manure

/məˈnʊr//məˈnjʊə/

معنی: کود کشاورزی، کود دادن
معانی دیگر: کود (به ویژه مدفوع یا کود گیاهی - برای کود شیمیایی fertilizer به کار می رود)، گسته، رشوه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the waste matter of animals, esp. that of cows and horses, used as a fertilizer. Manure is often mixed with other organic materials such as straw.
مترادف: fertilizer
مشابه: compost, dung, marl, muck, mulch, nitrogen, soil
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: manures, manuring, manured
• : تعریف: to spread or treat with manure.
مترادف: dung, fertilize
مشابه: enrich, muck, mulch

جمله های نمونه

1. in china they use human manure
در چین کود انسانی به کار می برند.

2. A green manure is a crop grown mainly to improve soil fertility.
[ترجمه زباری] کود آلی یا کود سبز، گیاهانی رشد کرده هستند که به منظور افزایش حاصلخیزی به خاک افزوده می شود.
|
[ترجمه گوگل]کود سبز محصولی است که عمدتاً برای بهبود حاصلخیزی خاک کشت می شود
[ترجمه ترگمان]کود سبز یک محصول است که عمدتا برای بهبود باروری خاک کشت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The farmers were distributing manure over the field.
[ترجمه گوگل]کشاورزان در حال توزیع کود در مزرعه بودند
[ترجمه ترگمان]کشاورزان در حال توزیع کود بر روی زمین بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Dig plenty of well-rotted manure into the soil.
[ترجمه گوگل]مقدار زیادی کود دامی که به خوبی پوسیده شده است را در خاک حفر کنید
[ترجمه ترگمان] یه عالمه کود فاسد رو به خاک تبدیل می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. If farm - yard manure is used it must be well rotted.
[ترجمه زباری] اگر برای مزرعه یا باغچه کود استفاده کنیم، باید کاملاً پوسیده باشد.
|
[ترجمه گوگل]در صورت استفاده از کود دامی باید به خوبی پوسیده شده باشد
[ترجمه ترگمان]اگر کود مزرعه مورد استفاده قرار گیرد، باید کاملا rotted باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Adding organic matter such as manure can improve the soil.
[ترجمه زباری] افزودن مواد آلی مانند کود باعث بهبود خاک می گردد.
|
[ترجمه گوگل]افزودن مواد آلی مانند کود دامی می تواند خاک را بهبود بخشد
[ترجمه ترگمان]افزودن مواد آلی مانند مدفوع می تواند منجر به بهبود خاک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Green manure crops such as alfalfa and mustard are widely used in organic gardening.
[ترجمه گوگل]محصولات کود سبز مانند یونجه و خردل به طور گسترده در باغبانی ارگانیک استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]محصولات کشاورزی سبز مانند یونجه و خردل به طور گسترده در باغبانی آلی به کار می روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The manure should be well dug in.
[ترجمه گوگل]کود باید به خوبی حفر شود
[ترجمه ترگمان]کود باید به خوبی کنده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Work in plenty of well-rotted manure.
[ترجمه گوگل]در مقدار زیادی کود دامی که به خوبی پوسیده شده است کار کنید
[ترجمه ترگمان] تو یه عالمه کود فاسد کار میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He always reeked of horse manure and whiskey.
[ترجمه گوگل]او همیشه بوی کود اسب و ویسکی می داد
[ترجمه ترگمان]همیشه بوی کود و ویسکی می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The provenance of a manure heap seemed of limited importance beside the problems presently exercising her mind.
[ترجمه گوگل]منشأ یک توده کود در کنار مشکلاتی که در حال حاضر ذهن او را به خود مشغول کرده است، اهمیت محدودی به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]مقدار زیادی از کود حیوانی در کنار مشکلات به نظر می رسید که در ذهن او خیلی مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Gardeners reckon her manure is pure gold.
[ترجمه زباری] باغبان همیشه کود خود را طلای خالص تلقی می کند.
|
[ترجمه گوگل]باغبان ها فکر می کنند کود او طلای خالص است
[ترجمه ترگمان]گمان می کنم کود او طلای خالص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Fork garden compost or manure into the bottom and sprinkle a handful of bonemeal to each metre.
[ترجمه گوگل]کمپوست یا کود باغی را در ته چنگال ریخته و به هر متر یک مشت آرد استخوان بپاشید
[ترجمه ترگمان]\" فورک باغ و یا کود به کف آن و کمی of به هر متر \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کود کشاورزی (اسم)
manure

کود دادن (فعل)
dung, compost, fertilize, manure, fatten

تخصصی

[خاک شناسی] کوددامی

انگلیسی به انگلیسی

• waste, animal dung; fertilizer
fertilize with manure, spread or treat land with organic material
manure is animal faeces that is spread on the ground in order to improve the growth of plants.

پیشنهاد کاربران

1. کود 2. کود دادن
مثال:
the field was dressed with manure
مزرعه با کود آماده شده بود.
manure ( کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات )
واژه مصوب: کود دامی
تعریف: کودی که منشأ آن فضولات دام و ماکیان است
کود دامی
Animal dung used as a fertilizer
کود حیوانی

بپرس