loathe

/loʊð//ləʊð/

معنی: بیزار کردن، بد دانستن، بیزار بودن، نفرت داشتن از، مشمئز شدن، منزجر بودن
معانی دیگر: متنفر بودن، سبب بیزاری شدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: loathes, loathing, loathed
• : تعریف: to dislike extremely; hate; abhor.
مترادف: abhor, abominate, despise, execrate, hate
متضاد: adore, love
مشابه: detest, spurn

- He loathed his job, but finding another seemed impossible.
[ترجمه گوگل] او از شغل خود متنفر بود، اما یافتن دیگری غیرممکن به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان] از شغلش نفرت داشت، اما پیدا کردن دیگری غیرممکن به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- He loathed the woman's little yapping dog.
[ترجمه زینب سرآمد] او از سگ کوچولوی زوزه کش آن زن بیزار بود
|
[ترجمه گوگل] او از سگ کوچولوی یقه زن این زن متنفر بود
[ترجمه ترگمان] از سگ زوزه کش زنان نفرت داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She loathes winter driving.
[ترجمه گوگل] او از رانندگی در زمستان متنفر است
[ترجمه ترگمان] او از رانندگی در زمستان نفرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- The children loathed living with their aunt, but they had no choice.
[ترجمه گوگل] بچه ها از زندگی با عمه خود متنفر بودند، اما چاره ای نداشتند
[ترجمه ترگمان] بچه ها از زندگی با عمه خود منزجر بودند، اما چاره دیگری نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. You loathe the smell of greasy food when you are seasick.
[ترجمه مصطفی ناعمی] وقتی دریا زدگی به سراغتان می آید، از بوی غذای چرب بیزار می شوید.
|
[ترجمه گوگل]وقتی دریازدید از بوی غذای چرب متنفر هستید
[ترجمه ترگمان]وقتی دریا زده شد از بوی غذای چرب بدت میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The two men loathe each other.
[ترجمه گوگل]این دو مرد از هم متنفرند
[ترجمه ترگمان]دو مرد از همدیگر متنفرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I loathe having to go to these conferences.
[ترجمه گوگل]من از رفتن به این کنفرانس ها متنفرم
[ترجمه ترگمان] از اینکه مجبور بشم برم به این کنفرانس بدم میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We loathe each other, yet we seem doomed constantly to meet.
[ترجمه گوگل]ما از یکدیگر متنفریم، با این حال به نظر می رسد که دائما محکوم به ملاقات هستیم
[ترجمه ترگمان]ما از یکدیگر نفرت داریم، با این حال به نظر می رسد که ما همیشه با یکدیگر روبرو می شویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I loathe negativity. I can't stand people who moan.
[ترجمه گوگل]من از منفی بافی متنفرم من نمی توانم افرادی را که ناله می کنند تحمل کنم
[ترجمه ترگمان] من از احساسات منفی متنفرم من نمی تونم مردمی رو که ناله می کنن رو تحمل کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I loathe having to get up so early in the morning!
[ترجمه Miss Fatima] متفرم از اینکه مجبورم صبح ها زود از خواب بیدار شم
|
[ترجمه گوگل]من از اینکه صبح زود بیدار شوم متنفرم!
[ترجمه ترگمان]از اینکه صبح زود بیدار می شوم متنفرم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. She always seemed to loathe it so . . . what flirtation leads to.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسید که او همیشه از آن متنفر است معاشقه به چه چیزی منجر می شود
[ترجمه ترگمان]همیشه به نظر میومد ازش متنفر باشه … که باعث لاس زدن میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He seems at first laconic and enervated, loathe to put a sentence together aloud.
[ترجمه گوگل]او در ابتدا لکونیک و هیجان زده به نظر می رسد، از اینکه جمله ای را با صدای بلند کنار هم بگذارد بیزار است
[ترجمه ترگمان]نخست laconic و enervated به نظر می رسد، و از این که با صدای بلند جمله را با صدای بلند ادا کند، نفرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Republicans happen to loathe Americorps simply because it is identified with their archrival Clinton.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهان اتفاقاً از Americorps متنفرند فقط به این دلیل که با رقیب اصلی آنها کلینتون شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]جمهوری خواهان تنها به این دلیل که با رقیب خود کلینتون شناخته می شوند، از Americorps متنفر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I absolutely loathe/adore jazz.
[ترجمه گوگل]من کاملاً از جاز متنفرم/دوست دارم
[ترجمه ترگمان]من عاشق جاز هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I loathe men who trifle with women's affections.
[ترجمه گوگل]من از مردانی که محبت های زنانه را کم اهمیت می دانند متنفرم
[ترجمه ترگمان]من از مردهایی که با احساسات زنانه حرف می زنند متنفرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I loathe travelling alone.
[ترجمه گوگل]من از تنهایی سفر کردن متنفرم
[ترجمه ترگمان]من از سفر به تنهایی نفرت دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Gingrich, however, is loathe to give up the familiar anti-Washington rhetoric that proved so popular in recent campaigns.
[ترجمه گوگل]با این حال، گینگریچ از دست کشیدن از لفاظی های آشنای ضد واشنگتن که در کمپین های اخیر بسیار محبوب بود، بیزار است
[ترجمه ترگمان]با این حال، گینگریچ از بیان معانی آشنای ضد واشنگتن که در مبارزات اخیر بسیار محبوب بود، نفرت دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If there's one thing I really loathe, it's long car journeys.
[ترجمه گوگل]اگر از یک چیز واقعاً متنفرم، آن سفرهای طولانی با ماشین است
[ترجمه ترگمان]اگر چیزی وجود داشته باشد که واقعا از آن متنفر باشم، سفر طولانی اتومبیل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بیزار کردن (فعل)
disgust, avert, weary, disincline, loathe, repel

