2. The hotel has a special discount rate for newlyweds.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] این هتل درصد تخفیف ویژه ای برای زوجهای تازه ازدواج کرده دارد.
|
[ترجمه گوگل]این هتل دارای تخفیف ویژه برای تازه ازدواج کرده است [ترجمه ترگمان]این هتل نرخ تنزیل ویژه ای برای زوج های تازه ازدواج کرده دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The newly-weds set off in a chauffeur-driven limousine.
[ترجمه گوگل]تازه ازدواج کرده با یک لیموزین راننده به راه افتادند [ترجمه ترگمان]و بعد از ازدواج با یک لیموزین رانندگی، ازدواج کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The newly-weds spent their honeymoon in Venice.
[ترجمه گوگل]تازه ازدواج کرده ماه عسل خود را در ونیز گذراندند [ترجمه ترگمان]The که تازه ازدواج کرده اند ماه عسل خود را در ونیز به سر می برند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Congratulations showered on the newlyweds.
[ترجمه گوگل]تبریک به تازه ازدواج کرده ها [ترجمه ترگمان]تبریک به زوج های تازه ازدواج کرده [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The newlyweds decided to conduct family planning for lack of a sound economic base.
[ترجمه گوگل]زوج های تازه ازدواج کرده به دلیل نداشتن پایه اقتصادی مناسب تصمیم به تنظیم خانواده گرفتند [ترجمه ترگمان]تازه عروس و داماد تصمیم گرفتند تا تنظیم خانواده را به دلیل فقدان یک پایگاه اقتصادی سالم انجام دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. As the newlyweds settled into the four-hour trip, the excitement of triumph over family disapproval receded.
[ترجمه گوگل]همانطور که تازه ازدواج کرده در سفر چهار ساعته مستقر شدند، هیجان پیروزی بر عدم تایید خانواده فروکش کرد [ترجمه ترگمان]وقتی تازه عروس و داماد در یک سفر چهار ساعته قرار گرفتند، هیجان پیروزی بر نارضایتی خانواده فروکش کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Spouses or newly-weds should carry a copy of their marriage certificate where passports and rickets are in different names.
[ترجمه گوگل]همسران یا تازه ازدواج کردهها باید یک کپی از گواهی ازدواج خود را همراه داشته باشند که در آن پاسپورت و راشیتیسم به نامهای مختلف باشد [ترجمه ترگمان]افرادی که تازه ازدواج کرده اند باید یک کپی از گواهی ازدواج خود را که در آن ها گذرنامه و rickets نام دارد، حمل کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The hotel seemed to be full of newlyweds.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید هتل مملو از تازه عروس ها بود [ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که هتل پر از عروس و داماد شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Newlyweds often started married life by living with one set of in-laws.
[ترجمه گوگل]افراد تازه ازدواج کرده اغلب زندگی زناشویی را با زندگی با یک سری از همسرانشان آغاز کردند [ترجمه ترگمان]Newlyweds اغلب با زندگی کردن با یک مجموعه از قوانین شروع به ازدواج کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Next came a drum roll, followed by a wave and a thumbs-up sign from the newly-weds.
[ترجمه گوگل]بعد یک درام نواخته شد و به دنبال آن یک موج و علامت شست بالا از طرف تازه ازدواج کرده ها آمد [ترجمه ترگمان]بعد صدای طبل به گوش رسید و پس از آن موجی از thumbs که تازه ازدواج کرده بود به دنبال آن حرکت کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Freda, the newly-wed, was pregnant, and this was messing up all our duty rosters.
[ترجمه گوگل]فردا، تازه ازدواج کرده، باردار بود، و این همه فهرست وظایف ما را به هم ریخته بود [ترجمه ترگمان]freda، ما تازه متولد شده بودیم، حامله بود و این همه وظیفه ما بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Following the 45-minute ceremony, the newlyweds will return to the castle for a brief and informal reception.
[ترجمه گوگل]پس از این مراسم 45 دقیقه ای، تازه عروسان برای پذیرایی کوتاه و غیررسمی به قلعه برمی گردند [ترجمه ترگمان]بعد از این مراسم ۴۵ دقیقه ای، تازه عروس و داماد برای یک مهمانی کوتاه و غیررسمی به این قلعه بازخواهند گشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. There is no special leave for newlyweds and no childcare provision.
[ترجمه گوگل]هیچ مرخصی خاصی برای تازه ازدواج کرده ها وجود ندارد و مراقبت از کودک نیز وجود ندارد [ترجمه ترگمان]هیچ مرخصی ویژه ای برای زوج های تازه ازدواج کرده و نه مراقبت از کودکان مراقبت از کودکان وجود ندارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Everyone left at about midnight, leaving the newlyweds alone at last.
[ترجمه گوگل]تقریباً نصف شب همه رفتند و بالاخره تازه عروسها را تنها گذاشتند [ترجمه ترگمان]هر کسی تقریبا نصف شب را ترک کرد و سرانجام عروس و داماد را تنها گذاشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
تازه عروس (اسم)
bride, newlywed
تازه ازدواج کرده (صفت)
newlywed
تازه داماد (صفت)
newlywed
انگلیسی به انگلیسی
• one who has recently married
پیشنهاد کاربران
the bride and groom immediately after the wedding
نو عروس داماد
since the pandemic , divorce rate has increased dramatically for newlyweds از زمان شروع همه گیری ( کووید19 ) , میزان طلاق به طرز تراژیکی برای زوجهای تازه ازدواج کرده , افزایش پیدا کرده است . . .
تازه زوج
بر اساس دیکشنری Longman تعریفی که در دیکشنری آبادیس برای این لغت آمده، خیلی درست نیست. تعریف درست به شکل زیر می باشد: Newlyweds => noun, plural Newlywed => adjective همانطور که مشاهده می شود فرق این دو شکل از کلمه تنها در وجود یا عدم وجود حرفِ S آخرِ آن می باشد.
نوعروس، نوداماد
زوجی که مدت زیادی از ازدواجشان نگذشته: تازه عروس و تازه داماد