1. The captain added, in mitigation, that the engines may have been faulty.
[ترجمه گوگل]کاپیتان برای کاهش این موضوع اضافه کرد که ممکن است موتورها معیوب بوده باشند
[ترجمه ترگمان]کاپیتان با احتیاط اضافه کرد که ممکن است این موتور معیوب بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاپیتان با احتیاط اضافه کرد که ممکن است این موتور معیوب بوده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Kieran Coonan QC told the judge in mitigation that the offences had been at the lower end of the scale.
[ترجمه گوگل]Kieran Coonan QC به قاضی در مورد تخفیف گفت که تخلفات در سطح پایین تر از حد بوده است
[ترجمه ترگمان]Kieran Coonan QC به قاضی در کاهش این موضوع که این تخلفات در انتهای پایینی قرار داشتند، گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]Kieran Coonan QC به قاضی در کاهش این موضوع که این تخلفات در انتهای پایینی قرار داشتند، گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. His marriage had brought a slight mitigation of the monotony of his existence.
[ترجمه دکتر رجایی] ازدواجش یک کاهش جزئی در یکنواختی زندگی او ایجاد کرد.|
[ترجمه گوگل]ازدواج او اندکی از یکنواختی وجودش کاسته بود[ترجمه ترگمان]تخفیف زندگی او کم تر از یک کم تخفیف پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. In mitigation, the defence lawyer said his client was seriously depressed at the time of the assault.
[ترجمه گوگل]وکیل مدافع در جهت تخفیف گفت که موکلش در زمان حمله به شدت افسرده بود
[ترجمه ترگمان]وکیل دفاعی گفت که موکلش در هنگام کاهش این حمله به شدت دچار افسردگی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]وکیل دفاعی گفت که موکلش در هنگام کاهش این حمله به شدت دچار افسردگی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I can only plead, in mitigation, inexperience.
[ترجمه گوگل]من فقط می توانم در تخفیف، بی تجربگی ادعا کنم
[ترجمه ترگمان]در این کار، تخفیف، کم و بیش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در این کار، تخفیف، کم و بیش نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Whatever she can urge in mitigation, she is a fallen woman for the rest of her life.
[ترجمه گوگل]هر چه او می تواند در تخفیف اصرار کند، او تا آخر عمر یک زن افتاده است
[ترجمه ترگمان]به هر کاری که می تواند بکند، این زن برای بقیه عمرش یک زن منحط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به هر کاری که می تواند بکند، این زن برای بقیه عمرش یک زن منحط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Or the landowner could propose some mitigation.
[ترجمه گوگل]یا مالک زمین می تواند تخفیفی را پیشنهاد دهد
[ترجمه ترگمان]یا این مالک می تواند تخفیف ما را پیشنهاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یا این مالک می تواند تخفیف ما را پیشنهاد کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Production can not be an incidental to the mitigation of inequality or the provision of jobs.
[ترجمه گوگل]تولید نمی تواند اتفاقی برای کاهش نابرابری یا ایجاد شغل باشد
[ترجمه ترگمان]تولید نمی تواند برای کاهش نابرابری یا ایجاد شغل، اتفاقی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تولید نمی تواند برای کاهش نابرابری یا ایجاد شغل، اتفاقی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In mitigation Michael Rayner said his client had been deeply depressed in the days leading up to the incident.
[ترجمه گوگل]مایکل رینر در کاهش این اقدام گفت که موکلش در روزهای منتهی به این حادثه به شدت افسرده بوده است
[ترجمه ترگمان]در کاهش، مایکل Rayner گفت که موکلش در روزه ای منتهی به این حادثه عمیقا افسرده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کاهش، مایکل Rayner گفت که موکلش در روزه ای منتهی به این حادثه عمیقا افسرده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Two factors may be pleaded in mitigation.
[ترجمه گوگل]دو عامل ممکن است در کاهش ادعا مطرح شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است دو عامل کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ممکن است دو عامل کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. All I can say, in mitigation, was that to my knowledge I was never the one to start trouble.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که میتوانم بگویم، برای کاهش این بود که تا آنجا که میدانم من هرگز کسی نبودم که دردسرساز شود
[ترجمه ترگمان]خلاصه، تخفیف کار ما این بود که من هرگز کسی نبودم که به دردسر بیفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]خلاصه، تخفیف کار ما این بود که من هرگز کسی نبودم که به دردسر بیفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. In mitigation Ronald Coia said his client was suffering from deep depression because his business had failed.
[ترجمه گوگل]در کاهش رونالد کویا گفت که موکلش از افسردگی عمیق رنج می برد زیرا تجارتش شکست خورده بود
[ترجمه ترگمان]در کاهش، رونالد Coia گفت که موکلش از افسردگی عمیق رنج می برد، زیرا تجارتش موفق نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در کاهش، رونالد Coia گفت که موکلش از افسردگی عمیق رنج می برد، زیرا تجارتش موفق نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Apart from mitigation, these actions can include some adaptation and response measures, preparation of National Communications, and capacity building.
[ترجمه گوگل]به غیر از کاهش، این اقدامات می تواند شامل برخی اقدامات سازگاری و واکنش، آماده سازی ارتباطات ملی و ظرفیت سازی باشد
[ترجمه ترگمان]جدای از کاهش، این اقدامات می تواند شامل برخی از تطبیق و اقدامات واکنش، آماده سازی ارتباطات ملی و ایجاد ظرفیت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جدای از کاهش، این اقدامات می تواند شامل برخی از تطبیق و اقدامات واکنش، آماده سازی ارتباطات ملی و ایجاد ظرفیت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In mitigation Lawrence Hazell, for Muise, said he committed the offence because he owed some people £1
[ترجمه گوگل]لارنس هیزل، برای تخفیف، برای مویس، گفت که مرتکب جرم شده است زیرا به برخی افراد بدهکار بوده است
[ترجمه ترگمان]در تعدیل لارنس Hazell، برای muise، گفت که او مرتکب جرم شده است، چرا که او به برخی از افراد ۱ پوند بدهکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در تعدیل لارنس Hazell، برای muise، گفت که او مرتکب جرم شده است، چرا که او به برخی از افراد ۱ پوند بدهکار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Questionnaire regarding to the agrometeorological disasters occurred and mitigation techniques exercised were sent to sampled professional farmers specialized in wax apple and custard apple.
[ترجمه گوگل]پرسشنامه مربوط به بلایای هواشناسی کشاورزی رخ داده و تکنیک های کاهش اعمال شده برای کشاورزان حرفه ای نمونه و متخصص در سیب موم و سیب کاستارد ارسال شد
[ترجمه ترگمان]پرسشنامه در رابطه با بلایای طبیعی رخ داد و تکنیک های کاهش اعمال شد که برای نمونه گیری از کشاورزان حرفه ای متخصص در سیب wax و custard فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پرسشنامه در رابطه با بلایای طبیعی رخ داد و تکنیک های کاهش اعمال شد که برای نمونه گیری از کشاورزان حرفه ای متخصص در سیب wax و custard فرستاده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید