mousehole

جمله های نمونه

1. Outside the mousehole, the cat is winding up a mouse that exactly resembles the real mouse.
[ترجمه گوگل]در خارج از سوراخ موش، گربه در حال پیچیدن موشی است که دقیقاً شبیه موش واقعی است
[ترجمه ترگمان]بیرون the، گربه موش را می چرخاند که شبیه موش واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The cat is standing in front of the mousehole with a hammer in one hand and a saw in the other.
[ترجمه گوگل]گربه با چکش در یک دست و اره در دست دیگر مقابل سوراخ موش ایستاده است
[ترجمه ترگمان]گربه جلوی of ایستاده با یک چکش و یک چکش در دست دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The mousehole is at the bottom of the door.
[ترجمه گوگل]سوراخ موش در پایین در است
[ترجمه ترگمان]The در ته در است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He goes over to the mousehole, bends down, and erases it.
[ترجمه گوگل]به سمت سوراخ موش می رود، خم می شود و آن را پاک می کند
[ترجمه ترگمان]به طرف mousehole می رود، خم می شود، خم می شود و آن را پاک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In the baseboard we see the unharmed mousehole.
[ترجمه گوگل]در قرنیز ما سوراخ موش سالم را می بینیم
[ترجمه ترگمان]در the ما the سالم را می بینیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mouse is standing in the mousehole, leaning against one side with his hands in his pockets.
[ترجمه گوگل]موش در سوراخ موش ایستاده است و به یک طرفش تکیه داده و دستانش را در جیب خود دارد
[ترجمه ترگمان]موش در the ایستاده، به یک طرف خم شده و دست هایش را در جیب دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He drives up to the mousehole and stops.
[ترجمه گوگل]او به سمت سوراخ موش می رود و می ایستد
[ترجمه ترگمان]به طرف the می رود و می ایستد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The mouse steps from the mousehole, collapses the telescope, and thrusts it into his bathrobe pocket.
[ترجمه گوگل]موش از سوراخ موش خارج می‌شود، تلسکوپ را فرو می‌ریزد و آن را در جیب حوله‌اش فرو می‌کند
[ترجمه ترگمان]موش از the بیرون می آید، تلسکوپ را فرو می ریزد و آن را به جیب رب his می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He sets the sack down beside the mousehole.
[ترجمه گوگل]گونی را کنار سوراخ موش می گذارد
[ترجمه ترگمان]کیسه را کنار پنجره قرار می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The mouse draws a white mousehole on the wall and steps through.
[ترجمه گوگل]موش یک سوراخ موش سفید روی دیوار می کشد و از آن عبور می کند
[ترجمه ترگمان]موش نور سفیدی را بر روی دیوار می کشد و از آن عبور می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cat kneels down and peers into the mousehole.
[ترجمه گوگل]گربه زانو می زند و به سوراخ موش نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]گربه زانو می زند و در the زانو می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The cat stands before the mousehole holding in one hand a piece of white chalk.
[ترجمه گوگل]گربه جلوی سوراخ موش می ایستد و در یک دستش تکه ای گچ سفید می گیرد
[ترجمه ترگمان]گربه جلو the می ایستد و یک تکه گچ سفید در دست دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. From the mousehole emerges a red telescope.
[ترجمه گوگل]از سوراخ موش یک تلسکوپ قرمز بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]از the یک تلسکوپ قرمز ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The door of the mousehole opens and the mouse emerges, wearing earmuffs, scarf, and gloves.
[ترجمه گوگل]در سوراخ موش باز می شود و موش بیرون می آید و گوش بند، روسری و دستکش به سر دارد
[ترجمه ترگمان]در of باز می شود و موش وارد می شود، earmuffs، شال و دستکش به تن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[نفت] چاهک لوله ی حفاری

انگلیسی به انگلیسی

• entrance to the burrow of a mouse; hole gnawed by a mouse; hole which resembles a mousehole

پیشنهاد کاربران

بپرس