محتمل (صفت)
plausible, contingent, feasible, probable, likely, possible, most likely, odds-on, presumable, verisimilar
most likely
معنی: محتمل
مترادف ها
تخصصی
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
بدون شک، بدون تردید، مطمئناً
without much doubt, No doubt, Surely
به احتمال زیاد
به احتمال قوی
به احتمال قوی
محتمل ترین دلیل، پر احتمال ترین دلیل
به احتمال ۷۰ الی ۹۰ درصد اتفاق میفته و شدنیه ولی قطعی قطعی هم نیست
محتمل ترین حالت.
واقع بینانه.
واقع بینانه.
پراحتمال ترین، محتمل ترین
حالت متوسط یا میانه
در مقابل وضعیت های خوشبینانه و بدبینانه
در مقابل وضعیت های خوشبینانه و بدبینانه
به احتمال زیاد