leal

/ˈliːl//liːl/

معنی: وفادار، صادق، حق شناس
معانی دیگر: (اسکاتلند) باوفا، مخلص، عهدنشکن، اسکاتلند وظیفه شناس، بی عیب، دوست

جمله های نمونه

1. Leal theorizes it might be possible to eliminate the $ 60-million annual electrical bill local governmental entities must pay.
[ترجمه گوگل]Leal معتقد است که ممکن است بتوان 60 میلیون دلار قبض برق سالانه را که نهادهای دولتی محلی باید پرداخت کنند، حذف کرد
[ترجمه ترگمان]لئال ادعا می کند که این امکان وجود دارد که لایحه سالانه ۶۰ میلیون دلاری که نهاده ای دولتی محلی باید پرداخت کنند را از بین ببرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Leal has been calling for the creation of an open and competitive bidding procedure for architects, consultants and engineers.
[ترجمه گوگل]Leal خواستار ایجاد یک روش مناقصه آزاد و رقابتی برای معماران، مشاوران و مهندسان بوده است
[ترجمه ترگمان]لئال خواستار ایجاد یک روش مزایده آزاد و رقابتی برای معماران، مشاوران و مهندسین شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Leal also has good ideas about improving city tax collections.
[ترجمه گوگل]Leal همچنین ایده های خوبی در مورد بهبود جمع آوری مالیات شهری دارد
[ترجمه ترگمان]لئال همچنین ایده های خوبی در مورد بهبود مجموعه های مالیاتی شهر دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Councilmen Jos Ibarra and Steve Leal have opposed it, saying the money is needed for improvements to existing neighborhoods.
[ترجمه گوگل]اعضای شورای شهر جوس ایبارا و استیو لیل با آن مخالفت کردند و گفتند که این پول برای بهبود محله‌های موجود مورد نیاز است
[ترجمه ترگمان]councilmen جوس و استیو لئال با آن مخالفت کردند و گفتند که این پول برای بهبود محله های موجود مورد نیاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. No one will lead Leal around by the nose.
[ترجمه گوگل]هیچ کس لیل را با بینی هدایت نمی کند
[ترجمه ترگمان]هیچ کس \"لئال\" را به این طرف و آن طرف هدایت نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If Diaz is convicted of robbing Leal, he could face 15 years to life in jail as a predicate felon.
[ترجمه گوگل]اگر دیاز به جرم سرقت لیل محکوم شود، ممکن است به عنوان یک جنایتکار منتخب با ۱۵ سال حبس ابد روبرو شود
[ترجمه ترگمان]اگر دیاز به سرقت لئال محکوم شده، او می تواند با ۱۵ سال زندان به عنوان یک مجرم (predicate)مواجه شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Leal: I'm interested in ur hardware.
[ترجمه گوگل]لیل: من به سخت افزار شما علاقه مند هستم
[ترجمه ترگمان]لئال: من به ur علاقه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Texas-born Leal sold her story on Kutcher weeks after the fling, which took place on Ashton and Demi's sixth wedding anniversary, September 2
[ترجمه گوگل]لیل که متولد تگزاس است، هفته‌ها پس از پرت شدن داستان خود در مورد کاچر، که در ششمین سالگرد ازدواج اشتون و دمی در 2 سپتامبر رخ داد، فروخت
[ترجمه ترگمان]\"لئال\" که متولد تگزاس است، داستان خود را در ۲ هفته پس از اینکه fling، که در روز ۲ سپتامبر در مراسم عروسی اشتون و دمی s برگزار شد، به فروش رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. That omission has just been corrected by Manuel Leal and Brian Powell of Duke University, in North Carolina—and the result is intriguing.
[ترجمه گوگل]این حذف توسط مانوئل لیل و برایان پاول از دانشگاه دوک در کارولینای شمالی تصحیح شده است - و نتیجه جالب است
[ترجمه ترگمان]این غفلت تازه توسط مانوئل لئال و برایان پاول از دانشگاه دوک در کارولینای شمالی تصحیح شده است و نتیجه بسیار جذاب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The leal and the hopeful shook Billy McMahan's hand. And there was born suddenly in the worshipful soul of Ikey Snigglefritz an audacious, thrilling impulse.
[ترجمه گوگل]لیال و امیدوار با بیلی مک ماهان دست دادند و ناگهان در روح پرستش آیکی اسنیگلفریتز انگیزه ای جسورانه و هیجان انگیز متولد شد
[ترجمه ترگمان]دست بیلی و امیدوار کننده دست بیلی را تکان داد و ناگهان در روح پر ولع و پر شور و هیجانی سرکش و پر شور و هیجانی به دنیا آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Leal: I'll do that, Meanwhile, could u give me the indication of the price?
[ترجمه گوگل]لیل: من این کار را انجام خواهم داد، در همین حین، می توانید قیمت را به من بدهید؟
[ترجمه ترگمان]\"لئال\": من این کار را می کنم، در همین حال، می تواند نشانه ای از قیمت را به من بدهد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The split follows reports that 22-year-old Sara Leal alleged a one-night stand with Kutcher on his sixth wedding anniversary with Moore in September.
[ترجمه گوگل]این جدایی به دنبال گزارش هایی است که سارا لیل 22 ساله ادعا می کند که یک شب با کوچر در ششمین سالگرد ازدواجش با مور در ماه سپتامبر صحبت کرده است
[ترجمه ترگمان]این جدایی به دنبال گزارش هایی مبنی بر اینکه سارا لئال ادعا می کند که یک شب یک شب با کوچر در ششمین سالگرد ازدواج خود با مور در ماه سپتامبر ایستاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dr. Leal said he hoped the study would lead to more investigations into the cognitive abilities of reptiles.
[ترجمه گوگل]دکتر لیل گفت که امیدوار است این مطالعه به تحقیقات بیشتری در مورد توانایی های شناختی خزندگان منجر شود
[ترجمه ترگمان]دکتر لئال اظهار داشت که امیدوار است این مطالعه منجر به تحقیقات بیشتر در زمینه توانایی های شناختی خزندگان شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Leal and Syed wondered whether the insects followed the same scent to find people and birds.
[ترجمه گوگل]لیل و سید در تعجب بودند که آیا حشرات از همان عطر پیروی می کنند تا مردم و پرندگان را پیدا کنند
[ترجمه ترگمان]\"لئال\" و \"سید\" در حیرت بودند که آیا این حشرات از همان بویی که مردم و پرنده ها را پیدا می کنند پیروی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Leal:I'm glad to have the opportunity of visiting ur corporation. I hope we can do business together.
[ترجمه گوگل]لیل: خوشحالم که فرصت بازدید از شرکت شما را دارم امیدوارم بتوانیم با هم تجارت کنیم
[ترجمه ترگمان]لئال: خوشحالم که فرصت ملاقات با شرکت ur را دارم امیدوارم بتوانیم با هم کار کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وفادار (صفت)
constant, allegiant, loyal, staunch, stanch, leal, trig, single-hearted

صادق (صفت)
truthful, frank, allegiant, loyal, leal, honest, sincere, veridical

حق شناس (صفت)
leal, grateful

پیشنهاد کاربران

بپرس