monism

/ˈmɑːˌnɪzəm//ˈmɑːˌnɪzəm/

معنی: اعتقاد وحدت خدا
معانی دیگر: (فلسفه) یک گرایی، وحدت گرایی، یکتاگرایی

جمله های نمونه

1. The transition from dualism to monism is painful.
[ترجمه مریم سالک زمانی] مرحلۀ گذر از دوگروی به یکتاگروی سخت و پرزحمت است.
|
[ترجمه گوگل]گذار از ثنویت به مونیسم دردناک است
[ترجمه ترگمان]گذار از دوگانگی به monism دردآور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is a long road from dualism to monism.
[ترجمه مریم سالک زمانی] فاصله بسیار زیادی بین یکتاگروی و دوگروی وجود دارد.
|
[ترجمه گوگل]از ثنویت تا مونیسم راهی طولانی است
[ترجمه ترگمان]این یک راه طولانی است از dualism تا monism
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Monism thus generated a respect for life as a whole and helped to emphasize the unity of Nature.
[ترجمه مریم سالک زمانی] دیدگاه یکتاگروانه، این گونه حس احترام آمیزی نسبت به کل پدیدۀ حیات برانگیخت و بر وحدت و یکپارچگی طبیعت تاکید مکرر نمود.
|
[ترجمه گوگل]بنابراین مونیسم احترامی برای زندگی به عنوان یک کل ایجاد کرد و به تأکید بر وحدت طبیعت کمک کرد
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، monism یک احترام به زندگی به عنوان یک کل به وجود آورد و به تاکید بر وحدت طبیعت کمک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It has become from "pre-modernness" monism to "modernness" binary view.
[ترجمه گوگل]از مونیسم «پیش مدرن» به دیدگاه دوتایی «مدرنیسم» تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]از دیدگاه دوگانه \"modernness\" از \"pre\" به \"modernness\" تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We used torationally judge our culture with monism and ultimatism, together with intellectual idealism.
[ترجمه گوگل]ما فرهنگ خود را با مونیسم و ​​اولتیماتیسم و ​​آرمان گرایی روشنفکرانه قضاوت می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما از torationally درباره فرهنگ خود با monism و ultimatism، همراه با ایده آلیسم روشنفکر استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. What is more, the traditional monism mode of thinking contributes to the emergence of cultural radicalism.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، شیوه تفکر مونیسم سنتی به ظهور رادیکالیسم فرهنگی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]آنچه بیشتر است، شیوه سنتی تفکر، منجر به ظهور تندروی فرهنگی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It, moreover, avoids all imputation of monism, and the manner in which it conceives of immanence harmonizes excellently with Catholic teaching.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، از هرگونه انتساب مونیسم پرهیز می کند، و شیوه ای که در آن از ماندگاری درک می کند، به خوبی با آموزه های کاتولیک هماهنگ است
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، از هرگونه اتهامی به monism، و روشی که در آن از immanence harmonizes به طرز فوقالعادهای با آموزه های کاتولیک اقتباس شده است، اجتناب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The monism that value decides and value distributive pluralism can coexist.
[ترجمه گوگل]مونیسمی که ارزش تصمیم می گیرد و برای کثرت گرایی توزیعی ارزش قائل است، می تواند در کنار هم وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]The که ارزش تعریف می کند و ارزش کثرت گرایی توزیعی را دارد، می تواند با هم هم زیستی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For Jung, dualism and monism were not mutually contradictory and exclusive, but complimentary aspects of reality.
[ترجمه گوگل]برای یونگ، ثنویت و مونیسم متضاد و انحصاری متقابل نبودند، بلکه جنبه های مکمل واقعیت بودند
[ترجمه ترگمان]برای یونگ، دوگانگی و دوگانگی به طور متقابل متضاد و منحصر به فرد نبودند، بلکه جنبه های تعریف آمیز از واقعیت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He embraces the heterodox idea of monism, sometimes called animist materialism or vitalism, which is essentially a denial of any distinction between the body and the soul.
[ترجمه گوگل]او ایده هترودوکسی مونیسم را که گاهی ماتریالیسم آنیمیستی یا حیات گرایی نامیده می شود، می پذیرد، که اساساً انکار هر گونه تمایز بین بدن و روح است
[ترجمه ترگمان]وی ایده heterodox of را، که گاه animist materialism یا vitalism نامیده می شود، در آغوش می کشد که اساسا انکار هر گونه تمایز بین جسم و روح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nietzsche associates this monism and many of the related view we'll examine with Heraclitus, so from philosophy of the tragic age of the Greeks.
[ترجمه گوگل]نیچه این مونیسم و ​​بسیاری از دیدگاه‌های مرتبط را که بررسی خواهیم کرد، با هراکلیتوس مرتبط می‌داند، بنابراین از فلسفه عصر تراژیک یونانیان
[ترجمه ترگمان]نیچه این monism و بسیاری از دیدگاه های مرتبط را که ما با Heraclitus بررسی خواهیم کرد، از فلسفه عصر tragic یونانیان بررسی خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Materialism and idealism are different forms of attributive monism.
[ترجمه گوگل]ماتریالیسم و ​​ایده آلیسم اشکال مختلف مونیسم اسنادی هستند
[ترجمه ترگمان]مادی گرایی و idealism اشکال مختلفی از attributive monism هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We need further research on how to unite monism and pluralism on intelligence.
[ترجمه گوگل]ما به تحقیقات بیشتری در مورد چگونگی متحد کردن مونیسم و ​​کثرت گرایی در هوش نیاز داریم
[ترجمه ترگمان]ما به تحقیقات بیشتر در مورد نحوه متحد کردن monism و کثرت گرایی در هوش نیاز داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Substantival Love monism ("one thing") is the view that Dating there is only one substance and that all diversity is ultimately unreal.
[ترجمه گوگل]مونیسم عشق واقعی ("یک چیز") این دیدگاه است که قرار ملاقات تنها یک ماده است و همه تنوع در نهایت غیر واقعی است
[ترجمه ترگمان]\"عشق monism\" (\"یک چیز\")این نما است که از آن زمان تنها یک ماده وجود دارد و همه تنوع در نهایت غیر واقعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

اعتقاد وحدت خدا (اسم)
monism

انگلیسی به انگلیسی

• theory that reality consists of a single element; oneness of the universe (philosophy); doctrine that only one supreme being exists (theology)

پیشنهاد کاربران

Monism is a philosophical view that proposes that reality is fundamentally unified and indivisible, meaning that all phenomena are ultimately derived from a single underlying substance or principle. This contrasts with dualism, which suggests that reality is made up of two distinct and independent substances or principles, such as mind and matter. Monism can take various forms, including idealism ( which suggests that reality is ultimately mental or spiritual ) , materialism ( which suggests that reality is ultimately physical ) , and neutral monism ( which suggests that reality is ultimately neither mental nor physical, but rather a neutral substratum from which both mental and physical phenomena arise ) .
...
[مشاهده متن کامل]

مونیسم یک دیدگاه فلسفی است که پیشنهاد می کند که واقعیت اساساً یکپارچه و غیرقابل تقسیم است، به این معنی که همه پدیده ها در نهایت از یک جوهر یا اصل اساسی منشعب می شوند. این در تضاد با ثنویت است که نشان می دهد واقعیت از دو جوهر یا اصل مجزا و مستقل مانند ذهن و ماده تشکیل شده است. مونیسم می تواند اشکال مختلفی داشته باشد، از جمله ایده آلیسم ( که نشان می دهد واقعیت در نهایت ذهنی یا معنوی است ) ، ماتریالیسم ( که نشان می دهد واقعیت در نهایت فیزیکی است ) و مونیسم خنثی ( که نشان می دهد واقعیت در نهایت نه ذهنی است و نه فیزیکی، بلکه یک واقعیت خنثی است. زیر لایه ای که هر دو پدیده ذهنی و فیزیکی از آن ناشی می شوند ) .

یکتاگروی
monism ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: یگانه گرایی
تعریف: دیدگاهی مبتنی بر اینکه واقعیت از جوهر واحدی تشکیل شده است
همه خدایی
یگانه انگاری
تک خدایی
یگانه گرایی

بپرس