newlywed

/ˈnuːliˌwed//ˈnjuːlɪwed/

معنی: تازه عروس، تازه ازدواج کرده، تازه داماد
معانی دیگر: تازه عروس، تازه داماد، تازه ازدواج کرده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: one who has recently married.

جمله های نمونه

1. a newlywed couple
جفت تازه ازدواج کرده

2. The hotel has a special discount rate for newlyweds.
[ترجمه 🐾 مهدی صباغ] این هتل درصد تخفیف ویژه ای برای زوجهای تازه ازدواج کرده دارد.
|
[ترجمه گوگل]این هتل دارای تخفیف ویژه برای تازه ازدواج کرده است
[ترجمه ترگمان]این هتل نرخ تنزیل ویژه ای برای زوج های تازه ازدواج کرده دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The newly-weds set off in a chauffeur-driven limousine.
[ترجمه گوگل]تازه ازدواج کرده با یک لیموزین راننده به راه افتادند
[ترجمه ترگمان]و بعد از ازدواج با یک لیموزین رانندگی، ازدواج کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The newly-weds spent their honeymoon in Venice.
[ترجمه گوگل]تازه ازدواج کرده ماه عسل خود را در ونیز گذراندند
[ترجمه ترگمان]The که تازه ازدواج کرده اند ماه عسل خود را در ونیز به سر می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Congratulations showered on the newlyweds.
[ترجمه گوگل]تبریک به تازه ازدواج کرده ها
[ترجمه ترگمان]تبریک به زوج های تازه ازدواج کرده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The newlyweds decided to conduct family planning for lack of a sound economic base.
[ترجمه گوگل]زوج های تازه ازدواج کرده به دلیل نداشتن پایه اقتصادی مناسب تصمیم به تنظیم خانواده گرفتند
[ترجمه ترگمان]تازه عروس و داماد تصمیم گرفتند تا تنظیم خانواده را به دلیل فقدان یک پایگاه اقتصادی سالم انجام دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As the newlyweds settled into the four-hour trip, the excitement of triumph over family disapproval receded.
[ترجمه گوگل]همانطور که تازه ازدواج کرده در سفر چهار ساعته مستقر شدند، هیجان پیروزی بر عدم تایید خانواده فروکش کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی تازه عروس و داماد در یک سفر چهار ساعته قرار گرفتند، هیجان پیروزی بر نارضایتی خانواده فروکش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Spouses or newly-weds should carry a copy of their marriage certificate where passports and rickets are in different names.
[ترجمه گوگل]همسران یا تازه ازدواج کرده‌ها باید یک کپی از گواهی ازدواج خود را همراه داشته باشند که در آن پاسپورت و راشیتیسم به نام‌های مختلف باشد
[ترجمه ترگمان]افرادی که تازه ازدواج کرده اند باید یک کپی از گواهی ازدواج خود را که در آن ها گذرنامه و rickets نام دارد، حمل کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The hotel seemed to be full of newlyweds.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید هتل مملو از تازه عروس ها بود
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که هتل پر از عروس و داماد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Newlyweds often started married life by living with one set of in-laws.
[ترجمه گوگل]افراد تازه ازدواج کرده اغلب زندگی زناشویی را با زندگی با یک سری از همسرانشان آغاز کردند
[ترجمه ترگمان]Newlyweds اغلب با زندگی کردن با یک مجموعه از قوانین شروع به ازدواج کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Next came a drum roll, followed by a wave and a thumbs-up sign from the newly-weds.
[ترجمه گوگل]بعد یک درام نواخته شد و به دنبال آن یک موج و علامت شست بالا از طرف تازه ازدواج کرده ها آمد
[ترجمه ترگمان]بعد صدای طبل به گوش رسید و پس از آن موجی از thumbs که تازه ازدواج کرده بود به دنبال آن حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Freda, the newly-wed, was pregnant, and this was messing up all our duty rosters.
[ترجمه گوگل]فردا، تازه ازدواج کرده، باردار بود، و این همه فهرست وظایف ما را به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]freda، ما تازه متولد شده بودیم، حامله بود و این همه وظیفه ما بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Following the 45-minute ceremony, the newlyweds will return to the castle for a brief and informal reception.
[ترجمه گوگل]پس از این مراسم 45 دقیقه ای، تازه عروسان برای پذیرایی کوتاه و غیررسمی به قلعه برمی گردند
[ترجمه ترگمان]بعد از این مراسم ۴۵ دقیقه ای، تازه عروس و داماد برای یک مهمانی کوتاه و غیررسمی به این قلعه بازخواهند گشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is no special leave for newlyweds and no childcare provision.
[ترجمه گوگل]هیچ مرخصی خاصی برای تازه ازدواج کرده ها وجود ندارد و مراقبت از کودک نیز وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ مرخصی ویژه ای برای زوج های تازه ازدواج کرده و نه مراقبت از کودکان مراقبت از کودکان وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Everyone left at about midnight, leaving the newlyweds alone at last.
[ترجمه گوگل]تقریباً نصف شب همه رفتند و بالاخره تازه عروس‌ها را تنها گذاشتند
[ترجمه ترگمان]هر کسی تقریبا نصف شب را ترک کرد و سرانجام عروس و داماد را تنها گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تازه عروس (اسم)
bride, newlywed

تازه ازدواج کرده (صفت)
newlywed

تازه داماد (صفت)
newlywed

انگلیسی به انگلیسی

• one who has recently married

پیشنهاد کاربران

the bride and groom immediately after the wedding
نو عروس داماد
since the pandemic , divorce rate has increased dramatically for newlyweds
از زمان شروع همه گیری ( کووید19 ) , میزان طلاق به طرز تراژیکی برای زوجهای تازه ازدواج کرده , افزایش پیدا کرده است . . .
تازه زوج
بر اساس دیکشنری Longman تعریفی که در دیکشنری آبادیس برای این لغت آمده، خیلی درست نیست. تعریف درست به شکل زیر می باشد:
Newlyweds => noun, plural
Newlywed => adjective
همانطور که مشاهده می شود فرق این دو شکل از کلمه تنها در وجود یا عدم وجود حرفِ S آخرِ آن می باشد.
نوعروس، نوداماد
زوجی که مدت زیادی از ازدواجشان نگذشته: تازه عروس و تازه داماد
تازه خانمان

بپرس