1. only one person will be responsible, namely you
فقط یک نفر مسئول خواهد بود،شما.
2. four parameters are necessary to determine an event, namely the three that determine its position and the one which determines its time
برای تشخیص یک رویداد چهار پراسنجه مورد لزوماند: سه پراسنجهای که محل آن را تعیین میکند و یک پرا سنجه که زمان آن را معین میکند.
3. Only one boy was absent, namely Harry.
4. One group of people seems to be forgotten, namely pensioners.
[ترجمه ترگمان]به نظر میرسد که یک گروه از مردم فراموش شدهاند، یعنی بازنشستگان
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد یک گروه از مردم فراموش شود، یعنی بازنشستگان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Only one student passed the exam, namely Peter.
[ترجمه ترگمان]تنها یک دانشآموز در امتحان شرکت کرد، یعنی پیتر
[ترجمه گوگل]فقط یک دانش آموز امتحان را قبول کرد، یعنی پیتر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید ...