1.
ماما،قابله
2. engels has called war "the midwife of social change"
انگلز جنگ را ((مامای دگرگونی های اجتماعی)) خوانده است.
3. Adversity is the midwife of genius.
[ترجمه علی جادری] شبیه ضرب المثل "احتیاج مادر اختراع است"|
[ترجمه گوگل]مصیبت، دایه نبوغ است[ترجمه ترگمان]Adversity، قابله نابغه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The midwife gave him a warm bath.
[ترجمه گوگل]قابله او را حمام گرم کرد
[ترجمه ترگمان]قابله حمام گرمی به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قابله حمام گرمی به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The midwife cut and tied off the baby's umbilical cord.
[ترجمه گوگل]ماما بند ناف نوزاد را برید و بست
[ترجمه ترگمان]قابله برید و بندناف نوزاد را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قابله برید و بندناف نوزاد را بست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Tell your midwife what you want so she can make a note of it and avoid misunderstandings.
[ترجمه گوگل]آنچه را که می خواهید به ماما بگویید تا او بتواند آن را یادداشت کند و از سوء تفاهم جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان]به قابله بگو چی می خو ای تا ازش سو سو استفاده کنه و از سو سو سو استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به قابله بگو چی می خو ای تا ازش سو سو استفاده کنه و از سو سو سو استفاده کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. "You're doing really well," her midwife said encouragingly.
[ترجمه گوگل]مامای او با دلگرمی گفت: "حالت خیلی خوب است "
[ترجمه ترگمان]قابله با لحنی دلگرم کننده گفت: \" شما واقعا خوب عمل می کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]قابله با لحنی دلگرم کننده گفت: \" شما واقعا خوب عمل می کنید \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Your doctor, midwife or health visitor will advise.
[ترجمه گوگل]پزشک، ماما یا بازدیدکننده سلامت شما را راهنمایی خواهند کرد
[ترجمه ترگمان]پزشک شما، قابله و یا مهمان بهداشتی توصیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پزشک شما، قابله و یا مهمان بهداشتی توصیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Later, Heket appeared as midwife to the birth of the Sun.
[ترجمه گوگل]بعدها حکت به عنوان مامای تولد خورشید ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]بعدا، به عنوان قابله به هنگام تولد خورشید ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بعدا، به عنوان قابله به هنگام تولد خورشید ظاهر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This would certainly explain why the midwife finally decided to speak when she knew she was close to death.
[ترجمه گوگل]این قطعاً توضیح می دهد که چرا ماما در نهایت تصمیم گرفت وقتی که می دانست نزدیک مرگ است صحبت کند
[ترجمه ترگمان]این دقیقا توضیح می داد که چرا ماما بالاخره تصمیم گرفت وقتی فهمید او به مرگ نزدیک است، صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این دقیقا توضیح می داد که چرا ماما بالاخره تصمیم گرفت وقتی فهمید او به مرگ نزدیک است، صحبت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Shortly afterwards Miss T. told the midwife that she did not want a blood transfusion.
[ترجمه گوگل]کمی بعد دوشیزه تی به ماما گفت که نمی خواهد تزریق خون انجام دهد
[ترجمه ترگمان]کمی بعد میس تی به ماما گفت که نمی خواهد خون به او تزریق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کمی بعد میس تی به ماما گفت که نمی خواهد خون به او تزریق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. So talk to your doctor, midwife or health visitor, or your family planning clinic, about contraception.
[ترجمه گوگل]بنابراین با پزشک، ماما یا ویزیت کننده سلامت یا کلینیک تنظیم خانواده خود در مورد پیشگیری از بارداری صحبت کنید
[ترجمه ترگمان]بنابراین با پزشک، ماما یا بازدیدکننده، یا درمانگاه برنامه ریزی خانوادگی تان، در مورد پیش گیری از بارداری صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین با پزشک، ماما یا بازدیدکننده، یا درمانگاه برنامه ریزی خانوادگی تان، در مورد پیش گیری از بارداری صحبت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Even the midwife looked shocked at my behaviour.
[ترجمه گوگل]حتی ماما هم از رفتار من شوکه شده بود
[ترجمه ترگمان]حتی قابله از رفتار من یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]حتی قابله از رفتار من یکه خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I was the only midwife that evening, waiting for a relief to arrive.
[ترجمه گوگل]من آن شب تنها ماما بودم که منتظر آمدن کمک بودم
[ترجمه ترگمان]من تنها قابله آن شب بودم، منتظر بودم تا نفسی تازه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من تنها قابله آن شب بودم، منتظر بودم تا نفسی تازه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید