look to


1- مورد توجه قرار دادن 2- متکی بودن به، متوسل شدن به 3- انتظار داشتن

جمله های نمونه

1. Fools look to tomorrow, and wise men use tonight.
[ترجمه راضیه] احمق ها منتظر فردا هستند، و مردان عاقل از امشب استفاده میکنند
|
[ترجمه حمید] احمق ها کار رو به فردا موکول می کنند ولی انسان های عاقل از همین امشب شروع می کنند .
|
[ترجمه گوگل]احمق ها به فردا نگاه می کنند و خردمندان از امشب استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]از فردا به بعد، مردان عاقل از امشب استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Look to it that you are here in time tomorrow.
[ترجمه حمید] اینو در نظر بگیر که تو فردا در این زمان در همین موقعیت هستی .
|
[ترجمه گوگل]ببین فردا به موقع اینجا هستی
[ترجمه ترگمان]به آن نگاه کنید که فردا در اینجا هستید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Who will look to his board and lodging?
[ترجمه گوگل]چه کسی به هیئت و اقامتگاه او نگاه خواهد کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی به خانه و پانسیون او نگاه خواهد کرد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Children look to their parents for guidance.
[ترجمه حمید] بچه از والدین خود انتظار مراقبت دارند .
|
[ترجمه Mrjn] کودکان به راهنمایی والدین خود متکی هستند . یا : کودکان از والدین خود توقع راهنمایی دارند.
|
[ترجمه گوگل]بچه ها به دنبال راهنمایی والدین خود هستند
[ترجمه ترگمان]کودکان برای راهنمایی به والدین خود مراجعه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Look to see whether the road is clear before you cross.
[ترجمه گوگل]قبل از عبور نگاه کنید تا ببینید آیا جاده صاف است یا خیر
[ترجمه ترگمان]ببین قبل از این که عبور کنی جاده صاف است یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Does it look to you like gold?
[ترجمه گوگل]آیا به نظر شما شبیه طلاست؟
[ترجمه ترگمان]به نظرت طلا میاد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Our firm must look to the future .
[ترجمه حمید] شرکت ما باید آینده رو در نظر بگیره .
|
[ترجمه گوگل]شرکت ما باید به آینده نگاه کند
[ترجمه ترگمان]شرکت ما باید به آینده نگاه کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You should look to your health.
[ترجمه خخخخ] تو باید به سلامتی خود توجه کنی
|
[ترجمه گوگل]باید مراقب سلامتی خود باشید
[ترجمه ترگمان]باید به سلامتی خودت نگاه کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The country must look to its defences.
[ترجمه حمید] یک کشور باید مسئله دفاع رو مد نظر داشته باشه .
|
[ترجمه گوگل]کشور باید به دفاع از خود نگاه کند
[ترجمه ترگمان]کشور باید به استحکامات آن نگاه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Look to it that this doesn't happen again.
[ترجمه حمید] مراقب باش که دیگه تکرار نشه
|
[ترجمه گوگل]نگاه کن که دیگه این اتفاق نیفته
[ترجمه ترگمان]به این موضوع نگاه کن که این اتفاق دوباره تکرار نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There look to be about fifty people present - I haven't counted heads yet.
[ترجمه حمید] من هنوز سرشماری نکردم ولی به نطر میاد حدود پنجاه نفر حاضر هستند .
|
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد حدود پنجاه نفر حضور دارند - من هنوز سرها را نشمرده ام
[ترجمه ترگمان]حدود پنجاه نفر هستن که من تا حالا heads رو شمردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She felt a sudden impulse to look to her left.
[ترجمه گوگل]او یک تکانه ناگهانی برای نگاه کردن به سمت چپ خود احساس کرد
[ترجمه ترگمان]ناگهان احساس کرد که به سمت چپش نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We look to you for help.
[ترجمه گوگل]ما به دنبال کمک شما هستیم
[ترجمه ترگمان] ما برای کمک به تو نگاه می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Look to it that you are not late again.
[ترجمه گوگل]ببین دیگه دیر نکردی
[ترجمه ترگمان]به آن نگاه کنید که دیگر دیر نکرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

به سمت چیزی بودن. مثال :My window looks to the east معنی : پنجره من به سمت شرق است.
در نظر گرفتن؛ در نظر داشتن
مراجعه کردن
به کسی وابسته بودن ( برای گرفتن کمک، مشورت، و . . . )
We look to you for support.
They’re looking to the new manager to make the company profitable.
به چیزی توجه کردن ( به ویژه برای ارتقا و بهبود آن )
We must look to our defences.
پایبند بودن
مراجعه کردن به
Children look to their parents for guidance.
کودکان برای راهنمایی به والدین خود مراجعه می کنند
If he had a child diagnosed with leukemia would he look to the Sloan Kettering Institute.
اگر کودکی مبتلا به سرطان خون داشت، به موسسه اسلون کترینگ مراجعه می کرد.
در نظر دارن
متکی بودن. وابسته بودن. عنایت داشتن. توجه به چیزی برای ارتقاء آن
چشم توقع داشتن ( از کسی )
he looks to marry her
او چشم توقع دارد که با آن خانم ازدواج کند
He looks to buy , rent a house next the subway station, , ,
به نظر میرسه که میشه planning to do sth را بعنوان یکی از معانی در نظر گرفت. . .
امید داشتن
چشم انتظار چیزی از کسی بودن، نگاه کسی به چیزی بودن، چشم/نگاه داشتن به
Look to یک اصطلاح است ب معنی ( ترکیب یا چیزی متوقع بودن )
توجه کردن، توجه نشان دادن، فکر کردن به، نگاه داشتن به
اعتماد داشتن rely on
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس