- He begged his sister and, likewise, his brother.
[ترجمه محمد] او به خواهرش و برادرش التماس کرد
|
[ترجمه سجاد] او به خواهر و همینطور برادرش التماس کرد
|
[ترجمه گوگل] او به خواهرش و همچنین برادرش التماس کرد [ترجمه ترگمان] به خواهرش و همچنین برادرش التماس کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: in addition and along the same lines.
- To save the business, we'll need to lower our expenses; likewise, we'll need to cut some of the staff.
[ترجمه maryam] برای نجات کسب و کارمان, ما باید هزینه هایمان را کاهش دهیم; به همین ترتیب ماباید تعدادی از کارکنان را کاهش بدهیم.
|
[ترجمه گوگل] برای نجات کسب و کار، باید هزینه های خود را کاهش دهیم به همین ترتیب، ما باید تعدادی از کارکنان را کاهش دهیم [ترجمه ترگمان] برای نجات دادن کار، باید هزینه های ما رو هم کم کنیم همچنین باید تعدادی از کارکنان رو ببریم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: in the same way; the same; similarly. • متضاد: otherwise
- She works hard and expects her children to do likewise.
[ترجمه گوگل] او سخت کار می کند و انتظار دارد فرزندانش نیز همین کار را انجام دهند [ترجمه ترگمان] او سخت کار می کند و انتظار دارد که بچه هایش نیز همین کار را بکنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. the governor who is likewise a lawyer
فرماندار که وکیل دادگستری هم هست.
2. if a road turns left, it must likewise bank to the left
اگر پیچ جاده به سوی چپ باشد،شیب آن هم باید به چپ باشد.
3. when the prime minister resigned, all the ministers did likewise
وقتی که نخست وزیر استعفا داد،همه ی وزیران هم استفعا دادند.
[ترجمه گوگل]او دوست و رهبر ما است [ترجمه ترگمان]او دوست ما است و رهبر ما [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. She mentioned how her uncle likewise had been questioned by the police.
[ترجمه گوگل]او اشاره کرد که چگونه عمویش نیز توسط پلیس بازجویی شده است [ترجمه ترگمان]به این نکته اشاره کرد که چطور عمویش او را نیز مورد سوال قرار داده بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The food was excellent, likewise the wine.
[ترجمه گوگل]غذا عالی بود، همینطور شراب [ترجمه ترگمان]غذا هم عالی بود، شراب نیز [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her second marriage was likewise unhappy.
[ترجمه گوگل]ازدواج دوم او نیز ناراضی بود [ترجمه ترگمان]ازدواج دوم او نیز غمگین بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The clams were delicious. Likewise, the eggplant was excellent.
[ترجمه سمیه] صدف ها خوشمزه بودند ، بعلاوه بادمنجان هم عالی بود
|
[ترجمه گوگل]صدف ها خوشمزه بودند همینطور بادمجان عالی بود [ترجمه ترگمان] صدف خوش مزه بود به همین خاطر، بادمجان بسیار عالی بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Likewise directories themselves you should be able to annotate.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب خود دایرکتوری ها باید بتوانید حاشیه نویسی کنید [ترجمه ترگمان]همچنین برای حاشیه نویسی، شما باید قادر به حاشیه نویسی باشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Watch him and do likewise.
[ترجمه گوگل]مراقب او باشید و همین کار را انجام دهید [ترجمه ترگمان]به او نگاه کنید و از او پیروی کنید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Likewise the identification of the 500-akce kadiliks mentioned in the Kanunname presents a real difficulty.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، شناسایی کدیلیک های 500 اکچه ای که در کانون نام ذکر شده است، یک مشکل واقعی است [ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، شناسایی of - که در Kanunname ذکر شد، یک مشکل واقعی را نشان می دهد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Syagrius likewise collaborated with the Burgundians in legal matters before 46
[ترجمه گوگل]سیاگریوس نیز قبل از سال 46 با بورگوندی ها در امور حقوقی همکاری داشت [ترجمه ترگمان]Syagrius همچنین پیش از ۴۶ با the در مسائل حقوقی هم کاری کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. In this vague sense animals likewise choose, and are aware and intelligent by our definitions.
[ترجمه گوگل]در این مفهوم مبهم، حیوانات نیز انتخاب می کنند، و طبق تعاریف ما آگاه و باهوش هستند [ترجمه ترگمان]در این حس مبهم حیوانات نیز انتخاب می کنند و از تعاریف ما آگاهی و آگاهی دارند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Likewise, a pair of cozy coevolutionary symbionts embracing each other can only seem to lead to stagnant solipsism.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، یک جفت همزیست تکاملی دنج که یکدیگر را در آغوش میکشند، تنها به نظر میرسد که منجر به تکگرایی راکد میشود [ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، یک جفت of coevolutionary همزی زمانی که یکدیگر را در آغوش گرفته اند، تنها می توانند به solipsism راکد منجر شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Likewise the affirmations that are created out of the everyday events can come back into it as contributions.
[ترجمه گوگل]به همین ترتیب، تصدیقاتی که از رویدادهای روزمره ایجاد می شوند، می توانند به عنوان مشارکت به آن بازگردند [ترجمه ترگمان]به همین ترتیب، تصدیقات مثبت که از رویداده ای روزمره خارج می شوند می توانند به عنوان کمک به آن برگردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
نیز (قید)
again, also, too, likewise, both
بعلاوه (قید)
far, further, plus, farther, again, also, too, likewise, as well as, in addition, besides, moreover, furthermore, aside from, more, therewith, supra, thereto, withal
هم (قید)
even, too, likewise, both
همچنان (قید)
so, like, likewise
چنین (قید)
so, thus, likewise, such, sic
بهمچنین (قید)
likewise
تخصصی
[ریاضیات] به طور مشابه، هم، نیز، به همین ترتیب، همین طور
انگلیسی به انگلیسی
• in addition, also, too, as well; in the same manner, similarly you use likewise when you are comparing two things and saying that they are similar. if you do one thing, and someone else does likewise, they do the same thing.
پیشنهاد کاربران
بجای Me too هم میتونین از این عبارت استفاده کنین. We're on the same page و Me either/neither هم به همین ترتیبن.
می تونه در جواب Good to meet you - Likewise استفاده بشه به معنی همچنین
به همین ترتیب، به همین منوال، به طور مشابه
به هم چنین!
به همین ترتیب ، به علاوه ، همچنین
به طور مشابه
به طریق مشابه به طریق مشابهی
● همچنین: The ceremony was perfect. Likewise, the food was delicious. ● همان را، همانگونه He took his hands up and told me to do likewise. ● و همچنین ( برای شما ) جواب مودبانه برای تمجید یا خوشامدگویی کسی
هم - همچنین - به همین ترتیب/منوال - به علاوه - همینطور ◀️ It was my honor talking to you all Likewise : همچنین ◀️still showing love to X, you a real one🙌🏽. Happy holidays to you and your fam, man✊🏾❤️ ... [مشاهده متن کامل]
🙏🏾🖤Likewise fam🤜🏾 🔴 adverb 1 : in the same way ◀️ All of your classmates have begun their projects, and you should do likewise. [=you should also begin your project] 2 : in addition : also ◀️an acclaimed painter who is likewise a sculptor — often used to introduce a statement that adds to and is related to a previous statement They said that homelessness was increasing. Likewise, ◀️ unemployment was up 3 — used in informal speech to say that you share the feelings that someone else has just expressed ◀️“I'm pleased to meet you. ” “Likewise. ” [=I'm also pleased to meet you]
به همین ترتیب
همینطور # He is our friend and likewise our leader # The food was excellent, likewise the wine # Just water these plants twice a week, and likewise the ones in the bedroom
همچنین درسته .
همینطوره
به همین ترتیب به همین منوال
به علاوه - همچنین - به همان صورت و منوال - as well