next door to


1- مجاور، درب بعدی، چسبیده به، 2- تقریبا، تقریبا، نزدیک، غریب

بررسی کلمه

عبارت ( phrase )
• : تعریف: in the house closest to.

- We live next door to good friends.
[ترجمه گوگل] ما در کنار دوستان خوب زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما در همسایگی ما با دوستان خوب زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. He went next door to get his ball back.
[ترجمه گوگل]به همسایگی رفت تا توپش را پس بگیرد
[ترجمه ترگمان]به سمت در بعدی رفت تا توپش را پس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He lives next door to me.
[ترجمه گوگل]او در همسایگی من زندگی می کند
[ترجمه ترگمان] اون در همسایگی من زندگی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I went next door to the bathroom.
[ترجمه گوگل]رفتم بغل دستشویی
[ترجمه ترگمان] من رفتم خونه بغلی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We live next door to the pub.
[ترجمه گوگل]ما در کنار میخانه زندگی می کنیم
[ترجمه ترگمان] ما در همسایگی بغلی زندگی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Who lives next door to you?
[ترجمه گوگل]چه کسی در همسایگی شما زندگی می کند؟
[ترجمه ترگمان]کی در همسایگی شما زندگی می کنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would you want to live next door to a nuclear power station?
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید در کنار یک نیروگاه هسته ای زندگی کنید؟
[ترجمه ترگمان]میخوای در همسایگی یه نیروگاه هسته ای زندگی کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Next door to us there's a couple from the USA.
[ترجمه گوگل]در کنار ما یک زوج از ایالات متحده وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در کنار ما یک زوج از آمریکا وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They live next door to the library.
[ترجمه گوگل]آنها در مجاورت کتابخانه زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان] اونا در همسایگی بغلی زندگی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm afraid it's next door to impossible that we'll be there on time.
[ترجمه گوگل]من می ترسم در کنار درب غیر ممکن باشد که ما به موقع آنجا باشیم
[ترجمه ترگمان]متاسفانه در کنار در بعدی وجود داره که ما به موقع به اونجا برسیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I live next door to the farm.
[ترجمه گوگل]من در همسایگی مزرعه زندگی می کنم
[ترجمه ترگمان] من همسایه بغلی تو مزرعه هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. To think we lived next door to him and never knew what he was doing!
[ترجمه گوگل]به این فکر کنیم که ما همسایه او بودیم و هیچ وقت نمی دانستیم او چه می کند!
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم ما در همسایگی او زندگی می کردیم و نمی دانستیم که دارد چه می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They live next door to the fish and chip shop.
[ترجمه گوگل]آنها در مجاورت فروشگاه ماهی و چیپس زندگی می کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها در کنار لانه ماهی و چیپس زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's next door to impossible.
[ترجمه گوگل]همسایگی غیر ممکن است
[ترجمه ترگمان]این در بعدی به غیر ممکن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The kitchen is right next door to the dining room.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه درست در کنار اتاق غذاخوری است
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه درست در کنار اتاق ناهار خوری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. It's a great convenience living next door to a post office.
[ترجمه گوگل]زندگی در کنار یک اداره پست یک راحتی عالی است
[ترجمه ترگمان]این یک اتاق نشیمن خیلی راحت در کنار یک اداره پست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in the house next to, in the building next to

پیشنهاد کاربران

بپرس