1. a precancerous mole
خال مستعد سرطانی شدن
2. i will bestow for the sake of her indian mole . . .
به خال هندویش بخشم . . .
3. A mole is a blemish on a person's skin.
[ترجمه علی جادری] یک خال , یک لکه بر روی پوست شخص است .|
[ترجمه گوگل]خال یک لک روی پوست انسان است[ترجمه ترگمان]یک موش کور به پوست انسان صدمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. She had a tiny mole on her cheek.
[ترجمه گوگل]روی گونه اش خال کوچکی داشت
[ترجمه ترگمان] اون یه خال ریز روی گونه اش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون یه خال ریز روی گونه اش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A mole holed the field.
[ترجمه گوگل]خال مزرعه را سوراخ کرد
[ترجمه ترگمان]یه خبرچین توی زمین مخفی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یه خبرچین توی زمین مخفی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The mole burrowed in the ground.
[ترجمه parsa] موش کور در زیر زمین لانه حفر می کند|
[ترجمه گوگل]خال در زمین فرو رفت[ترجمه ترگمان]خبرچین در زمین فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The mole bored its way underground.
[ترجمه گوگل]خال راه خود را در زیر زمین خسته کرد
[ترجمه ترگمان]موش کور سر راه خود را به زیر زمین کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]موش کور سر راه خود را به زیر زمین کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. They suspected that a mole had been planted in the organization.
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که یک خال در سازمان کاشته شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها مظنون بودند که یک خال در این سازمان کاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها مظنون بودند که یک خال در این سازمان کاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A black mole on her left arm remarks her.
[ترجمه گوگل]خال سیاه روی بازوی چپش به او اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]یک خال سیاه روی بازوی چپش گفته بود:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک خال سیاه روی بازوی چپش گفته بود:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The authorities believe there is a mole at the Treasury.
[ترجمه گوگل]مقامات معتقدند خال در خزانه داری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مقامات معتقدند که یک خال در خزانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مقامات معتقدند که یک خال در خزانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mole catchers were employed by some canal companies because of the problems which the animal could cause.
[ترجمه گوگل]به دلیل مشکلاتی که این حیوان میتوانست ایجاد کند، خالگیرها توسط برخی از شرکتهای کانالسازی به کار گرفته شدند
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های کانال به دلیل مشکلاتی که این حیوان می تواند ایجاد کند توسط برخی از شرکت های کانالی مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های کانال به دلیل مشکلاتی که این حیوان می تواند ایجاد کند توسط برخی از شرکت های کانالی مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. He claims it was a mole but I know it was him - what can I do to shut him up?
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که این یک خال بوده است، اما من می دانم که او بوده است - چه کاری می توانم انجام دهم تا او را ببندم؟
[ترجمه ترگمان]اون ادعا می کنه که یه خبرچین بوده، اما من می دونم که کار اون بوده … چه کاری می تونم بکنم که ساکتش کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون ادعا می کنه که یه خبرچین بوده، اما من می دونم که کار اون بوده … چه کاری می تونم بکنم که ساکتش کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. During the bacterial reduction of one mole of sulphate, four moles of hydrogen are consumed.
[ترجمه گوگل]در طی احیای باکتریایی یک مول سولفات، چهار مول هیدروژن مصرف می شود
[ترجمه ترگمان]در طول کاهش باکتری یک مول از سولفات، چهار مول از هیدروژن نیز مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در طول کاهش باکتری یک مول از سولفات، چهار مول از هیدروژن نیز مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He was not a fighting mole, but something in him made him change his course and start suddenly after the rook.
[ترجمه گوگل]او یک خال جنگنده نبود، اما چیزی در او باعث شد مسیر خود را تغییر دهد و به طور ناگهانی بعد از روک شروع کند
[ترجمه ترگمان]او جاسوس جنگی نبود، اما چیزی در او مجبورش کرد که مسیر خود را تغییر دهد و ناگهان پس از آن که قلعه را ترک کرد شروع به حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او جاسوس جنگی نبود، اما چیزی در او مجبورش کرد که مسیر خود را تغییر دهد و ناگهان پس از آن که قلعه را ترک کرد شروع به حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She was a plump mole only a little older than the visitor, but with warm motherly eyes and pleasant grey fur.
[ترجمه گوگل]او یک خال چاق بود فقط کمی بزرگتر از بازدید کننده، اما با چشمان گرم مادرانه و خز خاکستری دلپذیر
[ترجمه ترگمان]او فقط کمی بزرگ تر از مهمان بود، اما با چشمان گرم و موی نرم و خاکستری رنگش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او فقط کمی بزرگ تر از مهمان بود، اما با چشمان گرم و موی نرم و خاکستری رنگش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید