natant


شناور (بر سطح آب)، در مورد جانوران شناور یا متحرک دراب

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: natantly (adv.)
• : تعریف: swimming or floating on or in water.
مشابه: aquatic

- The gnat and the tadpole resemble each other in their change from natant animals with gills into aerial animals with lungs.
[ترجمه گوگل] پشه و قورباغه در تغییرشان از جانوران آبشش به جانوران هوایی دارای ریه به یکدیگر شباهت دارند
[ترجمه ترگمان] The و tadpole، در تغییر خود از حیوانات natant با آبشش به حیوانات هوایی با ریه ها، شبیه به هم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- natant plant life
[ترجمه گوگل] حیات گیاهی طبیعی
[ترجمه ترگمان] زندگی گیاهی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Is natant skin basked in red very painful how to do?
[ترجمه گوگل]آیا پوست ناتانت قرمز شده بسیار دردناک است؟
[ترجمه ترگمان]آیا پوست natant به صورت سرخ و painful در حال گرم کردن است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Most and intimate caress produce outdoors, roadside, garden, natant bathhouse, unfrequented alley or houseboat to go up, in a few opener countries, also produce outdoors and woods in.
[ترجمه گوگل]بیشتر و نوازش های صمیمی در خارج از منزل، کنار جاده، باغ، حمام سرپوشیده، کوچه غیرمجاز یا قایق خانه برای بالا رفتن، در چند کشور بازکننده، همچنین در فضای باز و جنگل تولید می کنند
[ترجمه ترگمان]در برخی از کشورهای باز، اغلب نوازش شیرین و دوستانه در فضای باز، باغ، باغ، حمام natant، و یا houseboat برای بالا رفتن، در برخی از کشورها، باز هم در فضای باز و جنگل تولید می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. How does natant glasses take meeting indolence?
[ترجمه گوگل]چگونه عینک ناتانت تنبلی را تحمل می کند؟
[ترجمه ترگمان]این عینک چگونه به تنبلی برخورد می کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Natant player controls directional thrash to fluctuation with hands or feet, just like like sweeping the floor with conditional broom.
[ترجمه گوگل]پخش کننده Natant ضربات جهت دار را تا نوسانات با دست یا پا کنترل می کند، درست مانند جارو کردن زمین با جارو مشروط
[ترجمه ترگمان]بازیکن Natant با شلاق زدن خود را برای نوسان با دست یا پا کنترل می کند، درست مانند جاروب کردن زمین با جاروب مشروط
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In numerous athletic sports project, natant motion suits patient of lumbar protrusion of the intervertebral disc relatively.
[ترجمه گوگل]در بسیاری از پروژه های ورزشی ورزشی، حرکت ناتانت برای بیماران مبتلا به بیرون زدگی کمری دیسک بین مهره ای نسبتاً مناسب است
[ترجمه ترگمان]در یک پروژه ورزشی ورزشی متعدد، حرکت natant برای patient کمری از دیسک intervertebral نسبتا مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Energetically jack-tar voice is very loud also, carrying on the arm natant group runnings to bookcase to protect directly drive.
[ترجمه گوگل]با انرژی صدای جک تار نیز بسیار بلند است و گروهی را که در بازو قرار می گیرند به سمت قفسه کتاب می دوند تا مستقیماً از درایو محافظت کنند
[ترجمه ترگمان]صدای جک جک - نیز بلند بود و به همراه گروه natant runnings به قفسه کتاب رفت تا مستقیما از آن ها محافظت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Once a week 30 minutes, if you cannot insist to take a walk and canter, go handling a piece of natant card, swim everyday, extremely comfortable.
[ترجمه گوگل]یک بار در هفته، 30 دقیقه، اگر نمی‌توانید اصرار به پیاده‌روی و غوغا کنید، با یک تکه کارت ناتانت بروید، هر روز شنا کنید، بسیار راحت
[ترجمه ترگمان]یک هفته ۳۰ دقیقه، اگر شما نمی توانید اصرار داشته باشید پیاده روی کنید و چهار نعل بروید، یک قطعه کارت natant را بردارید، هر روز شنا کنید، بسیار راحت باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Action: This is one group upholds an action, similar natant movement, can let the body and body joint be promoted come, get complete relaxation.
[ترجمه گوگل]عمل: این یک گروه است که از یک عمل حمایت می کند، حرکت طبیعی مشابه، می تواند اجازه دهد بدن و مفصل بدن ارتقا یابد، آرامش کامل پیدا کند
[ترجمه ترگمان]کنش: این یک گروه از یک اقدام است، یک حرکت natant مشابه، می تواند اجازه دهد بدن و بدن ارتقا یابند، آرامش کامل داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. See according to author place, be equal to almost as a result of shower or the possibility with natant ill infectivity 0.
[ترجمه گوگل]ببینید با توجه به مکان نویسنده، تقریباً در نتیجه دوش گرفتن یا احتمال ابتلا به بیماری ناپدید 0 برابر باشد
[ترجمه ترگمان]با توجه به محل نویسنده، تقریبا در نتیجه دوش گرفتن و یا احتمال مبتلا شدن به natant بیمار infectivity ۰، برابر باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Gates appeared in Water Cubic Metre to watch first when hold natant game.
[ترجمه گوگل]گیتس در متر مکعب آب ظاهر شد تا اولین بار هنگام برگزاری بازی ناتانت تماشا کند
[ترجمه ترگمان](گیتس)در آب Cubic metre ظاهر شد تا اولین بازی را در هنگام برگزاری بازی تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• on water; swimming; floating in water (for example: leaf of a water lily)

پیشنهاد کاربران

بپرس