lavatory

/ˈlævəˌtɔːri//ˈlævətr̩i/

معنی: دستشویی، مستراح
معانی دیگر: آبریزگاه، مستراح (اتاقکی که خلا و دستشویی دارد)، (انگلیس) صندلی مستراح سیفون دار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: lavatories
(1) تعریف: a room provided with washing and often toilet facilities.

(2) تعریف: a basin or bowl for washing or bathing, esp. one with running water.

(3) تعریف: (chiefly British) a room with a toilet.

جمله های نمونه

1. Where is the ladies' lavatory please?
[ترجمه گوگل]سرویس بهداشتی خانم ها کجاست لطفا؟
[ترجمه ترگمان]دستشویی زنونه کجاست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. May I use your lavatory I'm bursting!
[ترجمه Mohamad daichi] ممکنه از دست شویی تون استفاده کنم دارم میترکم
|
[ترجمه گوگل]می توانم از دستشویی شما استفاده کنم من دارم می ترکم!
[ترجمه ترگمان]اجازه می دهید از مستراح استفاده کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The nearest public lavatory is at the station.
[ترجمه گوگل]نزدیکترین دستشویی عمومی در ایستگاه است
[ترجمه ترگمان]نزدیک ترین مستراح عمومی در ایستگاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The criminal put the torn papers in the lavatory and tried to flush them away.
[ترجمه گوگل]جنایتکار کاغذهای پاره شده را در دستشویی گذاشت و سعی کرد آنها را بیرون بیاورد
[ترجمه ترگمان]جنایتکار اوراق پاره شده را در مستراح گذاشت و سعی کرد آن ها را از خود دور کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Is there any lavatory in this building?
[ترجمه گوگل]آیا در این ساختمان دستشویی وجود دارد؟
[ترجمه ترگمان]دستشویی تو این ساختمون هست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The lavatory won't flush.
[ترجمه گوگل]دستشویی آب نمی کشد
[ترجمه ترگمان]مستراح سرخ نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. There's a bathroom and a lavatory upstairs.
[ترجمه گوگل]یک حمام و یک دستشویی در طبقه بالا وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یک حمام و دستشویی طبقه بالا هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Feldwebel said he was going to the lavatory.
[ترجمه گوگل]فلد وبل گفت که به دستشویی می رود
[ترجمه ترگمان]The گفت که میره دستشویی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. What about going to the lavatory?
[ترجمه گوگل]در مورد رفتن به دستشویی چطور؟
[ترجمه ترگمان]رفتن به مستراح چی میشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Is the lavatory vacant?
[ترجمه گوگل]آیا دستشویی خالی است؟
[ترجمه ترگمان]دستشویی خالیه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I told him about the lavatory on the entrance floor, which did for the fourteen tenants in the house.
[ترجمه گوگل]درباره دستشویی طبقه ورودی به او گفتم که برای چهارده مستأجر خانه انجام شد
[ترجمه ترگمان]به او درباره مستراح در طبقه اول گفتم که برای چهارده مستاجر خانه این کار را کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Louis always occupied the lavatory straight after breakfast.
[ترجمه گوگل]لویی همیشه بلافاصله بعد از صبحانه دستشویی را اشغال می کرد
[ترجمه ترگمان]لویی همیشه بعد از صبحانه به مستراح رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The lavatory is vacant.
[ترجمه گوگل]دستشویی خالی است
[ترجمه ترگمان]مستراح خالی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. I rushed down the dark passage to the lavatory with both hands at my face.
[ترجمه گوگل]با دو دست به صورتم از راهرو تاریک به سمت دستشویی رفتم
[ترجمه ترگمان]با هر دو دستش به طرف دستشویی دویدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. I heard the noise of water and the lavatory flushing.
[ترجمه گوگل]صدای آب و گرگرفتگی دستشویی را شنیدم
[ترجمه ترگمان]صدای آب و مستراح را شنیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دستشویی (اسم)
basin, lavatory, washstand

مستراح (اسم)
privy, toilet, lavatory, cloaca, loo, latrine, restroom, toilette, john

تخصصی

[عمران و معماری] دستشویی - روشویی

انگلیسی به انگلیسی

• bathroom, washroom, room with a sink and toilet; toilet; wash basin, sink
a lavatory is the same as a toilet.
a lavatory is the same as a washbasin; used in american english.

پیشنهاد کاربران

اتاق یا بخشی با توالت و دستشویی؛ اغلب به حمام اشاره دارد.
در اصطلاحات هوانوردی حمام های هواپیما
کلمه "lavatory" از کلمه لاتین "lavatorium" به معنای مکانی نه تنها برای شستشو بلکه به امکانات حمام به طور کلی اشاره دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

متاردف: Bathroom, restroom, washroom
مثال؛
The lavatory was freshly cleaned and stocked with soap and towels.
He asked the flight attendant where the lavatory was located.
The office building had a lavatory on every floor.

دست شویی داخل خانهbathroom
دست شویی بیرونrestroom
دست شویی هواپیما lavatory
کاربرد باکلاس و محترمانه همان �دستشویی� ست. به همین خاطر، �سرویس بهداشتی� معادل بهتری ست. مثلا وقتی می ریم رستوران به گارسون می گیم: Could you direct me to the lavatory, please
نه WC یا Toilet یا Bathroom
رستشویی هواپیما

بپرس