lidded

/ˈlɪdɪd//ˈlɪdɪd/

معنی: سرپوشیده
معانی دیگر: سرپوش دار، سردار، کلاهک دار، دارای نوع بخصوصی پلک (چشم)، در دار

جمله های نمونه

1. a lidded box
جعبه ی در دار

2. Julie squinted at her through lidded eyes.
[ترجمه گوگل]جولی با چشمان پلک زده به او خیره شد
[ترجمه ترگمان]جولی از میان چشم های خواب آلود به او چپ چپ نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Use a spoon or introduce lidded beakers.
[ترجمه گوگل]از قاشق استفاده کنید یا لیوان های درب دار وارد کنید
[ترجمه ترگمان]از یک قاشق استفاده کنید و یا beakers را باز کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Others were in lidded baskets until it was their turn; more tied in sacks; a few buttoned into deep pockets.
[ترجمه گوگل]دیگران در سبدهای درب دار بودند تا اینکه نوبت به آنها رسید بیشتر در گونی گره خورده است چند دکمه در جیب های عمیق
[ترجمه ترگمان]برخی دیگر در سبدهای معلق مانده بودند، تا اینکه نوبت آن ها بود؛ بیشتر در کیسه ها بسته شده بودند؛ چند تا تکمه در جیب گود افتاده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The product is usually packed in plastic lidded tubs, 10-20 kilos, in which a measuring scoop is provided.
[ترجمه گوگل]این محصول معمولاً در وان های پلاستیکی درب دار 10-20 کیلویی بسته بندی می شود که در آن یک اسکوپ اندازه گیری در نظر گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]این محصول معمولا در سبدهای پلاستیکی و پلاستیکی قرار می گیرد و ۱۰ - ۲۰ کیلو است که در آن یک قاشق اندازه گیری ارائه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Platter; lidded bread-bin; large hot water jug with half-lid Country-style interiors lend themselves to rich designs and colours.
[ترجمه گوگل]بشقاب بزرگ؛ سطل نان درب دار؛ کوزه آب گرم بزرگ با نیم درب داخلی به سبک کشوری خود را به طرح ها و رنگ های غنی می دهد
[ترجمه ترگمان]Platter، نان lidded، پارچ شیر آب گرم با سبک کانتری نیم با سبک کانتری، خودشان را به طرح های غنی و رنگ ها ارائه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Beside it was a chung, a lidded serving bowl, and two ordinary ch'a bowls.
[ترجمه گوگل]کنار آن یک چانگ، یک کاسه سرو درب دار و دو کاسه چاا معمولی بود
[ترجمه ترگمان]در کنار آن یک کاسه چای خواب آلود و دو کاسه معمولی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The eyes, slow of movement and heavy - lidded, were almost expressionless under the shaggy, in drawn Brown.
[ترجمه گوگل]چشم‌های آهسته در حرکت و پلک‌های سنگین، زیر چشم‌های پشمالو، قهوه‌ای کشیده، تقریباً بی‌ظاهر بودند
[ترجمه ترگمان]چشمانش که آهسته حرکت می کرد و خسته و خواب آلود بود، در زیر پوستی که کشیده می شد تقریبا بی حالت بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Milk is left in a large lidded mug.
[ترجمه گوگل]شیر در یک لیوان بزرگ درب دار باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]شیر تو یه لیوان بزرگ خسته مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I also include a paintbrush and a lidded container plain water in it for magic painting.
[ترجمه گوگل]من همچنین یک قلم مو و یک ظرف درب دار آب ساده برای نقاشی جادویی در آن قرار می دهم
[ترجمه ترگمان]من هم یک قلم مو و یک آب ساده و باز در آن را برای نقاشی جادو در نظر می گیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their eyes are heavy - lidded and their lips are pursed in faintly discernible smiles.
[ترجمه گوگل]چشم‌هایشان سنگین است - پلک‌ها و لب‌هایشان در لبخندهای کم‌رنگی جمع شده است
[ترجمه ترگمان]چشمان خسته - خسته - و لب هایشان روی لب هایش جمع شده اند، لبخنده ای کم discernible
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. To preserve Store preserved and dried material in well ventilated lidded boxes in dry conditions.
[ترجمه گوگل]برای نگهداری مواد نگهداری شده و خشک شده را در جعبه های درب دار با تهویه مناسب در شرایط خشک نگهداری کنید
[ترجمه ترگمان]برای حفظ نگهداری از نگهداری و خشک کردن مواد خشک و خشک شده در جعبه های، در شرایط خشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Desire warmed her blood, tingling through her veins at the expression in the dark, lidded gaze.
[ترجمه گوگل]هوس خونش را گرم کرد و در رگهایش از حالت نگاه در تاریکی و درپوش سوزن سوزن شد
[ترجمه ترگمان]آرزو کردم که ای کاش می توانستم این کار را انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Sweep up with spade, place into a dry, clean lidded container for disposal.
[ترجمه گوگل]با بیل بردارید و در ظرف خشک و تمیز درب دار قرار دهید تا دور ریخته شود
[ترجمه ترگمان]بیل - ای با بیل - ای که در یک ظرف خشک و تمیز قرار دارد، جا به جا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سرپوشیده (صفت)
secret, covered, lidded

انگلیسی به انگلیسی

• covered with a lid; having lids of a certain kind or type

پیشنهاد کاربران

بپرس