nematode

/ˈnemətoʊd//ˈnemətəʊd/

(جانورشناسی - کرم شناسی) نخسانه (از شاخه ی nemata ـ معمولا از کرم های انگلی هستند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an unsegmented, usu. parasitic worm having an elongated, cylindrical body; roundworm.

جمله های نمونه

1. As the heat builds up, the nematode population declines.
[ترجمه گوگل]با افزایش گرما، جمعیت نماتد کاهش می یابد
[ترجمه ترگمان]با افزایش حرارت، جمعیت nematode کاهش می یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The nematode generations are intimately connected with those of their hosts.
[ترجمه گوگل]نسل‌های نماتد با میزبان‌های خود ارتباط نزدیکی دارند
[ترجمه ترگمان]نسل های nematode رابطه نزدیکی با میزبانان خود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Nematode eggs differ greatly in size and shape, and the shell is of variable thickness usually consisting of three layers.
[ترجمه گوگل]تخم‌های نماتد از نظر اندازه و شکل بسیار متفاوت هستند و پوسته آن دارای ضخامت متغیری است که معمولاً از سه لایه تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]تخم مرغ نیمرو با اندازه و شکل تفاوت زیادی دارد و پوسته از ضخامت متغیر معمولا شامل سه لایه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This blood-sucking abomasal nematode may be responsible for extensive losses in sheep and cattle, especially in tropical areas.
[ترجمه گوگل]این نماتد شیردان خونخوار ممکن است مسئول تلفات گسترده در گوسفندان و گاوها، به ویژه در مناطق گرمسیری باشد
[ترجمه ترگمان]این خون مکنده خون ممکن است مسئول خسارات زیاد در گوسفندان و احشام به ویژه در مناطق گرمسیری باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This nematode haemoglobin is chemically similar to myoglobin and has the highest affinity for oxygen of any known animal haemoglobin.
[ترجمه گوگل]این هموگلوبین نماتد از نظر شیمیایی شبیه به میوگلوبین است و در بین هموگلوبین های حیوانی شناخته شده بیشترین تمایل را برای اکسیژن دارد
[ترجمه ترگمان]این haemoglobin nematode به طور شیمیایی شبیه به myoglobin است و بالاترین نزدیکی به اکسیژن موجود در هر یک از هموگلوبین known را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We employ the nematode worm C. elegans as a model experimental system for studying the genetic mechanisms underlying the control of animal development and human disease.
[ترجمه گوگل]ما از کرم نماتد C elegans به عنوان یک سیستم آزمایشی مدل برای مطالعه مکانیسم‌های ژنتیکی زیربنایی کنترل رشد حیوانات و بیماری‌های انسانی استفاده می‌کنیم
[ترجمه ترگمان]ما از کرم nematode C استفاده می کنیم elegans به عنوان یک سیستم آزمایشی مدل برای مطالعه مکانیزم های ژنتیک در زمینه کنترل رشد حیوانات و بیماری های انسان عمل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is a large nematode, Dracunculus medinensis, which is ingested through drinking contaminated water.
[ترجمه گوگل]این یک نماتد بزرگ به نام Dracunculus medinensis است که از طریق نوشیدن آب آلوده بلعیده می شود
[ترجمه ترگمان]آن یک nematode بزرگ با نام Dracunculus medinensis است که از طریق نوشیدن آب آلوده مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Body surface of pine wood nematode is covered with a layer of viscous polysaccharose.
[ترجمه گوگل]سطح بدن نماتد چوب کاج با لایه ای از پلی ساکاروز چسبناک پوشیده شده است
[ترجمه ترگمان]سطح بدن چوب صنوبر با لایه ای از polysaccharose لزج پوشانده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The results showed that the hyphae of nematode trapping fungi branched radiantly on 0.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که هیف قارچ های به دام انداختن نماتد به صورت تابشی روی صفر منشعب می شود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که the قارچ به دام افتاده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Cereal cyst nematode was one of the nematodes harming Anyang city, especially often Anyang county.
[ترجمه گوگل]نماتد کیست غلات یکی از نماتدهایی بود که به شهر آنیانگ، به ویژه اغلب شهرستان آنیانگ آسیب می رساند
[ترجمه ترگمان]سیریال کیست nematode یکی از the است که به شهر Anyang آسیب می رساند، به خصوص اغلب در بخش Anyang
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Our primary study results on soybean cyst nematode showed that kidney bean, small red bean and various wild and semi-wild soybean are main host plants.
[ترجمه گوگل]نتایج مطالعه اولیه ما بر روی نماتد کیست سویا نشان داد که لوبیا قرمز، لوبیا قرمز کوچک و سویاهای مختلف وحشی و نیمه وحشی گیاهان میزبان اصلی هستند
[ترجمه ترگمان]مطالعه اولیه ما در مورد سویا دانه سویا نشان داد که لوبیا قرمز، لوبیا قرمز کوچک و دانه های مختلف وحشی و نیمه وحشی گیاهان میزبان اصلی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. U. S. scientists say they have used the nematode worm to identify a raft of new proteins vital for healthy sperm production.
[ترجمه گوگل]دانشمندان آمریکایی می گویند که از کرم نماتد برای شناسایی مجموعه ای از پروتئین های جدید حیاتی برای تولید اسپرم سالم استفاده کرده اند
[ترجمه ترگمان]u S دانشمندان می گویند که از کرم nematode برای شناسایی یک قایق از پروتیین های جدید حیاتی برای تولید اسپرم سالم استفاده کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Monochamus alternatus is the main vector of pinewood nematode, a critical plant quarantine organism.
[ترجمه گوگل]Monochamus alternatus ناقل اصلی نماتد چوب کاج، یک ارگانیسم حیاتی قرنطینه گیاهی است
[ترجمه ترگمان]Monochamus alternatus بردار اصلی of nematode، یک ارگانیسم اصلی قرنطینه گیاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This particularly unpleasant little nematode worm is a body snatcher.
[ترجمه گوگل]این کرم نماتد کوچک ناخوشایند یک قاپنده بدن است
[ترجمه ترگمان]این کرم عجیب و غریب یک جسد دزد دزد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of parasitic worm, roundworm

پیشنهاد کاربران

نخسانه ( اسم ) : نوعی کرم گرد انگلی، مانند کرم قلابدار، کرم سوزنی یا کرم گرد
کرم نخسان
کرم لوله ای
نوعی کرم میکروسکوپی مفید

بپرس