1. may god bless you
خدا خیرت بده !،عافیت باشد!،خدا تو را برکت بدهد!
2. may god fulfill your prayers
خداوند دعاهای تو را مستجاب کند.
3. may god give you patience!
الهی خدا به شما صبر بدهد!
4. may god have mercy on us all
الهی که خدا به همه ی ما رحم کند.
5. may god keep him from harm!
خدا او را از بلا حفظ کند!
6. may god overrule our decisions!
الهی که خداوند حاکم بر تصمیمات ما باشد!
7. may god repay you!
الهی خدا تو را عوض بدهد!
8. may he be forgiven of his sin!
الهی که گناهان او بخشوده شود!
9. may he rest in peace!
خدایش بیامرزد!
10. may i ask why?
آیا می توانم بپرسم چرا؟
11. may i borrow your pen for a minute?
آیا ممکن است برای لحظه ای قلم خود را به من بدهید؟
12. may i have the honor of this dance?
آیا به من افتخار این رقص را می دهید؟
13. may i have the loan of your dictionary?
ممکن است دیکسیونر خود را به من قرض بدهید؟
14. may i have the next dance?
آیا می توانم (اجازه می دهید) رقص بعدی را با شما برقصم ؟
15. may i offer another suggestion?
اجازه دارم پیشنهاد دیگری بکنم ؟
16. may i see your authorization for this?
آیا ممکن است مجوز قانونی خود را برای این کار ارائه دهید؟
17. may i smoke here?
در اینجا اجازه سیگار کشیدن دارم ؟
18. may nothing but good betide them
الهی جز خیر چیزی برایشان رخ ندهد.
19. may sweater is a stitch too short
ژاکت من یک گره کوچک است.
20. may he (or she) rest in peace
خدا او را بیامرزد،الهی قرین آرامش ابدی بشود
21. as may be inferred from the picture, he was a happy man
به طوری که از عکس استنباط می شود او مرد شادی بود.
22. he may be ill
ممکن است بیمار باشد.
23. he may come as well
او هم می تواند بیاید.
24. he may have queered his own promotion
ممکن است که ترفیع خود را به مخاطره انداخته باشد.
25. illness may come from a poor diet
غذای بد ممکن است موجب بیماری گردد.
26. it may be a matter of days before he returns
ممکن است چندین روز طول بکشد تا مراجعت کند.
27. it may cause illness too
ممکن است منجر به بیماری نیز بشود.
28. it may easily rain
احتمال باران زیاد است.
29. it may interest you to know that. . .
ممکن است بخواهید بدانید که . . .
30. it may rain
شاید باران بیاید.
31. lime may slake in moist air
آهک ممکن است در هوای مرطوب آبدیده شود.
32. prices may plummet later
ممکن است بعدا قیمت ها شدیدا تنزل کند.
33. resignation may provide an easy out
ممکن است که استعفا دادن چاره ی سهلی باشد.
34. tehran may need a complete sewer network
ممکن است تهران به یک شبکه ی کامل فاضلاب نیاز داشته باشد.
35. they may have difficulty establishing their political bona fides
در اثبات حسن نیت سیاسی خود ممکن است دچار دشواری شوند.
36. they may never come
ممکن است هرگز نیایند.
37. we may instance the increase in crime
ازدیاد جرایم را می توان به عنوان نمونه ذکر کرد.
38. we may succeed if the gods are propitious
اگر خدایان بخواهند موفق خواهیم شد.
39. you may decide at your convenience
هر هنگام بخواهید می توانید تصمیم بگیرید.
40. you may go
شما می توانید بروید.
41. you may well ask why
جا دارد که علت را بپرسید.
42. actions that may invite scandal
اعمالی که ممکن است به افتضاح بکشد
43. any student may answer
هر شاگردی می تواند جواب بدهد.
44. cheap paint may check
رنگ ارزان ممکن است ترک ترک بشود.
45. continued stress may result in stomack ulcer
تنش مداوم ممکن است منجر به زخم معده بشود.
46. excuse me, may i open the window?
ببخشید،اجازه می دهید پنجره را باز کنم ؟
47. gamma rays may continue to be emitted for years
ممکن است برون فشانی اشعه ی گاما تا چندین سال دیگر ادامه داشته باشد.
48. headaches which may be ascribed to stress
سردردهایی که ممکن است ناشی از فشار روانی باشد
49. her carelessness may put her job in jeopardy
ممکن است بی دقتی او شغل او را به مخاطره بیاندازد.
50. his illness may have had some connection with his recent trip
احتمالا بیماری او با سفر اخیر او رابطه داشت.
51. if i may be so bold--how long do you plan to stay?
اگر گستاخی نباشد -- خیال دارید چند روز بمانید؟
52. no garbage may be emptied on highways
آشغال ها را در جاده ها خالی نکنید.
53. no, you may not
نه مجاز نیستی.
54. o, son, may god requite you!
الهی خدا عوضت بدهد ای پسر!
55. old clothes may be of use to those refugees
ممکن است لباس های کهنه به درد آن پناهندگان بخورد.
56. our discord may be a preface to the enemy's victory
همدل نبودن ما ممکن است پیش درآمد پیروزی دشمن باشد.
57. some people may disagree, to be sure, but that doesn't mean i am wrong
البته برخی از مردم ممکن است مخالف باشند ولی این به آن معنی نیست که من در اشتباهم.
58. such influences may operate remarkable changes
این گونه نفوذها می توانند باعث دگرگونی های قابل ملاحظه ای بشوند.
59. the driver may be liable for anything that happens to the passengers
مسئولیت هر اتفاقی که برای مسافران پیش بیاید ممکن است به گردن راننده بیافتد.
60. the soul may be considered an emanation of divinity lodged in man
می توان پنداشت که روح تجلی خداوند در بشر است.
61. the workers may insist that he be fired
ممکن است کارگران اخراج او را خواستار شوند.
62. this drug may have caused deformed babies
احتمالا این دارو موجب معیوب شدن نوزادان شده است.
63. this mission may involve unforeseen dangers
این ماموریت ممکن است خطرهای پیش بینی نشده ای را در برداشته باشد.
64. those caves may house snakes
آن غارها ممکن است مار داشته باشند.
65. if i may be so bold (as to . . . )
اگر جسارت نباشد
66. a labor pinch may be in the making
ممکن است با کمبود کارگر مواجه شویم.
67. a salary raise may somewhat cushion the impact of price increases
افزایش حقوق ها ممکن است تا اندازه ای از تاثیر (سو) بالا رفتن قیمت ها بکاهد.
68. a tree cought may view
درختی نظر مرا جلب کرد.
69. an alimony agreement may be an incident of a divorce proceeding
توافق نسبت به نفقه می تواند از دادخواست طلاق ناشی گردد.
70. changes of water may upset the baby's bowels
تغییر آب ممکن است روده های بچه را آزرده کند.