mole

/moʊl//məʊl/

معنی: خال، خال سیاه، خال گوشتی، کور موش
معانی دیگر: (خوراک پزی مکزیکی) موله (سس چیلی و شکلات و گوجه فرنگی و ادویه برای گوشت گاو یا مرغ یا خوک)، (روی پوست) خال، (جانورشناسی) موش کور (انواع حشره خوران سوراخ کن به ویژه از تیره ی talpidae که بیشتر در زیرزمین زیست می کنند)، موج شکن، دیواره ی ساحلی، (شیمی - مقدار عنصر شیمیایی که وزن آن برحسب گرم با وزن ملکولی آن برابر است ; به عبارت دیگر یک مول از هر ماده دارای 6/02214 ضربدر 10 به توان 23 مولکول است) مول، (زیست شناسی)، (بافت رویان) توده ی خوشه مانند

جمله های نمونه

1. a precancerous mole
خال مستعد سرطانی شدن

2. i will bestow for the sake of her indian mole . . .
به خال هندویش بخشم . . .

3. A mole is a blemish on a person's skin.
[ترجمه علی جادری] یک خال , یک لکه بر روی پوست شخص است .
|
[ترجمه گوگل]خال یک لک روی پوست انسان است
[ترجمه ترگمان]یک موش کور به پوست انسان صدمه می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had a tiny mole on her cheek.
[ترجمه گوگل]روی گونه اش خال کوچکی داشت
[ترجمه ترگمان] اون یه خال ریز روی گونه اش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A mole holed the field.
[ترجمه گوگل]خال مزرعه را سوراخ کرد
[ترجمه ترگمان]یه خبرچین توی زمین مخفی شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The mole burrowed in the ground.
[ترجمه parsa] موش کور در زیر زمین لانه حفر می کند
|
[ترجمه گوگل]خال در زمین فرو رفت
[ترجمه ترگمان]خبرچین در زمین فرو رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The mole bored its way underground.
[ترجمه گوگل]خال راه خود را در زیر زمین خسته کرد
[ترجمه ترگمان]موش کور سر راه خود را به زیر زمین کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They suspected that a mole had been planted in the organization.
[ترجمه گوگل]آنها مشکوک بودند که یک خال در سازمان کاشته شده است
[ترجمه ترگمان]آن ها مظنون بودند که یک خال در این سازمان کاشته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A black mole on her left arm remarks her.
[ترجمه گوگل]خال سیاه روی بازوی چپش به او اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]یک خال سیاه روی بازوی چپش گفته بود:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The authorities believe there is a mole at the Treasury.
[ترجمه گوگل]مقامات معتقدند خال در خزانه داری وجود دارد
[ترجمه ترگمان]مقامات معتقدند که یک خال در خزانه وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Mole catchers were employed by some canal companies because of the problems which the animal could cause.
[ترجمه گوگل]به دلیل مشکلاتی که این حیوان می‌توانست ایجاد کند، خال‌گیرها توسط برخی از شرکت‌های کانال‌سازی به کار گرفته شدند
[ترجمه ترگمان]برخی از شرکت های کانال به دلیل مشکلاتی که این حیوان می تواند ایجاد کند توسط برخی از شرکت های کانالی مورد استفاده قرار می گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He claims it was a mole but I know it was him - what can I do to shut him up?
[ترجمه گوگل]او ادعا می کند که این یک خال بوده است، اما من می دانم که او بوده است - چه کاری می توانم انجام دهم تا او را ببندم؟
[ترجمه ترگمان]اون ادعا می کنه که یه خبرچین بوده، اما من می دونم که کار اون بوده … چه کاری می تونم بکنم که ساکتش کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. During the bacterial reduction of one mole of sulphate, four moles of hydrogen are consumed.
[ترجمه گوگل]در طی احیای باکتریایی یک مول سولفات، چهار مول هیدروژن مصرف می شود
[ترجمه ترگمان]در طول کاهش باکتری یک مول از سولفات، چهار مول از هیدروژن نیز مصرف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He was not a fighting mole, but something in him made him change his course and start suddenly after the rook.
[ترجمه گوگل]او یک خال جنگنده نبود، اما چیزی در او باعث شد مسیر خود را تغییر دهد و به طور ناگهانی بعد از روک شروع کند
[ترجمه ترگمان]او جاسوس جنگی نبود، اما چیزی در او مجبورش کرد که مسیر خود را تغییر دهد و ناگهان پس از آن که قلعه را ترک کرد شروع به حرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. She was a plump mole only a little older than the visitor, but with warm motherly eyes and pleasant grey fur.
[ترجمه گوگل]او یک خال چاق بود فقط کمی بزرگتر از بازدید کننده، اما با چشمان گرم مادرانه و خز خاکستری دلپذیر
[ترجمه ترگمان]او فقط کمی بزرگ تر از مهمان بود، اما با چشمان گرم و موی نرم و خاکستری رنگش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خال (اسم)
blotch, speck, spot, dot, mote, beauty spot, mole, freckle, mother's mark, stigma, pip, fleck, speckle

