mantelpiece

/ˈmæntlpiːs//ˈmæntlpiːs/

(معماری) تاقچه ی روبخاری، طاقچه بالا بخاری، نمای بخاری، گچ بری دور بخاری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an ornamental shelf that projects over a fireplace; mantel.

جمله های نمونه

1. The clock ticked relentlessly away on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]ساعت بی وقفه روی شومینه می چرخید
[ترجمه ترگمان]ساعت را بی رحمانه روی طاقچه بالای بخاری دیواری قرار می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We have an antique clock on our mantelpiece.
[ترجمه سجاد مصلحی] مایک ساعت عتیقه روی طاقچه بالای بخاری مان داریم.
|
[ترجمه گوگل]ما یک ساعت عتیقه روی شومینه خود داریم
[ترجمه ترگمان]ما یک ساعت عتیقه روی پیش بخاری داریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I was dusting the mantelpiece when I noticed a crack.
[ترجمه گوگل]در حال گردگیری شومینه بودم که متوجه ترک خوردگی شدم
[ترجمه ترگمان]وقتی متوجه شکاف شدم بخاری را گردگیری کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. On the mantelpiece are a pair of bronze Ming vases.
[ترجمه گوگل]روی شومینه یک جفت گلدان برنزی مینگ قرار دارد
[ترجمه ترگمان]روی طاقچه بالای بخاری یک جفت گلدان چینی برنزی قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The clock on the mantelpiece struck
[ترجمه گوگل]ساعت روی شومینه به صدا درآمد
[ترجمه ترگمان]ساعتی که روی طاقچه بخاری دیواری قرار داشت،
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There was a clock on the mantelpiece.
[ترجمه سجاد مصلحی] یک ساعت روی طاقچه بالای بخاری وجود داشت.
|
[ترجمه گوگل]یک ساعت روی شومینه وجود داشت
[ترجمه ترگمان]یک ساعت روی طاقچه بالای بخاری دیواری قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A clock and two vases stood on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]یک ساعت و دو گلدان روی شومینه ایستاده بودند
[ترجمه ترگمان]یک ساعت و دو گلدان روی پیش بخاری نصب شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The clock on the mantelpiece said twelve o'clock.
[ترجمه گوگل]ساعت روی شومینه، ساعت دوازده بود
[ترجمه ترگمان]ساعتی که روی بخاری نشسته بود گفت: ساعت دوازده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A silver vase stood on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]یک گلدان نقره ای روی مانتو ایستاده بود
[ترجمه ترگمان]یک گلدان نقره ای روی طاقچه بالای بخاری قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Another showed her on top of a mantelpiece with Lord Byron's bust tucked cosily between her legs.
[ترجمه گوگل]دیگری او را بالای یک مانتو نشان داد که نیم تنه لرد بایرون را بین پاهایش قرار داده بود
[ترجمه ترگمان]دیگری او را روی طاقچه بالای بخاری دیواری قرار داده بود که با خوشی و خوشی لای پاهایش قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The china money jar on the kitchen mantelpiece that contained their emergency funds lay shattered and empty on the floor.
[ترجمه گوگل]سطل پول چینی روی طاقچه آشپزخانه که حاوی وجوه اضطراری آنها بود، شکسته و خالی روی زمین بود
[ترجمه ترگمان]شیشه گران قیمتی که روی بخاری آشپزخانه قرار داشت، در کف اتاق خالی و خالی قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The clock on the mantelpiece struck the tenth hour.
[ترجمه گوگل]ساعت روی شومینه ساعت دهم را زد
[ترجمه ترگمان]ساعتی که روی پیش بخاری نصب شده بود، دهمین ساعت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The mantelpiece above was crowded with gleaming brasses, which she vaguely made out as candlesticks.
[ترجمه گوگل]شومینه بالا مملو از برنج های درخشان بود که به طور مبهم آنها را به عنوان شمعدان نشان می داد
[ترجمه ترگمان]روی طاقچه بالای بخاری که روی بخاری دیواری قرار داشت و روی بخاری دیواری قرار داشت که به طور مبهم شمعدان ها را به طور مبهم روشن کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She's got photographs of all her grandchildren on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]او عکس های تمام نوه هایش را روی مانتو دارد
[ترجمه ترگمان]چند تا از نوه هایش را روی بخاری گذاشته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There were photographs of all her children proudly displayed on the mantelpiece.
[ترجمه گوگل]عکس های همه فرزندانش با افتخار روی مانتو نمایش داده شده بود
[ترجمه ترگمان]عکس همه فرزندانش را با غرور و افتخار روی طاقچه بخاری نصب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• decorative structure which frames the sides and top of a fireplace, mantel
a mantelpiece is a shelf over a fireplace.

پیشنهاد کاربران

پیش بخاری
مثال:
a whole marble mantelpiece
یک پیش بخاری مرمری سالم
سر بخاری - پیش بخاری
شومینه

بپرس