• : تعریف: a small piece of medicated hard candy, sucked to ease a sore throat or cough.
جمله های نمونه
1. throat lozenge
آب نبات برای گلودرد
2. It was April, and a lozenge of sunlight lay across his carpet.
[ترجمه گوگل]آوریل بود و قرصی از نور خورشید روی فرش او قرار داشت [ترجمه ترگمان]ماه آوریل بود و قرص قرص خورشید روی قالی دراز کشیده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It penetrated a stained-glass window, spreading lozenge shapes of iridescent purple, yellow, red and blue on the tiled floor.
[ترجمه گوگل]به یک پنجره شیشهای رنگی نفوذ کرد و شکلهای لوزی از بنفش، زرد، قرمز و آبی را روی کف کاشیکاریشده پخش کرد [ترجمه ترگمان]از پنجره منقوش به شیشه های رنگی عبور می کرد و شکل های لوزی شکل ارغوانی، زرد، قرمز و آبی روی کاشی های کف اتاق پخش می کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The oral shield is variable ranging from a lozenge to a flattened triangle.
[ترجمه گوگل]سپر دهانی متغیر است و از لوزی گرفته تا مثلث صاف متغیر است [ترجمه ترگمان]سپر شفاهی متغیر از یک قرص مکیدنی تا یک مثلث مسطح است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Bud film contract and leaf long, lozenge or wedge, have notch shape a tooth of anything.
[ترجمه گوگل]غنچه منقبض شده و برگ بلند، لوزی یا گوه ای، دندانه ای از هر چیزی به شکل بریدگی دارد [ترجمه ترگمان]غنچه گل و ورق بلند، لوزی یا گوه، دندان هر چیزی را تشکیل می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She offered me a lozenge when the dust irritated my throat.
[ترجمه dinaz017] هنگامی که گرد و غبار گلوی مرا تحریک کرد، او یک قرص مکیدنی گلو درد به من تعارف کرد.
|
[ترجمه گوگل]وقتی گرد و غبار گلویم را اذیت کرد، به من یک قرص قرص داد [ترجمه ترگمان]یک قرص به من تعارف کرد که گرد و خاک گلویم را سوزاند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Like ice for a burn or a lozenge for a cough, a cup of hot tea is an age-old balm for sniffles, sneezing and stuffiness.
[ترجمه گوگل]مانند یخ برای سوختگی یا قرص برای سرفه، یک فنجان چای داغ یک مرهم قدیمی برای بوییدن، عطسه و گرفتگی است [ترجمه ترگمان]مانند یخ برای یک سوختگی یا یک قرص مکیدنی برای یک سرفه، یک فنجان چای داغ یک مرهم سن برای عطسه، عطسه و عطسه است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. This article improves the lozenge method to structure odd magic square and proves its improvement.
[ترجمه گوگل]این مقاله روش لوزی را برای ساختار مربع جادویی فرد بهبود می بخشد و بهبود آن را اثبات می کند [ترجمه ترگمان]این مقاله روش قرص مکیدنی را به ساختار جادویی عجیب و غریب ارتقا می دهد و بهبود آن را ثابت می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Lozenge face frontal bone two side are narrower, zygomatic wider, cheekbone tubercle is outstanding, mandible bone caves, leave mental tip and grow.
[ترجمه گوگل]استخوان پیشانی صورت لوزی دو طرف باریک تر، زیگوماتیک پهن تر، غده استخوان گونه برجسته است، غارهای استخوان فک پایین، نوک ذهنی را ترک می کند و رشد می کند [ترجمه ترگمان]استخوان قدامی و استخوان قدامی دو طرف باریک تر و باریک تر هستند و استخوان گونه استخوان گونه برجسته و استخوان فک بالایی است، نوک ذهنی را رها کرده و رشد می کند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Does the dimension C lozenge that the pharmaceutical factory that kids has does have side effect?
[ترجمه Iliya Solhi] آیا قرص ویتامین C که آن کارخانه ی دارو سازی برای کودکان تولید میکند دارای اثرات جانبی است ؟
|
[ترجمه گوگل]آیا پاستیل بعدی C که کارخانه داروسازی بچه ها دارد عوارض دارد؟ [ترجمه ترگمان]آیا بعد سی مایل است که کارخانه داروسازی که کودکان معلول آن هستند، اثر جانبی داشته باشد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Contracted lozenge case dust coat has comfortable outline model, chatelaine department is plunged into show female curve.
[ترجمه گوگل]کت گرد و غبار مورد لوزی قراردادی دارای مدل طرح کلی راحت است، بخش شاتلین در منحنی نشان دادن زن فرو رفته است [ترجمه ترگمان]قرص مکیدنی یک نمونه، مدل طرح کلی خوبی دارد، بخش chatelaine به شکل منحنی زن در نظر گرفته می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A candy or lozenge flavored with this oil.
[ترجمه R] آب نبات یا قرصی که با این روغن مزه دار شده باشد
|
[ترجمه گوگل]آب نبات یا قرصی که با این روغن مزه دار شده باشد [ترجمه ترگمان]یک قوطی پر از شکلات یا ماهی با این روغن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These probabilities are noted alongside the exit from the lozenge.
[ترجمه گوگل]این احتمالات در کنار خروج از لوزی ذکر شده است [ترجمه ترگمان]این احتمالات در کنار خروج از قرص مکیدنی نشان داده می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Surely Miss Dersingham's tapestry had shown the arms in a lozenge?
[ترجمه گوگل]حتماً ملیله خانم درسینگهام بازوها را در لوزی نشان داده بود؟ [ترجمه ترگمان]مطمئنم که پرده نقاشی خانم Dersingham به شکل لوزی the را نشان داده بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• small hard candy (sometimes medicated); diamond-shaped object a lozenge is a tablet which you suck when you have a sore throat.
پیشنهاد کاربران
پاستیل مکیدنی برای گلو درد
آبنبات ضد سرفه _ قرص ضد سرفه تقریبا یه چیزی شبیه قرص ویتامین C برای پاک کردن گلو جمله نمونه: throat lozenges are very bad taste
{دارو} لوزنژ : لوزنژها فراورده های جامد حاوی یک یا چند عامل دارویی بر یک پایه طعم دهنده و شیرین هستند که برای حل شدن و تجزیه آرام در دهان تهیه می گردند و عموما دارو را برای اثرات موضعی آزاد می کنند.
آب نبات گلودرد هم میشه
Lozenge: A candy that you suck if you have a cough or a sore throat. 💗🌸 یه نو ع آبنبات که برای گلو درد هست🙃💘
lozenge ( علوم دارویی ) واژه مصوب: مکیدنی تعریف: یکی از شکل های دارویی جامد که معمولاً شیرین است و به تدریج در دهان حل می شود
Troat lozengers
قرص گلودرد
A candy that you suck if you have a cough or a sore throat