• (1)تعریف: in law, the crime of intentionally maiming or mutilating another person.
- He was arrested and charged with mayhem.
[ترجمه گوگل] او دستگیر و متهم به ضرب و شتم شد [ترجمه ترگمان] او دستگیر شد و متهم به ضرب و شتم شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: violent disorder or utter chaos.
- The records were lost during the mayhem of war.
[ترجمه گوگل] سوابق در جریان ضرب وشتم جنگ از بین رفت [ترجمه ترگمان] گزارش ها در زمان جنگ شکست خورده بودند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Our office was in a state of mayhem after the stocks plummeted.
[ترجمه گوگل] پس از سقوط سهام، دفتر ما در وضعیت آشفتگی قرار گرفت [ترجمه ترگمان] بعد از اینکه سهام از بین رفت، دفتر ما در حالت ضرب و شتم قرار گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. There was complete mayhem after the explosion.
[ترجمه مریم مزدایی] بعد از انفجار ، هرج و مرج پیش آمد.
|
[ترجمه گوگل]بعد از انفجار یک آشفتگی کامل وجود داشت [ترجمه ترگمان]بعد از انفجار، یه ضرب و شتم کامل شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Their arrival caused mayhem as crowds of refugees rushed towards them.
[ترجمه گوگل]ورود آنها باعث آشفتگی شد زیرا انبوهی از پناهندگان به سمت آنها هجوم آوردند [ترجمه ترگمان]ورود آن ها موجب ضرب و شتم زمانی شد که جمعیت پناهندگان به سوی آن ها هجوم بردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. There was absolute mayhem when the cow got into the village hall.
[ترجمه گوگل]وقتی گاو وارد دهکده شد، آشفتگی مطلق به وجود آمد [ترجمه ترگمان]وقتی گاو به تالار دهکده رسید، یک ضرب قطعی وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. There was absolute mayhem when everyone tried to get out at once.
[ترجمه گوگل]زمانی که همه سعی کردند به یکباره از آن خارج شوند، آشفتگی مطلق وجود داشت [ترجمه ترگمان]وقتی همه سعی کردند فورا از خانه بیرون بروند، یک ضرب قطعی وجود داشت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. If you're looking for ground-breaking mayhem, you got off at the wrong Greyhound stop.
[ترجمه گوگل]اگر به دنبال یک ضرب و شتم پیشرو هستید، در ایستگاه Greyhound اشتباهی پیاده شده اید [ترجمه ترگمان]اگه دنبال یه ضرب العجل جدی باشی، از راه اشتباه فرار کردی، بس کن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What does she feel about the media mayhem that whirled round her for months last year?
[ترجمه گوگل]او در مورد هجوم رسانه ای که سال گذشته ماه ها دور او چرخید چه احساسی دارد؟ [ترجمه ترگمان]اون چه احساسی در مورد ضرب و شتم رسانه ها داشت که در سال گذشته دور و بر او می چرخید؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The consequent revaluations would cause mayhem, chaos and huge bills for those on the receiving end.
[ترجمه گوگل]تجدید ارزیابی های متعاقب آن باعث ایجاد آشفتگی، هرج و مرج و صورتحساب های هنگفت برای کسانی می شود که در سمت گیرنده قرار دارند [ترجمه ترگمان]revaluations بعدی باعث ایجاد هرج و مرج، هرج و مرج و صورت حساب های عظیم برای افرادی خواهد شد که در پایان دریافت خواهند شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه گوگل]شیطنتکنندگان، سازندگان ضرب وشتم، شخصیتهای کارتونی متقلب [ترجمه ترگمان]سازندگان نامنظم، سازندگان ضرب و شتم، شخصیت های کارتونی ساختگی [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. A sequence of poor weather forecasts threatened mayhem, but the only significant break of play had been on the opening day.
