1. Let sleeping dogs lie.
[ترجمه Mohammad Reza] سری که درد نمی کنه رو دستمال نبند|
[ترجمه گوگل]بگذار سگ های خوابیده دروغ بگویند[ترجمه ترگمان]بگذار سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Let sleeping dog lie.
[ترجمه گوگل]بگذار سگ خواب دروغ بگوید
[ترجمه ترگمان] بذار سگ بخوابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بذار سگ بخوابه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. We decided to let sleeping dogs lie and not take them to court.
[ترجمه حسن زاده] ما تصمیم گرفتیم اختلافات گذشته را پیش نکشیم و به دادگاه نبریم.|
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم اجازه دهیم سگ های خوابیده دروغ بگویند و آنها را به دادگاه نبریم[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که به سگ های خفته اجازه دهیم که دروغ بگویند و آن ها را به دادگاه ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The best plan is just to let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]بهترین برنامه این است که فقط اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]بهترین برنامه این است که بگذارید سگ ها بخوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بهترین برنامه این است که بگذارید سگ ها بخوابند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Why can't she let sleeping dogs lie?
[ترجمه گوگل]چرا او نمی تواند اجازه دهد سگ های خواب دروغ بگویند؟
[ترجمه ترگمان]چرا نباید گذاشت سگ های خفته دروغ بگویند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چرا نباید گذاشت سگ های خفته دروغ بگویند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Example : I'd let sleeping dogs lie and not re - open the investigation into the crime.
[ترجمه گوگل]مثال: من اجازه میدهم سگهای خوابیده دروغ بگویند و تحقیقات درباره جنایت را دوباره آغاز نکنم
[ترجمه ترگمان]مثال: من اجازه داده بودم که سگ های خفته دروغ بگویند و تحقیقات را در مورد این جنایت باز نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مثال: من اجازه داده بودم که سگ های خفته دروغ بگویند و تحقیقات را در مورد این جنایت باز نکنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Don't tell Mother that you broke the window. Let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]به مادر نگو که شیشه را شکستی بگذار سگ های خوابیده دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]به مادر نگو که پنجره رو شکستی بگذار سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به مادر نگو که پنجره رو شکستی بگذار سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Dave: I really think you should just let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]دیو: من واقعاً فکر میکنم باید به سگهای خواب اجازه دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]من واقعا فکر می کنم تو باید بذاری سگ های خواب دروغ بگن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من واقعا فکر می کنم تو باید بذاری سگ های خواب دروغ بگن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. His second impulse therefore was to let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]بنابراین انگیزه دوم او این بود که اجازه دهد سگ های خوابیده دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، دومین محرک وی این بود که بگذارد سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، دومین محرک وی این بود که بگذارد سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Theo: Carly[Sentence dictionary], just let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]تئو: کارلی [فرهنگ جملات]، فقط بگذار سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]تیو: کارلی [ فرهنگ لغت نامه ]، فقط اجازه دهید که سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تیو: کارلی [ فرهنگ لغت نامه ]، فقط اجازه دهید که سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Don't wake him up. It's better to let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]بیدارش نکن بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]بیدارش نکن بهتر است بگذاریم سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بیدارش نکن بهتر است بگذاریم سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. I was very careful about what I said. It's best to let sleeping dogs lie, I think.
[ترجمه نگین] من درمورد حرفی که زدم خیلی دقت کردم بهتر است پا رو دم شیر نذارم فکر کنم|
[ترجمه گوگل]خیلی مراقب حرفم بودم به نظر من بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند[ترجمه ترگمان]من در مورد حرفی که زدم خیلی دقت کردم فکر می کنم بهتر است بگذاریم سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He will leave alone things that might cause trouble; as he would say, " let sleeping dogs lie. "
[ترجمه گوگل]او چیزهایی را که ممکن است باعث دردسر شوند را به حال خود رها خواهد کرد همانطور که او می گفت: "بگذارید سگ های خوابیده دروغ بگویند "
[ترجمه ترگمان]او تنها کاری خواهد کرد که ممکن است باعث دردسر شود؛ همانطور که می گفت، \" بگذار سگ های خفته دروغ بگویند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]او تنها کاری خواهد کرد که ممکن است باعث دردسر شود؛ همانطور که می گفت، \" بگذار سگ های خفته دروغ بگویند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Wait until they notify you that you must appear; why invite trouble ? Better let sleeping dogs lie.
[ترجمه گوگل]صبر کنید تا به شما اطلاع دهند که باید ظاهر شوید چرا دعوت به دردسر؟ بهتر است اجازه دهید سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه ترگمان]صبر کن تا آن ها به تو خبر بدهند که تو باید ظاهر شوی، چرا تو دردسر درست می کنی؟ بهتره بذاری سگ ها دروغ بگن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صبر کن تا آن ها به تو خبر بدهند که تو باید ظاهر شوی، چرا تو دردسر درست می کنی؟ بهتره بذاری سگ ها دروغ بگن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید