medical diagnosis

جمله های نمونه

1. The medical diagnosis was cerebral palsy.
[ترجمه .] تشخیص پزشکی، فلج مغزی بود.
|
[ترجمه گوگل]تشخیص پزشکی فلج مغزی بود
[ترجمه ترگمان]تشخیص پزشکی فلج مغزی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Sophisticated monitoring equipment and sensing devices for medical diagnosis have been available for some time.
[ترجمه گوگل]تجهیزات مانیتورینگ پیچیده و دستگاه‌های حسگر برای تشخیص پزشکی مدتی است که در دسترس هستند
[ترجمه ترگمان]تجهیزات پایش پیچیده و دستگاه های حس کننده برای تشخیص پزشکی برای مدتی در دسترس بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Many have proved beneficial to areas such as medical diagnosis, geological prospecting and computer system configuration.
[ترجمه گوگل]بسیاری از آنها در زمینه هایی مانند تشخیص پزشکی، اکتشافات زمین شناسی و پیکربندی سیستم کامپیوتری مفید هستند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از آن ها برای حوزه هایی مانند تشخیص پزشکی، اکتشاف زمین شناسی و پیکربندی سیستم کامپیوتری مفید بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Member meant it as a medical diagnosis.
[ترجمه گوگل]منظور عضو از آن به عنوان یک تشخیص پزشکی بود
[ترجمه ترگمان]عضو بودن به معنای تشخیص پزشکی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Or, there is the medical diagnosis system.
[ترجمه گوگل]یا سیستم تشخیص پزشکی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یا، سیستم تشخیص پزشکی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Automated medical diagnosis is the direction of development of modern medical diagnosis.
[ترجمه گوگل]تشخیص پزشکی خودکار جهت توسعه تشخیص پزشکی مدرن است
[ترجمه ترگمان]تشخیص خودکار پزشکی مسیر توسعه تشخیص پزشکی مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. "Stomach ulcers are caused by stress" — accepted medical diagnosis, until Dr. Marshall proved that H. pylori caused gastric inflammation by deliberately infecting himself with the bacterium.
[ترجمه گوگل]"زخم معده ناشی از استرس است" - تشخیص پزشکی پذیرفته شد، تا اینکه دکتر مارشال ثابت کرد که هلیکوباکتر پیلوری با آلوده کردن عمدی خود به این باکتری باعث التهاب معده شده است
[ترجمه ترگمان]زخم معده ناشی از تشخیص پزشکی پذیرفته شده استرس است تا زمانی که دکتر (مارشال)ثابت کرد که H pylori باعث التهاب معده با عفونی کردن خود با باکتری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Please translate the medical diagnosis into terms I can understand.
[ترجمه گوگل]لطفاً تشخیص پزشکی را به عباراتی که می توانم بفهمم ترجمه کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا تشخیص پزشکی را به شرایطی ترجمه کنید که من درک می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This may involve medical diagnosis and prescription, resolving fiscal or legal matter.
[ترجمه گوگل]این ممکن است شامل تشخیص پزشکی و تجویز، حل و فصل مسائل مالی یا قانونی باشد
[ترجمه ترگمان]این امر ممکن است شامل تشخیص پزشکی و تجویز، حل مساله مالی یا قانونی باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is significative attempt in medical diagnosis that Electrical Impedance Tomography is used to hematoma monitoring.
[ترجمه گوگل]استفاده از توموگرافی امپدانس الکتریکی برای مانیتورینگ هماتوم، تلاش قابل توجهی در تشخیص پزشکی است
[ترجمه ترگمان]این روش در تشخیص پزشکی که از روش امپدانس الکتریکی استفاده می شود برای پایش hematoma استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Manufactures the crystals used in airport security detectors and for medical diagnosis?
[ترجمه گوگل]کریستال های مورد استفاده در آشکارسازهای امنیتی فرودگاه و برای تشخیص پزشکی را تولید می کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا این کریستال ها از ردیاب های امنیتی فرودگاه و برای تشخیص پزشکی استفاده می کنند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To obtain the tomograph of body tissues by ultrasonic echoes and then to improve the quality of images by digital processing method is one of the important techniques of medical diagnosis.
[ترجمه گوگل]گرفتن توموگراف بافت های بدن با اکو اولتراسونیک و سپس بهبود کیفیت تصاویر با روش پردازش دیجیتال یکی از تکنیک های مهم تشخیص پزشکی است
[ترجمه ترگمان]برای به دست آوردن تصویربرداری از بافت های بدن با echoes مافوق صوت و سپس بهبود کیفیت تصاویر با روش پردازش دیجیتال یکی از تکنیک های مهم تشخیص پزشکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Tongue diagnosis is one of the essential methods of traditional Chinese medical diagnosis.
[ترجمه گوگل]تشخیص زبان یکی از روش های ضروری تشخیص طب سنتی چینی است
[ترجمه ترگمان]تشخیص زبان یکی از روش های اساسی تشخیص پزشکی سنتی چین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Remarks: All tests are not for the purpose of medical diagnosis or treatment.
[ترجمه گوگل]نکات: تمام آزمایشات برای تشخیص یا درمان پزشکی نیستند
[ترجمه ترگمان]ملاحظات: همه تست ها به منظور تشخیص و درمان پزشکی نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[آمار] تشخیص پزشکی

انگلیسی به انگلیسی

• procedure for deciding the nature of a medical disease by examination and analysis

پیشنهاد کاربران

بپرس