1. advertisements that mislead consumers
آگهی های تجاری که مصرف کنندگان را گمراه می کرد.
2. a tale calculated to mislead the reader
داستانی که منظور آن گمراه کردن خواننده است
3. They are seeking to mislead us.
[ترجمه حمید سرفرازیان] آن ها به دنبال فریب دادن ما هستند.|
[ترجمه گوگل]آنها به دنبال گمراه کردن ما هستند[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند ما را گمراه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Our force pulled back in order to mislead the enemy.
[ترجمه گوگل]نیروی ما عقب نشینی کرد تا دشمن را گمراه کند
[ترجمه ترگمان]نیروهای ما برای گمراه کردن دشمن عقب نشینی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نیروهای ما برای گمراه کردن دشمن عقب نشینی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He wouldn't try to mislead you - it's not his style.
[ترجمه گوگل]او سعی نمی کند شما را گمراه کند - این سبک او نیست
[ترجمه ترگمان]اون سعی نمی کنه تو رو فریب بده - این سبک اون نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون سعی نمی کنه تو رو فریب بده - این سبک اون نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Statistics taken on their own are liable to mislead.
[ترجمه گوگل]آمارهای گرفته شده به خودی خود ممکن است گمراه کننده باشند
[ترجمه ترگمان]آمار و آمار مربوط به خودشان می توانند گمراه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آمار و آمار مربوط به خودشان می توانند گمراه شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. With so many reports to mislead one, it is hard to say at whose door the responsibility should be laid.
[ترجمه گوگل]با وجود گزارشهای فراوان برای گمراه کردن یک نفر، نمیتوان گفت که مسئولیت باید به عهده چه کسی باشد
[ترجمه ترگمان]با این همه گزارش ها برای گمراه کردن یک نفر، گفتن این که چه کسی باید مسئولیت را بر عهده بگیرد سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این همه گزارش ها برای گمراه کردن یک نفر، گفتن این که چه کسی باید مسئولیت را بر عهده بگیرد سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The scientific method may sometimes mislead.
[ترجمه گوگل]روش علمی ممکن است گاهی اوقات گمراه کننده باشد
[ترجمه ترگمان]این روش علمی گاهی ممکن است گمراه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روش علمی گاهی ممکن است گمراه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Most leaders understand this; few intentionally mislead people about meaning.
[ترجمه گوگل]اکثر رهبران این را درک می کنند تعداد کمی از مردم عمداً در مورد معنا گمراه می شوند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رهبران این مساله را درک می کنند؛ تعداد کمی از مردم به عمد مردم را گمراه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از رهبران این مساله را درک می کنند؛ تعداد کمی از مردم به عمد مردم را گمراه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm not suggesting you deliberately tried to mislead us, just that you made a mistake.
[ترجمه گوگل]من به شما پیشنهاد نمی کنم که شما عمداً ما را گمراه کنید، فقط اشتباه کرده اید
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد نمی کنم که تو عمدا سعی کردی ما را گمراه کنی، فقط اینکه اشتباه کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من پیشنهاد نمی کنم که تو عمدا سعی کردی ما را گمراه کنی، فقط اینکه اشتباه کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. I believe this was a deliberate attempt to mislead the court.
[ترجمه گوگل]من معتقدم این یک تلاش عمدی برای گمراه کردن دادگاه بود
[ترجمه ترگمان]به عقیده من این اقدام عمدی بود برای فریب دادن دادگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به عقیده من این اقدام عمدی بود برای فریب دادن دادگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I would not want to mislead anyone into thinking that research is easy: it is hard and very time consuming work.
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم کسی را گمراه کنم که فکر کند تحقیق آسان است: کار سخت و بسیار وقت گیر است
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم کسی را گمراه کنم که فکر کند این تحقیق آسان است: کار سخت و بسیار وقت گیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم کسی را گمراه کنم که فکر کند این تحقیق آسان است: کار سخت و بسیار وقت گیر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. But some critics claim that re-creations mislead the viewer into thinking he or she is watching a recording of the real thing.
[ترجمه گوگل]اما برخی از منتقدان ادعا میکنند که بازآفرینیها بیننده را گمراه میکنند که فکر کند در حال تماشای ضبط شدهای از چیز واقعی است
[ترجمه ترگمان]اما برخی از منتقدان مدعی هستند که ایجاد مجدد باعث گمراه کردن بیننده به فکر کردن او یا دیدن ضبط یک چیز واقعی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما برخی از منتقدان مدعی هستند که ایجاد مجدد باعث گمراه کردن بیننده به فکر کردن او یا دیدن ضبط یک چیز واقعی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Macdonald accepted that such information could be used to manipulate, to obfuscate, and to mislead.
[ترجمه گوگل]مکدونالد پذیرفت که از چنین اطلاعاتی می توان برای دستکاری، مبهم کردن و گمراه کردن استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]مکدونالد قبول کرد که چنین اطلاعاتی می تواند برای دستکاری، to، و گمراه کردن استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مکدونالد قبول کرد که چنین اطلاعاتی می تواند برای دستکاری، to، و گمراه کردن استفاده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Personally, I am sceptical about Jose's view that the press has such power to mislead and to be always believed.
[ترجمه گوگل]من شخصاً در مورد دیدگاه خوزه مبنی بر اینکه مطبوعات چنین قدرتی برای گمراه کردن و همیشه باور کردن دارند، تردید دارم
[ترجمه ترگمان]من شخصا نسبت به این دیدگاه Jose شکاک هستم که مطبوعات این قدرت را دارند که گمراه کنند و همیشه باور داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من شخصا نسبت به این دیدگاه Jose شکاک هستم که مطبوعات این قدرت را دارند که گمراه کنند و همیشه باور داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید