naiveness

جمله های نمونه

1. The naiveness struck me reminding me that James was a kid as well.
[ترجمه گوگل]ساده لوحی مرا تحت تأثیر قرار داد و به من یادآوری کرد که جیمز نیز بچه بود
[ترجمه ترگمان]سادگی مرا به یاد آورد که جیمز هم بچه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Bright style, full of Children's naiveness and fun.
[ترجمه گوگل]سبک روشن، پر از ساده لوحی و سرگرم کننده کودکان
[ترجمه ترگمان]سبک روشن، پر از شادی و لذت کودکان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Of course, the naiveness of mental activities is the embodiment of their incapability of independent thinking by facing up to the hash reality.
[ترجمه گوگل]البته ساده لوحی فعالیت های ذهنی تجسم ناتوانی آنها در تفکر مستقل از رویارویی با واقعیت هش است
[ترجمه ترگمان]البته، the فعالیت های ذهنی تجسم سازی their از تفکر مستقل با مواجهه با واقعیت درهم سازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But they were misled by their naiveness, they regarded their conversion as finding out the way for redemption of the ind. . .
[ترجمه گوگل]اما آنها به دلیل ساده لوحی خود گمراه شدند، آنها تبدیل خود را به عنوان یافتن راهی برای رستگاری مردم می دانستند
[ترجمه ترگمان]اما آن ها توسط naiveness گمراه شده بودند، آن ها تبدیل آن ها را به عنوان یافتن راهی برای رهایی از آن نگاه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Naiveness can be dangerous . What's the matter little buddy, we still have eight to go. . .
[ترجمه گوگل]ساده لوحی می تواند خطرناک باشد چه شده رفیق کوچولو، هنوز هشت تا مونده
[ترجمه ترگمان]naiveness میتونه خطرناک باشه چی شده، رفیق کوچولو، ما هنوز ۸ تا داریم که باید بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I knew it was healthy to question and doubt, at least until my naiveness subsided and I had the wisdom to see on my own.
[ترجمه گوگل]می‌دانستم سؤال کردن و شک کردن، لااقل تا زمانی که ساده لوحی من فروکش کند و عقلم را به تنهایی ببینم، سالم است
[ترجمه ترگمان]می دانستم که سوال و تردید محض است، حداقل تا وقتی که سادگی من فروکش کند و عقل خود را از دست بدهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Palin, the Republican vice presidential nominee, has been subjected to withering media criticism for her alleged naiveness. But Biden is at least as bad and with far less excuse.
[ترجمه گوگل]پیلین، نامزد معاونت ریاست جمهوری جمهوری خواه، به دلیل ساده لوحی ادعایی اش مورد انتقاد شدید رسانه ها قرار گرفته است اما بایدن حداقل به همان اندازه بد است و بهانه ای بسیار کمتر دارد
[ترجمه ترگمان]پالین، نامزد ریاست جمهوری جمهوری خواه، مورد انتقاد رسانه ها قرار گرفته است اما بایدن حداقل به اندازه کافی بد و دارای عذر خواهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• quality of being naive, gullibility, inexperience; childishness, youth, innocence

پیشنهاد کاربران

بپرس