بد دانستن (فعل)
irk, loathe, proscribe, dispraise, deprecate, discountenance

بیزار بودن (فعل)
hate, irk, loathe, dislike

نفرت داشتن از (فعل)
hate, loathe

مشمئز شدن (فعل)
hate, strain, loathe

منزجر بودن (فعل)
loathe

انگلیسی به انگلیسی

• hate, despise, detest, abhor
if you loathe something or someone, you dislike them very much.

پیشنهاد کاربران

💢 دوستان کلمات زیر همگی مترادف هم هستند:
🔘 Abhor
🔘 Despise
🔘 Detest
🔘 Loathe
🔘 Hate
🔘 Scorn
🔘 Shun
🔘 Abominate
🔘 Anathematize
🔘 Contemn
🔘 Curse
🔘 Deprecate
...
[مشاهده متن کامل]

🔘 Deride
🔘 Disapprove
🔘 Disdain
🔘 Disfavor
🔘 Disparage
🔘 Execrate
🔘 Nauseate
🔘 Spurn
✅ Definition:
👉 To feel or express intense dislike or hatred toward something or someone.

دارای معنی نزدیک ولی متفاوت با loath
loathe فعل هست
he loathes going to work

loath اسم هست
i was loath to take the job
Detest
متنفر بودن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : loathe
✅️ اسم ( noun ) : loath / loathing
✅️ صفت ( adjective ) : loathsome
✅️ قید ( adverb ) : _
?Do you like science classes
Not at all! Science is one of the subjects that I really ⭐loathed ( =hated ) ⭐ when I was a student, especially when I started studying Physics and Chemistry. I don’t know, I just couldn’t absorb the lessons. It’s such a shame that oftentimes I got a C in most of my major science exams. I think it wasn’t my cup of tea!
...
[مشاهده متن کامل]

متنفر بودن از
Loath بی میل بودن
نفرت داشتن
hate someone or something
مثال : . Do you like chicken fried ? No I loathe it
مرغ سوخاری دوست داری ؟ نه ازش متنفرم .
( مگه میشه ) : )
اگه میخواید لغات و اصطلاحات بیشتر رو همراه با مثال یاد بگیرید میتونید به کانال اینستاگرام من سر بزنید . ممنونم
لَنگویچ
نفرت داشتن
منزجر کردن

بپرس