1. a mood of gloom pervades the whole novel
حالت حزن سرتاسر رمان را فرا گرفته است.
2. imperative mood
وجه امری
3. indicative mood
وجه اخباری
4. subjunctive mood
وجه شرطی (یا الزامی)
5. the mood of compassion that keynotes most of her writing
روحیه ی همدردی و شفقت که زمینه ی اصلی بیشتر آثار او را تشکیل می دهد
6. a detached mood
حالت حاکی از بی علاقگی
7. a pervasive mood of pessimism
حالت بدبینی همه جانبه
8. a somber mood
حالت غمزده
9. the imperative mood
وجه امری
10. the indicative mood
وجه اخباری
11. the potential mood
وجه امکانی
12. in an agitated mood
با حالتی مضطرب
13. a revulsion of his mood
دگرگونی حال و حوصله ی او
14. a speech keyed to the mood of the voters
نطقی که با روحیه ی رای دهندگان سازگار بود.
15. ahmad was in a sullen mood
اوقات احمد تلخ بود.
16. he is in a chirpy mood today
امروز کیف او کوک است.
17. he is in a sour mood today
امروز خلقش تنگ است.
18. he was in a jolly mood today
او امروز روحیه ی شادی داشت.
19. i am not in a mood to dance
دل و دماغ رقصیدن را ندارم.
20. i am not in the mood to listen to her
حوصله ی شنیدن حرف های او را ندارم.
21. she was in a pensive mood
او حالت افسرده ای داشت.
22. the country is in a mood for change
کشور خواستار دگرگونی است.
23. the good news lightened his mood
خبر خوش روحیه ی او را شاد کرد.
24. to be in a festive mood
سر کیف بودن،سر حال بودن،شاد و خرم بودن
25. he was always in a level mood
او همیشه حالت ملایم و آرامی داشت.
26. today our teacher was in an ugly mood
امروز معلم ما دل و دماغ خوبی نداشت.
27. his speech shows that he can read the mood of the people
نطق او نشان می دهد که از دل مردم خبر دارد.
28. leave him alone for now, he is in a very bad mood
الان سراغش نرو که خلقش خیلی تنگ است.
29. The players are in defiant mood as they prepare for tomorrow'sgame.
[ترجمه 𝓜𝓸𝓱𝓪𝓶𝓶𝓪𝓭 𝓶𝓮𝓱𝓭𝓲 9] بازیکنان در حالی که دارند برای بازی فردا آماده می شوند روحیه ی سرکشی دارند|
[ترجمه گوگل]بازیکنان در حالی که برای بازی فردا آماده می شوند روحیه سرکشی دارند[ترجمه ترگمان]بازیکنان در حالت defiant هستند و برای فردا آماده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
30. I walked on in a reflective mood to the car.
[ترجمه M,] من با حالت ( حس و حال ) متفکرانه به سمت اتومیبل حرکت کردم|
[ترجمه حسین کتابدار] با حالتی در خود فرورفته به سمت خودرو ام رفتم.|
[ترجمه 𝓜𝓸𝓱𝓪𝓶𝓶𝓪𝓭 𝓶𝓮𝓱𝓭𝓲 9] با حی و حال متفکرانه به طرف ماشین رفتم|
[ترجمه گوگل]با حالتی تامل برانگیز به سمت ماشین رفتم[ترجمه ترگمان]با حالتی متفکرانه به طرف اتومبیل رفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید