nephritis

/nɪˈfraɪtɪs//nɪˈfraɪtɪs/

(پزشکی) گرده تبسی، کلیه افروختگی، نفریت

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: nephritic (adj.)
• : تعریف: inflammation of the kidneys.

جمله های نمونه

1. A person with nephritis must avoid all exertion.
[ترجمه گوگل]فرد مبتلا به نفریت باید از هر گونه تلاشی اجتناب کند
[ترجمه ترگمان]یک نفر با nephritis باید از تلاش و تقلا خودداری کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. When undertaken, renal biopsy has usually shown interstitial nephritis, although minimal change nephropathy has been reported.
[ترجمه گوگل]هنگامی که انجام می شود، بیوپسی کلیه معمولا نفریت بینابینی را نشان می دهد، اگرچه نفروپاتی با حداقل تغییر گزارش شده است
[ترجمه ترگمان]هنگامی که انجام شد، نمونه برداری از renal معمولا بین nephritis نشان داده شده است، اگرچه حداقل nephropathy تغییر گزارش شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Clinical presentation has been with acute nephritis, nephrotic syndrome, or renal failure.
[ترجمه گوگل]تظاهرات بالینی با نفریت حاد، سندرم نفروتیک یا نارسایی کلیه بوده است
[ترجمه ترگمان]معرفی بالینی دارای nephritis حاد، سندرم nephrotic یا نارسایی کلیه بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Abstract: The nephritis is one of the common and detrimental diseases.
[ترجمه گوگل]چکیده: نفریت یکی از بیماری های شایع و مضر است
[ترجمه ترگمان]چکیده: The یکی از بیماری های شایع و مضر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Background : Henoch - Schonlein purpura nephritis ( HSPN ) is a common secondary glomerulonephritis in children.
[ترجمه گوگل]سابقه و هدف: نفریت پورپورای هنوخ - شونلین (HSPN) یک گلومرولونفریت ثانویه شایع در کودکان است
[ترجمه ترگمان]پیشینه: Henoch - Schonlein purpura nephritis (HSPN)یک glomerulonephritis ثانویه مشترک در کودکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Complications may include abscess, nephritis, and rheumatic fever. Tonsils that become chronically inflamed and enlarged require surgical removal (tonsillectomy).
[ترجمه گوگل]عوارض ممکن است شامل آبسه، نفریت و تب روماتیسمی باشد لوزه هایی که به طور مزمن ملتهب و بزرگ می شوند نیاز به برداشتن جراحی دارند (لوزه برداری)
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود ممکن است شامل دمل، nephritis و تب روماتیسمی باشد Tonsils که به صورت مزمن ملتهب و بزرگ می شوند نیاز به برداشتن جراحی دارند (tonsillectomy)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is a type of hereditary nephritis known as Alport's syndrome in which patients may also manifest nerve deafness and eye problems.
[ترجمه گوگل]این یک نوع نفریت ارثی است که به سندرم آلپورت معروف است که در آن بیماران ممکن است ناشنوایی عصبی و مشکلات چشمی را نیز نشان دهند
[ترجمه ترگمان]این نوعی از nephritis ارثی است که به سندرم Alport معروف است که در آن بیماران ممکن است ناشنوایی عصبی و مشکلات چشمی را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Check of patient of kidney spherule nephritis (), why?
[ترجمه گوگل]بررسی بیمار نفریت کروی کلیه ()، چرا؟
[ترجمه ترگمان]معاینه بیمار کلیوی (nephritis)را بررسی کنید ()، چرا؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Methods A rat model of accelerated nephrotoxic serum nephritis with NS was used in this study.
[ترجمه گوگل]MethodsA مدل موش نفریت سرم نفروتوکسیک شتاب با NS در این مطالعه استفاده شد
[ترجمه ترگمان]روش هایی برای مدل موش of سرم accelerated با استفاده از NS در این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Complications may include abscess, nephritis, and rheumatic fever.
[ترجمه گوگل]عوارض ممکن است شامل آبسه، نفریت و تب روماتیسمی باشد
[ترجمه ترگمان]مشکلات موجود ممکن است شامل دمل، nephritis و تب روماتیسمی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objective : To seek early diagnosis of lupus nephritis.
[ترجمه گوگل]هدف: تشخیص زودهنگام نفریت لوپوس
[ترجمه ترگمان]هدف: به دنبال تشخیص زودهنگام of nephritis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. METHODS: Nephrotoxic serum nephritis model of rat was created by Clarkes method, and changes in ultrastructure of kidney were examined.
[ترجمه گوگل]روش ها: مدل نفریت سرم نفروتوکسیک موش صحرایی به روش کلارکز ایجاد شد و تغییرات فراساختار کلیه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]روش ها: مدل Nephrotoxic سرم nephritis موش توسط روش Clarkes ایجاد شد و تغییراتی در ultrastructure کلیه بررسی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Purpuric nephritis is the key factor that exerts an influence on the prognosis of HSP.
[ترجمه گوگل]نفریت پورپوریک عامل کلیدی است که بر پیش آگهی HSP تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]purpuric nephritis عاملی کلیدی است که بر پیش بینی HSP تاثیر می گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Examined that not having nephritis, being able to is an uraemia?
[ترجمه گوگل]معاینه شده که نفریت نداشتن، توانایی اورمی است؟
[ترجمه ترگمان]Examined \"که\" nephritis \"نداره\" که بتونه یه \"uraemia\" باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disease of kidney inflammation (pathology)

پیشنهاد کاربران

بپرس