1. A tragedy was narrowly averted when a lorry crashed into a crowded restaurant.
[ترجمه موسی] با سقوط یک کامیون به یک رستوران شلوغ ، به سختی ( به زحمت ) از یک فاجعه جلوگیری شد.|
[ترجمه رابرت] با برخورد یک کامیون با یک رستوران شلوغ ، مویی ( با فاصله یک بند انگشت ) از یک تراژدی ( فاجعه ) جلوگیری شد.|
[ترجمه گوگل]با برخورد یک کامیون با یک رستوران شلوغ، بهدقت از وقوع یک فاجعه جلوگیری شد[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک کامیون در یک رستوران شلوغ تصادف کرد، یک تراژدی از بین رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. One car narrowly missed hitting the other one.
[ترجمه موسی] یک ماشین به سختی از برخورد با ماشین دیگر بازماند.|
[ترجمه رابرت] یه ماشین ، مویی ( با فاصله یه بند انگشت ) برخورد با ماشین دیگه رو رد کرد.|
[ترجمه گوگل]یکی از ماشین ها به سختی از برخورد با ماشین دیگر رد شد[ترجمه ترگمان]یک ماشین به فاصله کمی از ضربه زدن به دیگری از دست رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The plane crashed, narrowly missing a hotel.
[ترجمه رابرت] اون هواپیما سقوط کرد و با فاصله مویی ( یه بند انگشت ، فاصله خیلی کم ) یک هتل را رو رد کرد.|
[ترجمه گوگل]هواپیما سقوط کرد و هتلی را از دست داد[ترجمه ترگمان]هواپیما سقوط کرد و به سختی یک هتل را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The study was criticized for being too narrowly focused.
[ترجمه گوگل]این مطالعه به دلیل تمرکز بسیار محدود مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به دلیل تمرکز بیش از حد مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به دلیل تمرکز بیش از حد مورد انتقاد قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. New heavy industries were concentrated in narrowly restricted areas.
[ترجمه گوگل]صنایع سنگین جدید در مناطق محدودی متمرکز شده بودند
[ترجمه ترگمان]صنایع سنگین جدید در مناطق محدود محدود متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صنایع سنگین جدید در مناطق محدود محدود متمرکز شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They narrowly evaded a police car which was approaching.
[ترجمه گوگل]آنها به سختی از یک ماشین پلیس که در حال نزدیک شدن بود فرار کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به دقت از اتومبیلی که نزدیک می شد عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به دقت از اتومبیلی که نزدیک می شد عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. She threw a plate at him and only narrowly missed.
[ترجمه گوگل]او بشقاب را به سمت او پرتاب کرد و فقط کمی از دستش رد شد
[ترجمه ترگمان]او یک بشقاب را به طرف او پرتاب کرد و فقط کمی از او فاصله گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او یک بشقاب را به طرف او پرتاب کرد و فقط کمی از او فاصله گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They narrowly avoided defeat in the semi-final.
[ترجمه گوگل]آنها در نیمه نهایی به سختی از شکست اجتناب کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی از شکست در مرحله نیمه نهایی اجتناب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی از شکست در مرحله نیمه نهایی اجتناب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The car narrowly missed a cyclist.
[ترجمه گوگل]ماشین به سختی یک دوچرخه سوار را از دست داد
[ترجمه ترگمان]ماشین به سختی یک دوچرخه سوار را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ماشین به سختی یک دوچرخه سوار را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He was narrowly defeated in the election.
[ترجمه منوچهر رحمانی] او با اختلاف ناچیز در انتخابات شکست خورد.|
[ترجمه گوگل]او در انتخابات با اندکی شکست خورد[ترجمه ترگمان]او به سختی در انتخابات شکست خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They narrowly escaped being killed in the fire.
[ترجمه گوگل]آنها به سختی از کشته شدن در آتش نجات یافتند
[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی از میان کشته شدن در آتش جان سالم به در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی از میان کشته شدن در آتش جان سالم به در بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The child narrowly escaped decapitation by the propellers.
[ترجمه گوگل]کودک به سختی از سر بریدن توسط پروانه ها نجات پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]این کودک از طریق پروانه ها به سختی جان خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این کودک از طریق پروانه ها به سختی جان خود را از دست داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The prime minister narrowly survived a leadership challenge.
[ترجمه گوگل]نخست وزیر از یک چالش رهبری جان سالم به در برد
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر به سختی از یک چالش رهبری جان سالم بدر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نخست وزیر به سختی از یک چالش رهبری جان سالم بدر برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The gun control measures narrowly squeaked through Congress.
[ترجمه گوگل]اقدامات کنترل اسلحه به سختی در کنگره نفوذ کرد
[ترجمه ترگمان]کنترل اسلحه از طریق کنگره به سختی زیر و رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کنترل اسلحه از طریق کنگره به سختی زیر و رو شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. A man narrowly escaped death when a fire broke out in his home on Sunday morning.
[ترجمه گوگل]صبح روز یکشنبه با وقوع آتش سوزی در خانه اش، مردی به سختی از مرگ جان سالم به در برد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صبح روز یکشنبه آتش سوزی در خانه اش آغاز شد، مردی به سختی جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هنگامی که صبح روز یکشنبه آتش سوزی در خانه اش آغاز شد، مردی به سختی جان سالم به در برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید