manna

/ˈmænə//ˈmænə/

معنی: ترنجبین، گزانگبین، من، مائده اسمانی
معانی دیگر: (مجازی) هرچیزی که سخت مورد نیاز است و به طور غیر مترقبه فرا می رسد: نعمت خدا، من (مائده ی آسمانی که بنی اسراییل هنگام کوچ خود از مصر در بیابان سینا یافتند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the food miraculously dropped to the Israelites during their exodus from Egypt, according to the account in the Old Testament.

(2) تعریف: an unexpected benefit; windfall.

(3) تعریف: a substance exuded by the Eurasian ash tree and related plants, formerly used as a laxative.

جمله های نمونه

1. the unexpected inheritance was manna to the poor family
ارثیه ی غیرمنتظره برای آن خانواده مسکین نعمت بزرگی بود.

2. Ex-forces personnel could be the manna from heaven employers are seeking.
[ترجمه گوگل]پرسنل نیروهای سابق می توانند مانایی باشند که کارفرمایان به دنبال آن هستند
[ترجمه ترگمان]پرسنل سابق نیروهای نظامی می توانند این manna که کارفرمایان از جانب خداوند به دنبال آن هستند باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To the refugees, the food shipments were manna from heaven .
[ترجمه گوگل]برای پناهندگان، محموله‌های غذا منا از بهشت ​​بود
[ترجمه ترگمان]برای پناهندگان، محموله های غذایی از آسمان می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Oh, that young chap, Manna Dey!
[ترجمه گوگل]آه، آن پسر جوان، مانا دی!
[ترجمه ترگمان]اوه، این جوانک مو دی، او نا!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The gift of manna in Exodus 16 is pure miracle.
[ترجمه گوگل]هدیه مانا در خروج 16 یک معجزه خالص است
[ترجمه ترگمان]نعمت این نعمت در سفر خروج ۱۶ معجزه محض است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Sermons, like manna, he replied, must be fresh.
[ترجمه گوگل]او پاسخ داد، موعظه ها، مانند مانا، باید تازه باشند
[ترجمه ترگمان]آقای کالینز جواب داد: همه اش Sermons، مثل manna، باید تازه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It is also manna to lawyers looking for juicy briefs in civil litigation.
[ترجمه گوگل]همچنین برای وکلایی که در دعاوی مدنی به دنبال خلاصه‌های آبدار هستند، مُنن است
[ترجمه ترگمان]این همچنین به عنوان manna برای وکلا به دنبال ارائه اطلاعات آبدار در دعوای حقوقی مدنی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The taste of manna has gone sour on them.
[ترجمه گوگل]طعم مانا به آنها ترش شده است
[ترجمه ترگمان]مزه manna در آن ها ترش شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Send your manna, Lord, Here in the desert.
[ترجمه گوگل]خداوندا، مانا خود را اینجا در بیابان بفرست
[ترجمه ترگمان] manna رو بفرستین، لرد، اینجا تو بیابون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The letters are manna from heaven, filling my time and recharging my batteries.
[ترجمه گوگل]نامه‌ها مانای بهشتی هستند که وقتم را پر می‌کنند و باتری‌هایم را دوباره شارژ می‌کنند
[ترجمه ترگمان]نامه هایی که از آسمان می آید، manna از آسمان است و وقت مرا پر می کند و باتری های من را پر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The activities of illegal immigrant vessels were as manna from heaven to the media who naturally gave them much publicity.
[ترجمه گوگل]فعالیت کشتی‌های مهاجر غیرقانونی مانند مانا از آسمان برای رسانه‌ها بود که طبیعتاً به آنها تبلیغات زیادی می‌کرد
[ترجمه ترگمان]فعالیت های کشتی های مهاجر غیر قانونی به عنوان مانا از آسمان به رسانه ها بود که به طور طبیعی تبلیغات زیادی به آن ها می دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hijab is manna from heaven for politicians facing crises.
[ترجمه گوگل]حجاب برای سیاستمدارانی است که با بحران مواجه هستند، منی از بهشت
[ترجمه ترگمان]حجاب از آسمان برای سیاستمداران است که با بحران ها مواجه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. While the World Cup in South Africa is manna from heaven for soccer fans, spare a thought for those who regard "the beautiful game" as a confusing sport with complicated rules and impenetrable jargon.
[ترجمه گوگل]در حالی که جام جهانی در آفریقای جنوبی برای طرفداران فوتبال مانا از بهشت ​​است، برای کسانی که "بازی زیبا" را یک ورزش گیج کننده با قوانین پیچیده و اصطلاحات غیرقابل نفوذ می دانند، فکر نکنید
[ترجمه ترگمان]در حالی که جام جهانی در آفریقای جنوبی از آسمان برای طرفداران فوتبال به دست می آید، برای کسانی که \"بازی زیبا\" را به عنوان یک ورزش گیج کننده با قوانین پیچیده و jargon غیرقابل نفوذ در نظر می گیرند، غفلت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The manna had to be gathered first thing every morning, or it would melt away.
[ترجمه گوگل]مانا باید اول هر روز صبح جمع می شد وگرنه آب می شد
[ترجمه ترگمان]این manna اولین چیزی بود که هر روز صبح در آن جمع می شد، یا ذوب می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Manna was a sweet gum or resin type of bread that God supernaturally sent from Heaven.
[ترجمه گوگل]مانا نوعی نان صمغ یا صمغ شیرین بود که خداوند به طور ماوراء طبیعی از بهشت ​​فرستاد
[ترجمه ترگمان]Manna یک آدامس شیرین یا نوعی نان بود که خدا به طور supernaturally از بهشت می فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترنجبین (اسم)
manna

گزانگبین (اسم)
manna

من (اسم)
manna

مائده اسمانی (اسم)
manna

انگلیسی به انگلیسی

• food which god miraculously gave to the israelites in the wilderness (biblical); sudden or unexpected assistance; substance obtained from the eurasian ash tree and formerly used as a laxative

پیشنهاد کاربران

بپرس