librettist

/ləˈbretəst//lɪˈbretɪst/

معنی: نویسنده اشعار اپرا
معانی دیگر: (موسیقی) مصنف لیبرتوها، نویسنده ی اپرانامه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who has written or writes librettos.

جمله های نمونه

1. His librettists whether poets, novelists, producers or scholars, tailored their books to his minutely worked-out requirements.
[ترجمه گوگل]لیبرت نویسان او چه شاعر، رمان نویس، تهیه کننده یا محقق، کتاب های خود را مطابق با نیازهای دقیق او تنظیم کردند
[ترجمه ترگمان]در این باره که آیا شاعران، رمان نویسان، تولید کنندگان یا دانشمندان، کتاب های خود را به نیازمندی های بسیار دقیق او تطبیق داده اند یا نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Composer / librettist Glass and choreographer / director Marshall are working with substantial material here.
[ترجمه گوگل]آهنگساز / لیبرتیست گلس و طراح رقص / کارگردان مارشال در اینجا با مواد قابل توجهی کار می کنند
[ترجمه ترگمان]نگارشگر \/ librettist شیشه ای و choreographer \/ کارگردان (مارشال)با مواد اساسی در اینجا کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. With Bley conducting and Paul Haines, the original librettist, as narrator, the opera was revived to ecstatic reviews.
[ترجمه گوگل]با رهبری بلی و پل هاینز، نویسنده اصلی موسیقی، به عنوان راوی، اپرا دوباره با نقدهای هیجان‌انگیز احیا شد
[ترجمه ترگمان]با هدایت Bley و پاول هینز، librettist اصلی به عنوان راوی، اپرا به خاطر بازبینی های بسیار شاد احیا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Mozart's librettist for Figaro was himself a controversial and colourful character.
[ترجمه گوگل]لیبرتیست موتسارت برای فیگارو خود شخصیتی بحث برانگیز و رنگارنگ بود
[ترجمه ترگمان]ازدواج (موتزارت)برای عروسی کردن خودش یک شخصیت جذاب و پر زرق و برق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The musician and the librettist were collaborators.
[ترجمه گوگل]نوازنده و نوازنده لیبرت همکار بودند
[ترجمه ترگمان]نوازنده و the هم کار بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Italian - born American composer and librettist whose operas include The Medium ( 1946 ) and The Consul ( 1950 ).
[ترجمه گوگل]آهنگساز و لیبرتیست آمریکایی متولد ایتالیا که اپراهایش شامل The Medium (1946) و Consul (1950) است
[ترجمه ترگمان]Medium، آهنگ ساز و librettist آمریکایی متولد ایتالیا (۱۹۴۶)و کنسول اول (۱۹۵۰)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. These works raise a serious question as to whether their subjects are suitable cases for treatment - that is, by librettists and composers.
[ترجمه گوگل]این آثار یک سوال جدی را مطرح می کنند که آیا موضوعات آنها برای درمان مناسب هستند - یعنی توسط لیبرت نویسان و آهنگسازان
[ترجمه ترگمان]این کارها یک سوال جدی مطرح می کنند که آیا سوژه های آن ها مناسب برای درمان هستند - یعنی توسط librettists و آهنگسازان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The work was a satire of Italian opera and was the brain child of librettist Henry Fielding .
[ترجمه گوگل]این اثر طنز اپرای ایتالیایی بود و فرزند مغز هنری فیلدینگ خواننده لیبرت بود
[ترجمه ترگمان]این اثر، هجو اپرای ایتالیایی بود و فرزند brain هنری فیلدینگ بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A prolific writer, Auden was also a noted playwright, librettist, editor, and essayist.
[ترجمه گوگل]اودن که نویسنده ای پرکار بود، نمایشنامه نویس، کتاب نویس، ویراستار و مقاله نویس برجسته ای نیز بود
[ترجمه ترگمان]نویسنده پرکار، Auden، نویسنده، ویراستار، و مقاله نویس برجسته نیز بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نویسنده اشعار اپرا (اسم)
librettist

انگلیسی به انگلیسی

• person who writes the words for an opera
a librettist is a person who writes the words that are used in an opera or musical play.

پیشنهاد کاربران

بپرس