه است، در حقیقت فاحشه جوان خودنمایی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Reader must understand that in the possession and thralldom of a nymphet the enchanted traveler stands, as it were, beyond happiness.
[ترجمه گوگل]خواننده باید بفهمد که در در اختیار داشتن و تسخیر یک حوری، مسافر مسحور، گویی فراتر از خوشبختی ایستاده است
[ترجمه ترگمان]خواننده باید درک کند که در تملک و تسلط یک مسافر جادویی، همان گونه که بود، فراتر از خوشبختی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We are unhappy, mild, dog-eyed gentlemen, sufficiently well integrated to control our urge in the presence of adults, but ready to give years and years of life for one chance to touch a nymphet.
[ترجمه گوگل]ما آقایان ناراضی، ملایم و سگی هستیم، به اندازه کافی خوب ادغام شده ایم که میل خود را در حضور بزرگسالان کنترل کنیم، اما آماده ایم که برای یک بار فرصت دست زدن به یک پوره، سالها و سالهای زندگی را به ما بدهیم
[ترجمه ترگمان]ما نجیب هستیم، نجیب، سگ - چشم، به اندازه کافی یکپارچه برای کنترل نیاز ما در حضور افراد بزرگ سال، اما آماده برای دادن به سال ها و سال ها زندگی برای یک فرصت برای لمس کردن یک nymphet هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It happened for instance that from my balcony I would notice a lighted window across the street and what looked like a nymphet in the act of undressing before a co-operative mirror.
[ترجمه گوگل]برای مثال اتفاق افتاد که از بالکن خود متوجه پنجره ای روشن در آن سوی خیابان و چیزی که شبیه پوره بود، در هنگام درآوردن لباس در مقابل آینه تعاونی، مشاهده کردم
[ترجمه ترگمان]مثلا بر حسب اتفاق از بالکن من یک پنجره روشن را در خیابان می دیدم و چیزی شبیه به a در حین لباس پوشیدن قبل از یک آیینه اداری به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So, the object of this wonderful aesthetic reverie, the nymphet, turns out to be an adult male. And I just want you to ask yourself why that could be.
[ترجمه گوگل]بنابراین، هدف این حس زیباشناختی شگفت انگیز، پوره، یک مرد بالغ است و من فقط از شما می خواهم که از خود بپرسید که چرا ممکن است چنین باشد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، هدف این تفکر هنری فوق العاده، the، تبدیل به یک مرد بالغ می شود و من فقط می خواهم از خودتان بپرسید که چرا چنین چیزی ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دختر کوچک و زیبا (اسم)
nymphet

حوریچه (اسم)
nymphet

انگلیسی به انگلیسی

• beautiful girl; sexually attractive girl (slang)

پیشنهاد کاربران

دختری که زود به بلوغ جنسی میرسه و تمایل به رابطه با مرد بزرگ تر از خودش داره
دختر ی که تازه به سن بلوغ میرسد. و دچار عشق زودرس میشود.
نه میل جنسی

بپرس