nom de plume

/ˈnɑːmdiˈpluːm//ˈnɑːmdipluːm/

معنی: کنیه، اسم مستعار نویسندگان
معانی دیگر: (فرانسه) نام مستعار (به ویژه در مورد نویسنده)، تخلص

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: noms de plume
• : تعریف: a fictitious name adopted by an author; pen name.
مشابه: alias, pseudonym

جمله های نمونه

1. She writes under the nom de plume of Alison Cooper.
[ترجمه گوگل]او تحت نام آلیسون کوپر می نویسد
[ترجمه ترگمان] اون زیر اسم مستعار \"آلیسون کوپر\" نوشته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Jason in fact, may have been a horror-movie nom de plume.
[ترجمه گوگل]جیسون در واقع، ممکن است یک فیلم ترسناک نامدار باشد
[ترجمه ترگمان] (جیسون)شاید یه اسم مستعار ترسناک باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Emma Larkin is the nom de plume of an American living in Bangkok who wrote an earlier book about George Orwell's links with the country.
[ترجمه گوگل]اما لارکین نام اصلی یک آمریکایی ساکن بانکوک است که کتاب قبلی درباره پیوندهای جورج اورول با این کشور نوشته است
[ترجمه ترگمان]اما لارکین به نام مستعار plume de از زندگی آمریکایی در بانکوک است که کتاب قبلی مربوط به روابط جورج اورول با کشور را نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Anna: if you used a nom de plume.
[ترجمه گوگل]آنا: اگر از nom de plume استفاده کردید
[ترجمه ترگمان] اگه از اسم مستعار استفاده می کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In time his nom de plume became so closely attached to him that few people but relatives knew his real name was Blair.
[ترجمه گوگل]با گذشت زمان، نام اصلی او به قدری به او وابسته شد که افراد کمی جز بستگانش می دانستند که نام اصلی او بلر است
[ترجمه ترگمان]زمانی که نام مستعار او به قدری به او وابسته شد که چند نفر از آن ها می دانستند که نام واقعی او بلر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Twain's real name was Samuel Clemens: his nom de plume derives from the Mississippi boatmen's cry for "safe passage".
[ترجمه گوگل]نام اصلی تواین ساموئل کلمنس بود: نام او برگرفته از فریاد قایقرانان می سی سی پی برای "عبور ایمن" است
[ترجمه ترگمان]نام واقعی \"تواین\" عبارتند از: نام مستعار \"تواین\": نام مستعار او از فریاد \"می سی سی پی\" برای \"عبور ایمن\" گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Anna: Unless you use a nom de plume, of course.
[ترجمه گوگل]آنا: البته مگر اینکه از nom de plume استفاده کنید
[ترجمه ترگمان] مگر اینکه اسم مستعار داشته باشی، البته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Max: A friend of mine once used a nom de plume when she wrote a book.
[ترجمه گوگل]مکس: یکی از دوستانم زمانی که کتابی می نوشت از nom de plume استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مکس: یکی از دوستان من زمانی از یک نام مستعار استفاده کرد زمانی که او یک کتاب نوشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The gallery, which is free to the public, was established by the late Korean businessman Yoo Sung Yeon in 1989 and named after his nom de plume, Song Eun, which means 'hidden pine tree' in Korean.
[ترجمه گوگل]این گالری که برای عموم رایگان است، توسط تاجر فقید کره ای یو سونگ یئون در سال 1989 تاسیس شد و نامش را به نام سانگ یون، که در زبان کره ای به معنی درخت کاج پنهان است، نامگذاری کرد
[ترجمه ترگمان]گالری که برای عموم آزاد است توسط یک تاجر اهل کره در سال ۱۹۸۹ تاسیس شد و نام \"plume de\" که به معنای درخت صنوبر در کره است نامگذاری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The author, Xinran Xue, who uses the name Xinran as a nom de plume, is an old hand.
[ترجمه گوگل]نویسنده، Xinran Xue، که از نام Xinran به عنوان nom de plume استفاده می کند، یک دست قدیمی است
[ترجمه ترگمان]نویسنده، Xinran Xue، که از نام Xinran به نام مستعار de استفاده می کند، یک دست قدیمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کنیه (اسم)
epithet, title, surname, agnomen, nickname, sobriquet, nicknack, knick-knack, cognomen, nom de plume, soubriquet

اسم مستعار نویسندگان (اسم)
nom de plume

انگلیسی به انگلیسی

• pen name, fictitious name used by an author
a nom de plume is the name that an author uses instead of his or her real name; a formal expression.

پیشنهاد کاربران

A pen name, also called a nom de plume or a literary double, is a pseudonym ( or, in some cases, a variant form of a real name ) adopted by an author and printed on the title page or by - line of their works in place of their real name
...
[مشاهده متن کامل]

تَخَلُّص به دو معنی در میان اهل ادب معمول است. نخست نام یا کنیه ای هنری است که شاعران برای خود انتخاب می کنند. بسیاری از شاعران بزرگ زبان فارسی به تخلص خود معروف هستند. مانند نظامی ( که نام او الیاس بن یوسف بود ) ، سعدی ( که نام او به احتمال زیاد مشرف الدین بود ) ، حافظ ( که نام او شمس الدین محمد بود ) . ولی مولوی تخلص شخصی اش خمش یا خاموش بود و بسیاری از مواقع نیز به خاطر ارادت به شمس تبریزی شمس تخلص می کرد. به هرحال به تخلصش معروف نیست.

منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Pen_name
دیکشنری گوگل: اسم مستعار نویسندگان.

بپرس