[ترجمه گوگل]توالی پیشبینیهای بد آبوهوا بههم ریختگی را تهدید میکرد، اما تنها وقفه مهم بازی در روز افتتاحیه بود [ترجمه ترگمان]یک رشته از پیش بینی های هواشناسی ضعیف ضرب و شتم و ضرب و شتم را تهدید می کرد، اما تنها وقفه قابل توجه بازی در روز افتتاحیه بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Initially, this three-way conflict wreaked mayhem.
[ترجمه گوگل]در ابتدا، این درگیری سه جانبه باعث ایجاد آشوب شد [ترجمه ترگمان]در ابتدا، این مناقشه سه روزه موجب ضرب و شتم و ضرب و شتم شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Everything had gone from mayhem to a somber, peculiar hush.
[ترجمه گوگل]همه چیز از ضرب وشتم به یک سکوت غم انگیز و عجیب و غریب تبدیل شده بود [ترجمه ترگمان]همه چیز از ضرب و شتم برای سکوتی سنگین و خاص گذشته بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The new rules are meant to prevent mayhem on school enrollment days.
[ترجمه گوگل]قوانین جدید به منظور جلوگیری از ایجاد مزاحمت در روزهای ثبت نام مدارس است [ترجمه ترگمان]هدف از این قوانین جدید جلوگیری از ضرب و شتم در روزه ای ثبت نام مدارس است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Icon Make-It goes one step further towards mayhem - it's an integrated package for the sensibly challenged.
[ترجمه گوگل]Icon Make-It یک گام جلوتر به سمت ضرب و شتم پیش می رود - این یک بسته یکپارچه برای افراد معقول به چالش است [ترجمه ترگمان]شمایلی که ایجاد می شود - این یک گام بیشتر به ضرب و شتم است - این یک بسته یکپارچه برای منطقی است که به طور منطقی به چالش کشیده شده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. I decided I'd caused enough mayhem for one day.
[ترجمه گوگل]تصمیم گرفتم به اندازه کافی برای یک روز آشفتگی ایجاد کنم [ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیدم که برای یک روز به اندازه کافی دردسر درست کرده ام [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. There was mayhem as shrapnel rained down on shoppers from devices placed in cast-iron litter bins less than ten yards apart.
[ترجمه گوگل]زمانی که ترکش از وسایلی که در سطل های زباله چدنی با فاصله کمتر از ده یاردی از هم قرار داشتند، بر سر خریداران فرود آمد [ترجمه ترگمان]در آنجا عده ای از دستگاه ها را که در سطل زباله اهن بودند و کم تر از ده یارد از هم جدا کرده بودند، دیده می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
جرح (اسم)
maim, mayhem
ضرب و شتم (اسم)
mayhem
انگلیسی به انگلیسی
• violence and destruction; chaos; act of maiming deliberately cause bodily injury; cause an impairment, cause a disability; cause disorder, cause chaos mayhem is an uncontrolled and confused situation.
پیشنهاد کاربران
Mayhem refers to a situation of great disorder, chaos, and confusion. ✍️آشوب، هرج و مرج و وضعیت شدید بی نظمی و آشفتگی. 👈مترادف: chaos, disorder, turmoil, confusion, havoc 👇مثال؛ The sudden storm caused mayhem in the city, knocking down trees and power lines. ... [مشاهده متن کامل]
The party turned into complete mayhem when uninvited guests showed up. The protesters created mayhem in the streets, demanding justice for their cause.
اوضاع شیر تو شیری که همراه با خشونت باشه
✨ از مجموعه لغات GRE ✨ ✍ توضیح: Violent chaos or disorder 🔥 🔍 مترادف: Chaos ✅ مثال: The protest turned into mayhem as the crowd clashed with police
شورش
خرابکاری، ویرانگری و خشونت
confusion and fear, usually caused by violent behaviour or by some sudden shocking event
اشفتگی، هرج و مرج، شلوغی، بی نظمی کامل
زد و خورد ، برخورد خشن ، کتک کاری
ترس و سردرگمی ناشی از رفتار خوشونتبار یا رخدادی ناگهانی و شوکه کننده بهتر است به گیج ترسیدگی ترجمه شود. هرج و مرج بیشتر به chaos نزدیک است تا mayhem