maelstrom

/ˈmeɪlstrəm//ˈmeɪlstrəm/

(m کوچک) مهلکه، نابودگاه، نیست گاه، مایل استروم (نام چرخه توفان نیرومند کرانه های باختری نروژ)، کلان گرد باد، بزرگ گردباد، چرخانه، چرخه توفان، طوفان یا گرداب شدید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: an exceptionally turbulent or powerful whirlpool.
مشابه: chute, eddy, riptide, turbulence, vortex, whirlpool

(2) تعریف: any turbulent or overpowering situation.
مترادف: turbulence, turmoil, vortex, whirlpool
مشابه: chaos, commotion, unrest, whirl, whirlwind

- Thousands had lost family members in the maelstrom of the war.
[ترجمه گوگل] هزاران نفر اعضای خانواده خود را در گرداب جنگ از دست داده بودند
[ترجمه ترگمان] هزاران نفر از اعضای خانواده را در گرداب جنگ از دست داده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a maelstrom of protest
توفانی از اعتراض

2. the maelstrom of war
نابودگاه جنگ

3. The canoe was tossed about in the maelstrom.
[ترجمه گوگل]قایق رانی در گرداب پرتاب شد
[ترجمه ترگمان]قایق در گرداب بالا و پایین می رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A spinning maelstrom of rain swept around the mountain.
[ترجمه گوگل]گرداب چرخشی از باران اطراف کوه را در نوردید
[ترجمه ترگمان]توفانی از باران در اطراف کوه به گردش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. She was drawn into a maelstrom of revolutionary events.
[ترجمه سیده زهرا سجادی] او در گرداب حوادث انقلاب غرق شده بود
|
[ترجمه گوگل]او در گرداب حوادث انقلابی کشیده شد
[ترجمه ترگمان]او در گرداب وقایع انقلابی کشیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inside, she was a maelstrom of churning emotions.
[ترجمه گوگل]در درون، او گردابی از احساسات متلاشی کننده بود
[ترجمه ترگمان]در داخل، او گرداب احساسات مواج و مواج بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The country is gradually being sucked into the maelstrom of civil war.
[ترجمه گوگل]کشور به تدریج در گرداب جنگ داخلی فرو می رود
[ترجمه ترگمان]این کشور به تدریج به گرداب جنگ داخلی کشانده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 1922 they were the hub of the maelstrom that was the great famine of 1921-
[ترجمه گوگل]در سال 1922 آنها مرکز گرداب بودند که قحطی بزرگ سال 1921 بود
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۲ آن ها مرکز of بودند که قحطی بزرگ سال ۱۹۲۱ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. One mistake would spill me into the maelstrom on my right.
[ترجمه گوگل]یک اشتباه مرا در گرداب سمت راستم می ریزد
[ترجمه ترگمان]یک اشتباه مرا در گرداب سمت راست ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In the postgame maelstrom, Switzer was one of the first to take the podium.
[ترجمه گوگل]در گرداب پس از بازی، سوئیس یکی از اولین کسانی بود که روی سکو رفت
[ترجمه ترگمان]در گرداب گرداب یکی از نخستین کسانی بود که تریبون را انتخاب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Featuring prominently in the centre of this maelstrom was the towering figure of Richard Baxter.
[ترجمه گوگل]نقش برجسته ریچارد باکستر در مرکز این گرداب برجسته بود
[ترجمه ترگمان]این گرداب که در وسط این گرداب به صورت برجسته ای نمایان بود، چهره بلند ریچارد باکستر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. That way, every drop goes through the magnetic maelstrom.
[ترجمه گوگل]به این ترتیب، هر قطره از گرداب مغناطیسی عبور می کند
[ترجمه ترگمان]از این طرف هر قطره از میان گرداب مغناطیسی فرو می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A maelstrom of criticism surrounded Simon's last album.
[ترجمه گوگل]گردابی از انتقادات آخرین آلبوم سایمون را احاطه کرد
[ترجمه ترگمان]در اوج انتقاد آلبوم اخیر (سایمون)را احاطه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Valery Gergiev stares unblinkingly into the sonic maelstrom that Tchaikovsky unleashes.
[ترجمه گوگل]والری گرگیف بدون پلک به گرداب صوتی که چایکوفسکی راه انداخته خیره می شود
[ترجمه ترگمان]بدون پلک زدن، بدون پلک زدن بدون پلک زدن به امواج صوتی که آزاد می شود خیره می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• large whirlpool; disordered and confusing condition
a maelstrom is a situation which is extremely confused and violent, and usually destructive; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔊 دوستان تلفظ درست این کلمه {مِیلسترآم} می باشد
با توجه به معانی فرهنگ لغت آبادیس و ترجمه دوستان، در معنای استعاری می توان ٫منجلاب٫ هم ترجمه کرد. ❤️
a situation or state of confused movement or violent turmoil
آشوب، بحران
گرداب، طوفان
وضعیت آشوبناک، هرج و مرج، بی نظم و خشونت آمیز
گردونه

بپرس