• : تعریف: to prevent from developing, growing, or being realized. • مشابه: crush, squash, squelch
- The war nipped my ambitions in the bud.
[ترجمه گوگل] جنگ جاه طلبی های من را در جوانی خنثی کرد [ترجمه ترگمان] جنگ ambitions را در نطفه خفه کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. Many serious illnesses can be nipped in the bud if they are detected early enough.
[ترجمه Shirinbahari] بسیاری از بیماری های خطرناک اگر زود تشخیص داده شوندقابل پیشگیری هستند.
|
[ترجمه گوگل]بسیاری از بیماریهای جدی را میتوان در صورت تشخیص زودهنگام در جوانی از بین برد [ترجمه ترگمان]بسیاری از بیماری های جدی در نطفه خفه می شوند اگر به اندازه کافی تشخیص داده شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The scheme to allow all pensioners a free travel pass was nipped in the bud by the government, who said it would cost too much.
[ترجمه گوگل]طرحی که به همه بازنشستگان اجازه میدهد کارت سفر رایگان داشته باشند، در ابتدای راه توسط دولت لغو شد و دولت گفت که هزینه آن بسیار زیاد است [ترجمه ترگمان]این طرح که به همه بازنشستگان اجازه عبور از آن را می دهد از سوی دولت در نطفه خفه شد و او گفت که این کار هزینه زیادی خواهد داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A bad habit in a child should be nipped in the bud.
[ترجمه Shirinbahari] باید از عادت بد کودک جلوگیری کرد.
|
[ترجمه گوگل]یک عادت بد در کودک باید در جوانی ترک شود [ترجمه ترگمان]عادت بدی در کودکی باید در نطفه خفه شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But the idea has been nipped in the bud by the local council, which has refused to grant a music licence.
[ترجمه گوگل]اما این ایده در ابتدا توسط شورای محلی که از دادن مجوز موسیقی خودداری کرده بود، نادیده گرفته شد [ترجمه ترگمان]اما این ایده توسط شورای محلی که از اعطای مجوز موسیقی امتناع کرده است، در نطفه خفه شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The objective is to prevent, or at least nip in the bud, unwanted feelings.
[ترجمه گوگل]هدف این است که از احساسات ناخواسته جلوگیری شود، یا حداقل از آنها جلوگیری شود [ترجمه ترگمان]هدف جلوگیری، یا حداقل گاز گرفتن در نطفه و احساسات ناخواسته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. John's incipient school problems were nipped in the bud.
[ترجمه گوگل]مشکلات ابتدایی مدرسه جان در جوانی برطرف شد [ترجمه ترگمان]مشکلات مدرسه ابتدایی جان در نطفه خفه شدند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This means that runs of mutual recrimination are nipped in the bud.
[ترجمه گوگل]این بدان معنی است که اتهامات متقابل در جوانی متوقف می شود [ترجمه ترگمان]این بدان معنی است که دویدن از اتهامات متقابل در نطفه خفه شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Thus, the possibility of social democracy is also neatly nipped in the bud.
[ترجمه گوگل]بنابراین، امکان سوسیال دموکراسی نیز در جوانی به طور منظم از بین رفته است [ترجمه ترگمان]بنابراین، امکان دموکراسی اجتماعی نیز به طور منظم در نطفه خفه می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Trouble was something to be nipped in the bud; dangerous agitators people to be kept behind bars.
[ترجمه گوگل]مشکل چیزی بود که در جوانی باید برطرف شود آژیتاتورهای خطرناک افرادی که باید پشت میله های زندان نگهداری شوند [ترجمه ترگمان]مشکل این بود که مردم agitators خطرناک، people خطرناک را پشت میله های زندان نگه داشتند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. In order to correctly use the power and nip in the bud, please carefully read the instruction and keep properly to look up.
[ترجمه گوگل]به منظور استفاده صحیح از پاور و نیپ در جوانه، لطفاً دستورالعمل را به دقت بخوانید و به درستی نگاه کنید [ترجمه ترگمان]برای اینکه به درستی از قدرت استفاده کنید و در نطفه خفه کنید، لطفا به دقت دستور را بخوانید و به درستی نگاه کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I had investigated that insurance could nip in the bud, but its proceeds is ecumenical, and the fund is not jarless, and the timebargain has much risk.
[ترجمه گوگل]من بررسی کرده بودم که بیمه میتواند در مراحل اولیه کاهش یابد، اما درآمدهای آن کاملاً اقتصادی است، و صندوق بیارز نیست، و معامله زمانی ریسک زیادی دارد [ترجمه ترگمان]من تحقیق کرده بودم که بیمه می تواند در نطفه خفه شود، اما عواید آن ecumenical است و صندوق بیمه نیست و the ریسک زیادی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Any breach of confidentiality concerning their children is something they have to nip in the bud right now.
[ترجمه گوگل]هر گونه نقض محرمانه در مورد فرزندانشان چیزی است که آنها باید در حال حاضر به آن توجه کنند [ترجمه ترگمان]هر نقض محرمانه رازداری درباره بچه هاشون یه چیزی هست که باید در حال حاضر در حال انجام دادن باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. So I suppose that we should build a set of system that can nip in the bud, and fund would be our first choice.
[ترجمه گوگل]بنابراین من فکر میکنم که باید مجموعهای از سیستم بسازیم که بتواند در مراحل اولیه خفه شود و صندوق اولین انتخاب ما باشد [ترجمه ترگمان]بنابراین من فکر می کنم که ما باید یک سری سیستم بسازیم که در نطفه خفه شود، و صندوق اولین انتخاب ما خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Only selection of proper parameters and applicable RCD could we nip in the bud.
[ترجمه گوگل]تنها با انتخاب پارامترهای مناسب و RCD قابل اجرا میتوانیم در جوانههای اولیه خود را نادیده بگیریم [ترجمه ترگمان]تنها انتخاب پارامترهای مناسب و RCD قابل استفاده می تواند در نطفه خفه شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• stop at the very beginning
پیشنهاد کاربران
"Nip in the bud" means to stop something at an early stage before it becomes problematic. It implies taking action early to prevent a small issue from becoming a bigger problem. متوقف کردن چیزی در مراحل اولیه قبل از اینکه مشکل ساز شود. ... [مشاهده متن کامل]
به طور استعاری، این اصطلاح به معنای اقدام زودهنگام برای جلوگیری از تبدیل شدن یک مشکل کوچک به یک مشکل بزرگ است. مثال؛ The manager decided to nip the rumors in the bud before they spread. Addressing minor issues promptly can nip larger problems in the bud. To avoid future conflict, she nipped the argument in the bud. مترادف: Prevent, halt early, stop before it starts متضاد: Let it grow, ignore, allow to develop
در نطفه خفش کن
Nip it in the bud
گربه را دم حجله کشتن، در نطفه خفه کردن stopping a poor behavior or activity when it first starts
پیشگیری. از ابتدا جلوگیری کردن
در نطفه خفه کردن By arresting all the leaders, they nipped the rebellion in the bud با دستگیری تمام رهبرها، شورش را در نطفه خفه کردند.
جلوی رشد و پیشرفت چیزی را از آغاز گرفتن، گربه را دم حجله کشتن