molarity


شیمى : مولاریته

جمله های نمونه

1. Your goal is to report the molarity of the hydrochloric acid and the molarity of the phosphoric acid in the mixture, with their uncertainties.
[ترجمه گوگل]هدف شما گزارش مولاریته اسید کلریدریک و مولاریته اسید فسفریک در مخلوط، با عدم قطعیت آنها است
[ترجمه ترگمان]هدف شما تهیه the اسید هیدروکلریک و the اسید فسفریک در این مخلوط با عدم قطعیت آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The variation trend of MDA molarity showed a similarity with the trend of membrane permeability, i. e. both its quality scores and permeability increased with the strengthening of drought degree.
[ترجمه گوگل]روند تغییرات مولاریته MDA شباهتی با روند نفوذپذیری غشا نشان داد ه هم امتیاز کیفی و هم نفوذپذیری آن با تقویت درجه خشکسالی افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]روند تغییر molarity شباهت با روند نفوذ پذیری غشا را نشان داد ای هم نمرات و هم میزان نفوذپذیری هر دو با تقویت درجه خشکسالی افزایش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The resulting mixture is then titrated back, taking into account the molarity of the excess which was added.
[ترجمه گوگل]سپس مخلوط حاصل با در نظر گرفتن مولاریته اضافی که اضافه شده است، دوباره تیتر می شود
[ترجمه ترگمان]سپس مخلوط حاصله با در نظر گرفتن مولاریته مازاد که اضافه شده است، در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The normality of a solution of a triprotic acid is three times its molarity .
[ترجمه گوگل]نرمال بودن محلول اسید تری پروتیک سه برابر مولاریته آن است
[ترجمه ترگمان]زندگی نرمال یک محلول اسید triprotic، سه برابر مولاریته آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Titration:use a standard solution to titrate with a sample solution to find its molarity .
[ترجمه گوگل]تیتراسیون: از یک محلول استاندارد برای تیتر کردن با محلول نمونه استفاده کنید تا مولاریته آن را بیابید
[ترجمه ترگمان]Titration: از یک راه حل استاندارد برای حل molarity با یک محلول نمونه برای پیدا کردن مولاریته آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Some right expressions relating to solution composition, such as mass fraction, volume fraction, mass concentration, molarity and volume ratio were intro. . .
[ترجمه گوگل]برخی از عبارات درست مربوط به ترکیب محلول، مانند کسر جرمی، کسر حجمی، غلظت جرمی، مولاریته و نسبت حجمی مقدمه بودند
[ترجمه ترگمان]برخی از عبارات مناسب مربوط به ترکیب راه حل، از جمله کسر حجمی، کسر حجمی، غلظت انبوه، مولاریته و نسبت حجم، دریافت شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These two solutions still contain exactly the same number of molecules because they are of the same molarity .
[ترجمه گوگل]این دو محلول هنوز دقیقاً دارای همان تعداد مولکول هستند زیرا مولاریته یکسانی دارند
[ترجمه ترگمان]این دو راه حل هنوز هم دقیقا شامل همان تعداد مولکول ها هستند چون از همان مولاریته هم استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Use a standard solution to titrate a sample solution to find its molarity.
[ترجمه گوگل]از یک محلول استاندارد برای تیتر کردن یک محلول نمونه برای یافتن مولاریته آن استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک راه حل استاندارد برای پیدا کردن محلول نمونه برای پیدا کردن مولاریته آن استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] مولاریته
[نساجی] مولاریته - غلظت مولی

انگلیسی به انگلیسی

• number of moles of a solute in a liter of solution (chemistry)

پیشنهاد کاربران

مولاریته ( اسم ) : قدرت یک محلول که به صورت تعداد مول های یک ماده در هر لیتر محلول نشان داده می شود

بپرس