mutualism

/ˈmjuːt͡ʃəwəˌlɪzəm//ˈmjuːt͡ʃəwəˌlɪzəm/

(زیست شناسی) همیاری، اصول همکاری، همزیستی دوموجود

جمله های نمونه

1. The principles of mutualism is rare in modern architecture, but it can tackle unsexy problems like efficiency and cost.
[ترجمه دکتر رجایی] اصول هم کاری در معماری مدرن کم است، اما می تواند مشکلات غیرجذابی مانند بهره وری و هزینه را حل کند.
|
[ترجمه گوگل]اصول متقابل در معماری مدرن نادر است، اما می تواند با مشکلات غیرجنسی مانند کارایی و هزینه مقابله کند
[ترجمه ترگمان]اصول هم کاری در معماری مدرن کم است، اما می تواند مشکلات unsexy مانند بهره وری و هزینه را حل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The fig - pollinator mutualism system is maintained by the reproductive relationships.
[ترجمه گوگل]سیستم متقابل انجیر - گرده افشان توسط روابط تولیدمثلی حفظ می شود
[ترجمه ترگمان]سیستم میکرو - pollinator با روابط تولید مثل حفظ می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mutualism promotes the metabolism of Saccheromyces cerevisiae and its - index number of producing gas.
[ترجمه گوگل]متقابل متابولیسم ساکرومایسس سرویزیه و تعداد گاز تولید کننده آن را ارتقا می دهد
[ترجمه ترگمان]این بازی، متابولیسم of cerevisiae و تعداد شاخص آن را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There exist competition, predation mutualism and synergism among acidophilic microorganisms. The study on these interactions is very important to understand bioleaching process.
[ترجمه گوگل]رقابت، متقابل شکار و هم افزایی در میان میکروارگانیسم های اسیدوفیل وجود دارد مطالعه بر روی این فعل و انفعالات برای درک فرآیند بیولیچینگ بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]در بین میکرو ارگانیسم های acidophilic رقابت وجود دارد مطالعه روی این تعاملات بسیار مهم است که فرآیند بیولیچینگ را درک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In this paper, a two - species mutualism model system is discussed.
[ترجمه Maryam] دراین مقاله، دو گونه متقابل از یک سیستم مورد بحث قرار میگیرد.
|
[ترجمه گوگل]در این مقاله، یک سیستم مدل متقابل دو گونه ای مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، یک سیستم یک مدل دو گونه مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The exchange exemplifies a perfect mutualism.
[ترجمه گوگل]مبادله نمونه ای از یک متقابل گرایی کامل است
[ترجمه ترگمان] مبادله با \"mutualism\" بی نقص بوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The concept of mutualism effect of hybrid control is proposed based on the biologic symbiosis.
[ترجمه گوگل]مفهوم اثر متقابل کنترل ترکیبی بر اساس همزیستی بیولوژیکی پیشنهاد شده است
[ترجمه ترگمان]مفهوم - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Using the symbiosis theory in biology, we divide financing symbiosis relationships into two types, commensalism and mutualism, and analyze the formation mechanism of these relationships.
[ترجمه گوگل]با استفاده از تئوری همزیستی در زیست شناسی، روابط همزیستی تامین مالی را به دو نوع commensalism و mutualism تقسیم می کنیم و مکانیسم شکل گیری این روابط را تحلیل می کنیم
[ترجمه ترگمان]با استفاده از تیوری هم زیستی در زیست شناسی، ما تامین مالی روابط هم زیستی را به دو نوع تقسیم می کنیم، commensalism و mutualism را تجزیه و تحلیل می کنیم و مکانیزم تشکیل این روابط را تجزیه و تحلیل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Related to bond polarity, formal charges on atoms, chain reaction theory and the comparison of solid monopropellant combustion and modeling, the "linkage mutualism"mechanism was proposed.
[ترجمه گوگل]در ارتباط با قطبیت پیوند، بارهای رسمی روی اتم ها، نظریه واکنش زنجیره ای و مقایسه احتراق تک پیشرانه جامد و مدل سازی، مکانیسم "متقابل پیوند" پیشنهاد شد
[ترجمه ترگمان]در رابطه با قطبیت پیوند، باره ای رسمی بر روی اتم ها، تیوری واکنش زنجیره ای و مقایسه احتراق و مدل سازی احتراق جامد، مکانیزم \"اتصال\" پیشنهاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The key interspecific interactions are competition, predation, parasitism and mutualism, whilst the main intraspecific interactions are competition, cannibalism and altruism.
[ترجمه گوگل]تعاملات بین گونه ای کلیدی رقابت، شکار، انگلی و متقابل گرایی است، در حالی که تعاملات درون گونه ای اصلی رقابت، آدمخواری و نوع دوستی است
[ترجمه ترگمان]تعاملات کلیدی اصلی عبارتند از رقابت، شکار، شکار، گرایی و اصول هم کاری، در حالی که تعاملات اصلی intraspecific رقابت، آدم خواری و نوع دوستی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The aim of effectively promoting the production of nisin is achieved by the mutualism of the two bacteria.
[ترجمه گوگل]هدف از ترویج موثر تولید نایسین توسط متقابل بودن دو باکتری به دست می آید
[ترجمه ترگمان]هدف ارتقای موثر تولید of با استفاده از اصول هم کاری دو باکتری به دست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In contrast with results from the non - cooperative dynamic game, mutualism could perform better under coordination.
[ترجمه گوگل]برخلاف نتایج بازی پویا غیرهمکاری، متقابل گرایی می تواند تحت هماهنگی بهتر عمل کند
[ترجمه ترگمان]در مقایسه با نتایج بازی پویای تعاونی، هم کاری می تواند تحت هماهنگی بهتر عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. " Coadjutant net of 001 whole worlds " also say " marriage kind mutualism altar of emigrant United States " .
[ترجمه گوگل]"شبکه کمکی از 001 کل جهان" نیز می گویند "محراب متقابل ازدواج نوع مهاجر ایالات متحده"
[ترجمه ترگمان]\"توری\" خالص در سراسر جهان \"همچنین می گوید:\" ازدواج نوع ازدواج با ایالات متحده آمریکا \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The symbiosis behavior mode of enterprise and farmer household include commensalism, dissymmetry mutualism and symmetry mutualism.
[ترجمه گوگل]حالت رفتار همزیستی بنگاه اقتصادی و خانوار کشاورز شامل ترکیب گرایی، متقارن بودن متقارن و متقارن گرایی است
[ترجمه ترگمان]شیوه رفتار هم زیستی کسب وکار و خانواده کشاورز شامل commensalism، dissymmetry - mutualism و mutualism تقارن می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[خاک شناسی] همزیستی

انگلیسی به انگلیسی

• interdependence as the ideal condition of social and individual well being (philosophy)

پیشنهاد کاربران

بپرس