1. Medicines are not meant to live on.
[ترجمه Alireza] ( مصرف ) داروها به معنای بقای عمرتان نیست ( نمیتواند تضمین کننده ی این امر باشد ) .|
[ترجمه گوگل]داروها قرار نیست زنده بمانند[ترجمه ترگمان]دارو به معنای زنده ماندن نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It was becoming more and more difficult to live on his salary.
[ترجمه Alireza] با این میزان حقوق که به ایشان تعلق میگرفت، تامین مایحتاج زندگی به مراتب داشت رو به سخت تر و سخت تر شدن گرایش پیدا میکرد.|
[ترجمه Alireza] با چنین حقوقی امرار معاش براش رفته رفته سخت تر میشد.|
[ترجمه Noplin] زندگی کردن بر اساس درآمدش داشت سخت تر و سخت تر میشد.|
[ترجمه گوگل]زندگی با حقوق او روز به روز سخت تر می شد[ترجمه ترگمان]زندگی کردن با حقوق او دشوارتر می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I can't live on my low pay.
[ترجمه گلی افجه ] نمی توانم با حقوق کم زندگی کنم|
[ترجمه سینا] من نمیتوانم با خرجی کم زندگی کنم.|
[ترجمه مرتضی کشکولی] من نمی توانم با حقوق کم خودم زندگی کنم|
[ترجمه گوگل]من نمی توانم با حقوق کم خود زندگی کنم[ترجمه ترگمان]من نمی توانم با حقوق کوتاه خودم زندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. They find it hard to live on their state pension.
[ترجمه Alireza] آنها شرایط زندگی رو با این وضع حقوق بازنشستگیشان سخت میپندارند.|
[ترجمه گوگل]برای آنها زندگی با حقوق بازنشستگی دولتی دشوار است[ترجمه ترگمان]آن ها به سختی می توانند در حقوق بازنشستگی خود زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. I live on Station Road, just past the post office.
[ترجمه Alireza] در جاده ی استیشن ( جنوب شرقی شهر کمبریج انگلستان ) درست بعد از اداره ی پست زندگی میکنم.|
[ترجمه گوگل]من در خیابان ایستگاه زندگی می کنم، همین الان از اداره پست می گذرم[ترجمه ترگمان]من در جاده ایستگاه زندگی می کنم، از اداره پست گذشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They are demanded to live on campus.
[ترجمه گوگل]از آنها خواسته می شود در محوطه دانشگاه زندگی کنند
[ترجمه ترگمان]از آن ها خواسته می شود در محوطه دانشگاه زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]از آن ها خواسته می شود در محوطه دانشگاه زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Large herds of bison used to live on the plains of North America.
[ترجمه گوگل]گله های بزرگ گاومیش کوهان دار امریکایی در دشت های آمریکای شمالی زندگی می کردند
[ترجمه ترگمان]گله های بزرگ گاومیش کوهان دار آمریکایی برای زندگی در دشت های آمریکای شمالی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]گله های بزرگ گاومیش کوهان دار آمریکایی برای زندگی در دشت های آمریکای شمالی مورد استفاده قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. I had to live on bread and water when I was a student.
[ترجمه گلی افجه ] وقتی دانشجو بودم مجبور بودم با نان و اب زندگی کنم|
[ترجمه گوگل]در دوران دانشجویی مجبور بودم با آب و نان زندگی کنم[ترجمه ترگمان]وقتی دانشجو بودم مجبور بودم روی نان و آب زندگی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He has barely enough money to live on.
[ترجمه گلی افجه ] او به ندرت پول کافی برای زندگی دارد|
[ترجمه گوگل]او به سختی پول کافی برای زندگی دارد[ترجمه ترگمان]اون به اندازه کافی پول برای زندگی کردن داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Vultures live on the flesh of dead animals.
[ترجمه Alireza] کرکس ها از گوشت حیوانات مرده تغذیه میکنند.|
[ترجمه گوگل]کرکس ها روی گوشت حیوانات مرده زندگی می کنند[ترجمه ترگمان]لاشخورها روی گوشت حیوانات مرده زندگی میکنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Will you swear to it that you'll always live on your own?
[ترجمه Alireza] قسم میخوری برای همیشه تنهایی زندگی کنی؟|
[ترجمه Narges] قسم میخوری که همیشه برای مخارج زندگی متکی به خودت باشی؟|
[ترجمه گوگل]آیا به آن قسم می خورید که همیشه به تنهایی زندگی می کنید؟[ترجمه ترگمان]قسم می خوری که همیشه در زندگی خودت زندگی می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I live on an invalidity pension.
[ترجمه گوگل]من با مستمری از کارافتادگی زندگی می کنم
[ترجمه ترگمان]من با حقوق بازنشستگی invalidity زندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من با حقوق بازنشستگی invalidity زندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Most first-year students live on campus.
[ترجمه Alireza] اکثر دانشجویان سال اولی در پردیس دانشگاه زندگی میکنند.|
[ترجمه گوگل]اکثر دانشجویان سال اول در محوطه دانشگاه زندگی می کنند[ترجمه ترگمان]اکثر دانش آموزان سال اول در محوطه دانشگاه زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She was earning just enough money to live on .
[ترجمه Alireza] فقط به اندازه ی اینکه زنده بماند پول درمی آورد.|
[ترجمه گوگل]او فقط به اندازه کافی پول برای زندگی به دست می آورد[ترجمه ترگمان]او به اندازه کافی پول در می آورد که بتواند زندگی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Many people find it hard to live on a basic state pension .
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از مردم زندگی با حقوق بازنشستگی دولتی دشوار است
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم سخت است که در یک مقرری پایه دولتی زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم سخت است که در یک مقرری پایه دولتی زندگی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید