• (1)تعریف: molten rock erupting from a volcano or volcanic fissure.
• (2)تعریف: the substance formed when this molten rock cools and solidifies.
جمله های نمونه
1. lava was extruding from mountain fissures
گدازه های آتشفشانی از شکاف های کوه به بیرون جهش می کرد.
2. volcanic lava crusts as it cools
گدازه ی آتشفشانی سرد که می شود پوسته می بندند.
3. volcanic lava was burbling down the hill
مواد گداخته ی آتشفشانی قل قل کنان از تپه سرازیر می شد.
4. the outpouring of lava buried the village
فوران گدازه های آتشفشانی دهکده را مدفون کرد.
5. the volcano disgorges lava
آتش فشان گدازه بیرون می دهد.
6. a lake of hardened lava
دریاچه ای از گدازه ی سفت شده
7. a river of volcanic lava
رودی از گدازه ی آتشفشانی
8. a volcano spewing out lava
آتشفشانی که گدازه بیرون می داد
9. A volcano emits smoke, lava and ashes.
[ترجمه mohammadali] یک کوه آتشفشان، دود، ماده مذاب و خاکستر ، به بیرون منتقل می کند.
|
[ترجمه شان] کوه آتشقشانی از خود، دود، گدازه و خاکستر منتشر می کند.
|
[ترجمه گوگل]یک آتشفشان دود، گدازه و خاکستر ساطع می کند [ترجمه ترگمان]یک آتشفشان، دود می کند، گدازه و خاکستر [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The volcanic lava solidifies as it cools.
[ترجمه mohammadali] گدازه آتشفشانی، همزمان با سرد شدن، متبلور می شود.
|
[ترجمه شان] گدازه آتشقشانی ، همزمان با سرد شدن ، منجمد می شوند.
|
[ترجمه گوگل]گدازه های آتشفشانی با سرد شدن جامد می شوند [ترجمه ترگمان]گدازه آتش فشانی منجمد می شود و خنک می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The lava will just ooze gently out of the crater.
[ترجمه گوگل]گدازه به آرامی از دهانه بیرون می ریزد [ترجمه ترگمان]این گدازه به آرامی از حفره بیرون می ریزد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Rivers of molten lava flowed down the mountain.
[ترجمه گوگل]رودخانه هایی از گدازه های مذاب از کوه سرازیر شدند [ترجمه ترگمان]ری ورز از گدازه ها فوران می کرد و از کوه سرازیر می شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Flows of lava radiated out from the volcano's crater.
[ترجمه گوگل]جریانهای گدازه از دهانه آتشفشان بیرون میآمدند [ترجمه ترگمان]جریان گدازه از دهانه آتشفشان می درخشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Molten volcanic lava solidifies as it cools.
[ترجمه گوگل]گدازه مذاب آتشفشانی با سرد شدن جامد می شود [ترجمه ترگمان]گدازه آتشفشان در حال سرد شدن منجمد می شود و خنک می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. The volcano spewed molten lava.
[ترجمه گوگل]آتشفشان گدازه مذاب را به بیرون پرتاب کرد [ترجمه ترگمان]کوه آتشفشان، گدازه مذاب را بالا زد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
16. His anger spilled out like lava.
[ترجمه شان] خشمش همچون گدازه آتشفشانی، فوران کرد.
|
[ترجمه گوگل]عصبانیتش مثل گدازه بیرون ریخت [ترجمه ترگمان]خشمش مثل گدازه به بیرون جاری شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
گدازه (اسم)
lava
مواد مذاب اتشفشانی (اسم)
lava
توده گداخته اتشفشانی (اسم)
lava
تخصصی
[عمران و معماری] گدازه - گدازه آتشفشان [برق و الکترونیک] گدازه سنگ سوخته طبیعی که عمدتا از سیلیکات منیزیم تشکیل شده و در عایقها به کار می رود. [زمین شناسی] گدازه ماگمایی که به سطح می رسد (سنگ مایعی که از آتشفشان خارج می شود) و روی سطح زمین بیرون می ریزد.به مواد مشابهی که در اثر سرد شدن جامد شده اند هم اطلاق می شود.لاوا معمولا سریع حرکت نمی کند، اما می تواند منجر به خسارات زیادی از جمله آتش سوزی شود. [معدن] گدازه (سنگ شناسی)
انگلیسی به انگلیسی
• molten rock expelled from a volcano; solidified volcanic rock lava is the hot liquid rock that comes out of a volcano and becomes solid as it cools.
پیشنهاد کاربران
گدازه مثال: a river of molten lava یک رود از گدازه های گداخته
گدازه
lava - Monkey نام نوعی میمون
ما در ماینکرفت هم لاوا را داریم به معنای مذاب و گداز و . . . . . .
گدازه مواد مذاب
ستوده
lava ( زمینشناسی ) واژه مصوب: گدازه تعریف: اصطلاحی کلی که بر مذاب آتشفشانی و سنگ حاصل از انجماد آن دلالت دارد