خال سیاه (اسم)
mole

خال گوشتی (اسم)
mole, naevus, mother's mark

کور موش (اسم)
mole

تخصصی

[شیمی] (مقدار عنصر شیمیایی که وزن آن برحسب گرم با وزن ملکولی آن برابر است ; به عبارت دیگر یک مول از هر ماده داراى 02214/6 ضربدر 10 به توان 23 مولکول است ) مول
[برق و الکترونیک] مول واحد SI برای مقدار ماده ی یک مول مقدار ماده ای است که تعدا عناصر تشکیل دهنده ای برابر با مقدار اتمها در 0/012 کیلوگرم از کربن 12 دارد . هنگامی که از مول استفاده میشود نومع ذرات ( اتم، مولکول، یون، الکترون و مانند آن ) یا گروه ذرات تعریف شده باشد .
[زمین شناسی] موج شکن
[نساجی] مولکول - مول
[آب و خاک] موج شکن

انگلیسی به انگلیسی

• brown spot on the skin which often raised, birthmark; burrowing rodent (zoology); double agent; breakwater structure; molecular weight of a substance (chemistry)
a mole is a natural dark spot on someone's skin.
a mole is also a small animal with black fur that lives underground.
a member of an organization who secretly reveals confidential information to the press or to a rival organization is also called a mole.

پیشنهاد کاربران

موش خرمایی
جاسوس
A mole is a spy who has been planted within an organization or group to gather information and report back to their handlers. They often work undercover for an extended period of time, gaining the trust of their targets.
...
[مشاهده متن کامل]

جاسوسی است که در یک سازمان یا گروه برای جمع آوری اطلاعات و گزارش نفوذ کرده است. آنها اغلب برای مدت طولانی مخفیانه کار می کنند و اعتماد اهداف خود را به دست می آورند.
“We suspect there’s a mole within our ranks. ”
In a discussion about counterintelligence, someone might mention, “Identifying and neutralizing moles is a crucial part of protecting national security. ”
A spy novel might feature a plot where the protagonist must uncover the identity of a mole before they can carry out their dangerous plans.

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-spy/
mole 3 ( n ) =a unit for measuring the chemical mass of a substance
mole
mole 2 ( n ) =a small animal with dark gray fur, that is almost blind and digs tunnels under the ground to live in
mole
mole 1 ( n ) ( moʊl ) =a small dark brown mark on the skin, sometimes slightly higher than the skin around it
mole
Mole:موش کور
Mule:قاطر
[شیمی] مول: همانطور که دوجین نشانگر عدد "12" است، مول نیز نشانگر 6 � 1023 است. این عدد می تواند نشانگر اتم، یون یا مولکول باشد. مول در سیستم SI، واحد مقدار یک ماده است و لذا نشانگر وزن نسبی یونی، مولکولی
...
[مشاهده متن کامل]
و اتمی به گرم می باشد. پس به طور مثال، چون جرم اتمی پتاسیم برابر 39 است لذا یک مول پتاسیم جرمی معادل 39g دارد. یعنی اینکه 6 � 1023 اتم پتاسیم جرمی معادل 39g دارد. همچنین با توجه به توضیحات گذشته، میلی مول معادل یک هزارم مول ( یک هزارم وزن مولکولی به گرم ) و میکرومول معادل یک میلیونم مول خواهد بود.

بعضی مواقع نادر معنی فاحشه هم میدهد
A mole is a massive structure, usually of stone, used as a pier, breakwater, or a causeway between places separated by water
موج شکن، دیواره ی ساحلی
موش کور وجاسوس و مول در شیمی
1 - خال ( مول در شیمی )
2 - موش کور ( جاسوس )
جاسوس، عامل نفوذی
به معنی خبرچین هم هست کسی که برای سازمانی کار میکنه و اطلاعاتو به دشم میده
گورکن
موش کور
amount of substance
جاسوس
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس