north star

/ˈnɔːrθˈstɑːr//nɔːθstɑː/

معنی: ستاره قطبی
معانی دیگر: رجوع شود به: polaris

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: Polaris.

جمله های نمونه

1. The ship was navigated by the North Star.
[ترجمه گوگل]کشتی توسط ستاره شمالی هدایت می شد
[ترجمه ترگمان]کشتی به وسیله ستاره شمالی هدایت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He began his own abolitionist newspaper, The North Star.
[ترجمه گوگل]او روزنامه‌اش را با نام «ستاره شمالی» راه‌اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]او روزنامه own را شروع کرد، روزنامه استار شمال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The North Star, however, hovers above the actual pole or close to it.
[ترجمه گوگل]با این حال، ستاره شمالی بالای قطب واقعی یا نزدیک به آن شناور است
[ترجمه ترگمان]با این حال، ستاره شمال بالای قطب واقعی یا نزدیک به آن شناور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The North Star was rolling past the wooded marshland on the northern part of the island to the Jurong Road.
[ترجمه گوگل]ستاره شمالی از کنار باتلاق جنگلی در قسمت شمالی جزیره به سمت جاده جورونگ می گذشت
[ترجمه ترگمان]ستاره شمالی در حال گذر از باتلاق های پوشیده از درخت در قسمت شمالی جزیره تا جاده Jurong بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I can find the Big Dipper, but the North Star can be elusive.
[ترجمه گوگل]من می توانم دب اکبر را پیدا کنم، اما ستاره شمالی می تواند گریزان باشد
[ترجمه ترگمان]من می تونم ملاقه بزرگ رو پیدا کنم، اما ستاره شمال می تو نه فرار کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He joined North Star in 1978 and served as its president since 198
[ترجمه گوگل]او در سال 1978 به ستاره شمالی پیوست و از سال 198 به عنوان رئیس آن خدمت کرد
[ترجمه ترگمان]او در سال ۱۹۷۸ به استار شمالی پیوست و از ۱۹۸ به عنوان رئیس جمهور خدمت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Love is like the North Star. In a changing world, it's always constant. Gordon B. Hinckley
[ترجمه گوگل]عشق مانند ستاره شمال است در دنیایی که در حال تغییر است، همیشه ثابت است گوردون بی هینکلی
[ترجمه ترگمان]عشق مثل ستاره شمال است در دنیایی که در حال تغییر است، همیشه ثابت است گوردون بی هینکلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Also called the North Star, Polaris is the brightest dot in the constellation Ursa Minor.
[ترجمه گوگل]قطبی که ستاره شمالی نیز نامیده می شود، درخشان ترین نقطه صورت فلکی دب صغیر است
[ترجمه ترگمان]ستاره شمالی (ستاره قطبی)روشن ترین نقطه در صورت فلکی دب اصغر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. These stars appear to arouse around the North Star.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد این ستاره ها در اطراف ستاره شمالی بیدار می شوند
[ترجمه ترگمان]این ستاره ها در اطراف ستاره شمالی تحریک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Contrasts North Star, Wan Ke send the bond rate lowly firmly.
[ترجمه گوگل]در تضاد ستاره شمالی، وان که نرخ اوراق قرضه را به شدت پایین می فرستد
[ترجمه ترگمان]، \"contrasts شمالی\"، \"Wan ke\" باند \"باند\" رو محکم می فرسته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. North Star was founded in 2006 by the international post and parcel delivery company TNT, with support from the United Nations World Food Programme (WFP).
[ترجمه گوگل]نورث استار در سال 2006 توسط شرکت بین المللی تحویل پست و بسته TNT و با حمایت برنامه جهانی غذای سازمان ملل (WFP) تاسیس شد
[ترجمه ترگمان]استار شمالی در سال ۲۰۰۶ توسط آژانس بین المللی تحویل و تحویل بسته تی ان ان با حمایت برنامه جهانی غذای سازمان ملل تاسیس شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Another of Minnesota's state nicknames is the "North Star State" because the northernmost point in the contiguous United States is located in Minnesota.
[ترجمه گوگل]یکی دیگر از نام مستعار ایالت مینه سوتا "ایالت ستاره شمالی" است زیرا شمالی ترین نقطه در ایالات متحده به هم پیوسته در مینه سوتا قرار دارد
[ترجمه ترگمان]یکی دیگر از اسامی مستعار ایالت مینسوتا، نام \"ایالت تگزاس ستاره\" است، زیرا شمالی ترین نقطه در ایالات متحده در ایالت مینسوتا قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. When crosses North Star west road's multi - level crossing bridge, I see many athletes in the walk.
[ترجمه گوگل]وقتی از پل چند سطحی جاده غربی ستاره شمالی عبور می کنم، ورزشکاران زیادی را در حال پیاده روی می بینم
[ترجمه ترگمان]زمانی که از پل تقاطع چند سطحی شمال غرب رد می شود، بسیاری از ورزش کاران در این خیابان دیده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. "I knew the North Star, " Henson wrote years later.
[ترجمه گوگل]هنسون سالها بعد نوشت: "من ستاره شمالی را می شناختم "
[ترجمه ترگمان]Henson سال بعد نوشت: \" من ستاره شمالی را می شناسم \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ستاره قطبی (اسم)
loadstar, polaris, north star, pole star, lodestar

انگلیسی به انگلیسی

• polaris, polar star, polestar, star toward which the northern end of the earth's axis points, star used for navigation

پیشنهاد کاربران

بپرس