lozenge

/ˈlɒzəndʒ//ˈlɒzɪndʒ/

معنی: معین، لوزی، قرص لوزی شکل، شکل لوزی
معانی دیگر: (دارو سازی) قرص مکیدنی، قرص سرفه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small piece of medicated hard candy, sucked to ease a sore throat or cough.

جمله های نمونه

1. throat lozenge
آب نبات برای گلودرد

2. It was April, and a lozenge of sunlight lay across his carpet.
[ترجمه گوگل]آوریل بود و قرصی از نور خورشید روی فرش او قرار داشت
[ترجمه ترگمان]ماه آوریل بود و قرص قرص خورشید روی قالی دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It penetrated a stained-glass window, spreading lozenge shapes of iridescent purple, yellow, red and blue on the tiled floor.
[ترجمه گوگل]به یک پنجره شیشه‌ای رنگی نفوذ کرد و شکل‌های لوزی از بنفش، زرد، قرمز و آبی را روی کف کاشی‌کاری‌شده پخش کرد
[ترجمه ترگمان]از پنجره منقوش به شیشه های رنگی عبور می کرد و شکل های لوزی شکل ارغوانی، زرد، قرمز و آبی روی کاشی های کف اتاق پخش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The oral shield is variable ranging from a lozenge to a flattened triangle.
[ترجمه گوگل]سپر دهانی متغیر است و از لوزی گرفته تا مثلث صاف متغیر است
[ترجمه ترگمان]سپر شفاهی متغیر از یک قرص مکیدنی تا یک مثلث مسطح است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bud film contract and leaf long, lozenge or wedge, have notch shape a tooth of anything.
[ترجمه گوگل]غنچه منقبض شده و برگ بلند، لوزی یا گوه ای، دندانه ای از هر چیزی به شکل بریدگی دارد
[ترجمه ترگمان]غنچه گل و ورق بلند، لوزی یا گوه، دندان هر چیزی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. She offered me a lozenge when the dust irritated my throat.
[ترجمه dinaz017] هنگامی که گرد و غبار گلوی مرا تحریک کرد، او یک قرص مکیدنی گلو درد به من تعارف کرد.
|
[ترجمه گوگل]وقتی گرد و غبار گلویم را اذیت کرد، به من یک قرص قرص داد
[ترجمه ترگمان]یک قرص به من تعارف کرد که گرد و خاک گلویم را سوزاند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Like ice for a burn or a lozenge for a cough, a cup of hot tea is an age-old balm for sniffles, sneezing and stuffiness.
[ترجمه گوگل]مانند یخ برای سوختگی یا قرص برای سرفه، یک فنجان چای داغ یک مرهم قدیمی برای بوییدن، عطسه و گرفتگی است
[ترجمه ترگمان]مانند یخ برای یک سوختگی یا یک قرص مکیدنی برای یک سرفه، یک فنجان چای داغ یک مرهم سن برای عطسه، عطسه و عطسه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This article improves the lozenge method to structure odd magic square and proves its improvement.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش لوزی را برای ساختار مربع جادویی فرد بهبود می بخشد و بهبود آن را اثبات می کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله روش قرص مکیدنی را به ساختار جادویی عجیب و غریب ارتقا می دهد و بهبود آن را ثابت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lozenge face frontal bone two side are narrower, zygomatic wider, cheekbone tubercle is outstanding, mandible bone caves, leave mental tip and grow.
[ترجمه گوگل]استخوان پیشانی صورت لوزی دو طرف باریک تر، زیگوماتیک پهن تر، غده استخوان گونه برجسته است، غارهای استخوان فک پایین، نوک ذهنی را ترک می کند و رشد می کند
[ترجمه ترگمان]استخوان قدامی و استخوان قدامی دو طرف باریک تر و باریک تر هستند و استخوان گونه استخوان گونه برجسته و استخوان فک بالایی است، نوک ذهنی را رها کرده و رشد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Does the dimension C lozenge that the pharmaceutical factory that kids has does have side effect?
[ترجمه Iliya Solhi] آیا قرص ویتامین C که آن کارخانه ی دارو سازی برای کودکان تولید میکند دارای اثرات جانبی است ؟
|
[ترجمه گوگل]آیا پاستیل بعدی C که کارخانه داروسازی بچه ها دارد عوارض دارد؟
[ترجمه ترگمان]آیا بعد سی مایل است که کارخانه داروسازی که کودکان معلول آن هستند، اثر جانبی داشته باشد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Contracted lozenge case dust coat has comfortable outline model, chatelaine department is plunged into show female curve.
[ترجمه گوگل]کت گرد و غبار مورد لوزی قراردادی دارای مدل طرح کلی راحت است، بخش شاتلین در منحنی نشان دادن زن فرو رفته است
[ترجمه ترگمان]قرص مکیدنی یک نمونه، مدل طرح کلی خوبی دارد، بخش chatelaine به شکل منحنی زن در نظر گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A candy or lozenge flavored with this oil.
[ترجمه R] آب نبات یا قرصی که با این روغن مزه دار شده باشد
|
[ترجمه گوگل]آب نبات یا قرصی که با این روغن مزه دار شده باشد
[ترجمه ترگمان]یک قوطی پر از شکلات یا ماهی با این روغن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. These probabilities are noted alongside the exit from the lozenge.
[ترجمه گوگل]این احتمالات در کنار خروج از لوزی ذکر شده است
[ترجمه ترگمان]این احتمالات در کنار خروج از قرص مکیدنی نشان داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Surely Miss Dersingham's tapestry had shown the arms in a lozenge?
[ترجمه گوگل]حتماً ملیله خانم درسینگهام بازوها را در لوزی نشان داده بود؟
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که پرده نقاشی خانم Dersingham به شکل لوزی the را نشان داده بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

معین (اسم)
supporter, helper, assistant, adjutant, adjuvant, lozenge, rhomb, rhomboid

لوزی (اسم)
lozenge, rhomb, diamond, rhomboid

قرص لوزی شکل (اسم)
lozenge

شکل لوزی (اسم)
lozenge

تخصصی

[ریاضیات] لوزی

انگلیسی به انگلیسی

• small hard candy (sometimes medicated); diamond-shaped object
a lozenge is a tablet which you suck when you have a sore throat.

پیشنهاد کاربران

آبنبات ضد سرفه _ قرص ضد سرفه تقریبا یه چیزی شبیه قرص ویتامین C برای پاک کردن گلو
جمله نمونه:
throat lozenges are very bad taste
{دارو} لوزنژ : لوزنژها فراورده های جامد حاوی یک یا چند عامل دارویی بر یک پایه طعم دهنده و شیرین هستند که برای حل شدن و تجزیه آرام در دهان تهیه می گردند و عموما دارو را برای اثرات موضعی آزاد می کنند.
آب نبات گلودرد هم میشه
Lozenge:
A candy that you suck if you have a cough or a sore throat. 💗🌸
یه نو ع آبنبات که برای گلو درد هست🙃💘
lozenge ( علوم دارویی )
واژه مصوب: مکیدنی
تعریف: یکی از شکل های دارویی جامد که معمولاً شیرین است و به تدریج در دهان حل می شود
Troat lozengers
قرص گلودرد
A candy that you suck if you have a cough or a sore throat
آبنبات سرفه یا گلودرد
قرص مکیدنی برای رفع گلودرد یا سرما خوردگی

بپرس