mentioned


معنی: نام برده، مذکور، چیز ذکر شده
معانی دیگر: نامبرده، مذکور

جمله های نمونه

1. the documents mentioned below are top secret
اسناد زیر کاملا محرمانه هستند.

2. when i mentioned her name, she looked at me askance
اسم او را که آوردم به من از گوشه ی چشم نگاه کرد.

3. when i mentioned money, her face brightened
وقتی حرف پول را زدم قیافه اش شاد شد.

4. his name was mentioned several times as the probable winner of the elections
نام او چندین بار به عنوان برنده ی احتمالی انتخابات ذکر شد.

5. money was not mentioned
حرفی از پول به میان نیامد.

6. that young person i mentioned in my letter
آن پسره ای که در نامه ام ذکر کردم

7. as soon as money was mentioned he flew off the handle
به مجرد آنکه حرف پول به میان آمد از کوره در رفت.

8. he pricks up his ears as soon as money is mentioned
تا حرف پول به میان می آید گوش هایش را تیز می کند.

مترادف ها

نام برده (صفت)
above, mentioned

مذکور (صفت)
mentioned, above-mentioned, said, aforesaid, foresaid, forenamed

چیز ذکر شده (صفت)
mentioned

انگلیسی به انگلیسی

• reminded of; referred to, having been alluded to

پیشنهاد کاربران

واژه "mentioned" معمولاً به معنای "یک شخص ( غالباً با اشاره ) بدون ذکر اسم یا جزئیات" است. این شیوه استفاده از "mentioned" شباهتی با استفاده از "یارو" در زبان فارسی دارد، به این معنی که فرد مورد نظر را یا موضوعی را مطرح می کنید اما از ذکر مستقیم نام یا جزئیات بی خبرید.
...
[مشاهده متن کامل]

این استفاده از "mentioned" به طور معمول در مکالمات غیررسمی، مصاحبه ها، نوشتارهای ادبی، و حتی گفتگوهای روزمره اتفاق می افتد. به عنوان مثال:
- "Yesterday, I bumped into a friend from high school. He mentioned that he was moving to a new city. "
- "She mentioned the meeting, but didn't give any details. "
به عنوان یک اصطلاح زبانی، این البته از لحاظ رسمیت در ارتباطات نوشتاری و مکالمات رسمی، ممکن است بهتر باشد از روشن ترین و دقیق ترین اطلاعات استفاده کنید. اما در جریان مکالمات غیررسمی یا برای افشای جزئیات محرمانه، این استفاده غیررسمی معمولاً می تواند مفید باشد

مذکور. مزبور. نام برده
اشاره کرد ( ند ) به . . .
نام برد ( ند ) از . . .
مسطور
سالف الذکر
mentioned ( adj ) = ذکر شده، نامبرده شده، مذکور، گفته شده، اشاره شده
example:
the book mentioned today was included in the bibliography that was handed out in class last week.
کتاب نامبرده شده امروز جزو فهرست کتابهایی بود که هفته گذشته در کلاس دست به دست شد.
اشاره شد
ذکر شده ، گفته شده ، نام برده شده
گفتمش ، ذکرش کردم ، یادداورش شدم ( قبلا )
In english we can say something that we told that
👌
ذکر شده
یادشده
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس