matter of course

/ˈmætərəvˈkɔːrs//ˈmætərəvkɔːs/

معنی: نتیجه منطقی، چیز عادی یا طبیعی
معانی دیگر: چیز طبیعی یا قابل انتظار یا معمولی، طبیعی، منتظره، عادی، مترقبه، بدیهی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an event that is logically or naturally expected to occur.

- Given her high grades, her acceptance into medical school was a matter of course.
[ترجمه گوگل] با توجه به نمرات بالای او، پذیرش او در دانشکده پزشکی امری مسلم بود
[ترجمه ترگمان] با توجه به نمرات بالا او، پذیرش او در مدرسه پزشکی مسئله ای بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
صفت ( adjective )
(1) تعریف: occurring in the normal or logical course of events; inevitable; routine.

(2) تعریف: accepting or reacting to events calmly and naturally.

جمله های نمونه

1. a matter-of-course event
یک رویداد مترقبه

2. We will contact your former employer as a matter of course.
[ترجمه مریم سالک زمانی] ما طبق روال همیشگی خود با کارفرمای پیشین شما تماس خواهیم گرفت.
|
[ترجمه گوگل]ما به طور طبیعی با کارفرمای سابق شما تماس خواهیم گرفت
[ترجمه ترگمان]ما با کارفرمای سابق خود به عنوان یک مساله دیگر تماس خواهیم گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. As a matter of course, he was elected monitor.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی او به عنوان ناظر انتخاب شد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک موضوع، او به عنوان ناظر انتخاب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We always check people's addresses as a matter of course.
[ترجمه گوگل]ما همیشه آدرس افراد را به طور طبیعی بررسی می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما همیشه آدرس مردم رو به عنوان یه مساله بررسی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Safety precautions are observed as a matter of course.
[ترجمه گوگل]اقدامات احتیاطی ایمنی به عنوان یک امر طبیعی رعایت می شود
[ترجمه ترگمان]اقدامات احتیاطی ایمنی به عنوان یک مساله در نظر گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If police are carrying arms as a matter of course then doesn't it encourage criminals to carry them?
[ترجمه گوگل]اگر پلیس به طور طبیعی اسلحه حمل می کند، آیا مجرمان را تشویق به حمل آن نمی کند؟
[ترجمه ترگمان]اگر پلیس در حال حمل سلاح باشد، مجرم را تشویق نمی کند که آن ها را حمل کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. You can, as a matter of course, help to protect yourself from electric shocks by using a circuit breaker.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی می توانید با استفاده از قطع کننده مدار از خود در برابر شوک الکتریکی محافظت کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید، به عنوان یک مساله، به محافظت از خود در برابر شوک های الکتریکی با استفاده از یک مدارشکن کمک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. And, as a matter of course, all duvet covers are matched with similarly designed pillowcases.
[ترجمه گوگل]و به طور طبیعی، تمام لحاف ها با روبالشی هایی با طراحی مشابه هماهنگ می شوند
[ترجمه ترگمان]و به عنوان یک موضوع، تمام پوشش های duvet با pillowcases طراحی مشابه تطبیق داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. As a matter of course they checked the rest of the disused area before leaving the palace.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، آنها قبل از خروج از کاخ، بقیه منطقه بلااستفاده را بررسی کردند
[ترجمه ترگمان]در واقع، قبل از ترک قصر، آن ها باقی مانده of را بررسی کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If they meet as a matter of course throughout the year they can review and plan on a regular basis.
[ترجمه گوگل]اگر آنها به طور طبیعی در طول سال ملاقات کنند، می توانند به طور منظم بررسی و برنامه ریزی کنند
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها در طول سال به عنوان یک مساله در طول سال ملاقات داشته باشند، می توانند به طور منظم بررسی و برنامه ریزی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Voters expected as a matter of course that candidates would not keep all their promises.
[ترجمه گوگل]رای دهندگان به طور طبیعی انتظار داشتند که نامزدها به همه وعده های خود عمل نکنند
[ترجمه ترگمان]رای دهندگان به عنوان یک موضوع مورد انتظار بودند که نامزدها همه وعده های خود را حفظ نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As a matter of course, Amy invited children from the Home over to play.
[ترجمه گوگل]به طور طبیعی، امی کودکان خانه را برای بازی دعوت کرد
[ترجمه ترگمان]البته امی از بچه ها دعوت کرد تا بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The client should identify those objectives as a matter of course in the relevant engagement documentation.
[ترجمه گوگل]مشتری باید آن اهداف را به عنوان یک امر بدیهی در اسناد تعهد مربوطه شناسایی کند
[ترجمه ترگمان]مشتری باید این اهداف را به عنوان یک موضوع در مستندسازی تعامل مربوطه شناسایی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Caraher as a matter of course set the whiskey bottle at his elbow.
[ترجمه گوگل]کاراهر به طور طبیعی بطری ویسکی را روی آرنج خود گذاشت
[ترجمه ترگمان]در حالی که بطری ویسکی را روی آرنجش می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He took his duty as a matter of course.
[ترجمه گوگل]او وظیفه خود را به عنوان یک امر طبیعی پذیرفت
[ترجمه ترگمان]البته او وظیفه خود را انجام می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نتیجه منطقی (اسم)
consequence, consecution, matter of course

چیز عادی یا طبیعی (اسم)
matter of course

انگلیسی به انگلیسی

• usual activity, common occurrence, everyday action

پیشنهاد کاربران

✍ Definition: Something that is normal, expected, or routine ✔️
✅ Example: Checking the temperature of the food is a matter of course in the kitchen.
طبیعی و منطقی

بپرس