lash out


1- با شدت و خشونت زدن 2- سخت مورد انتقاد قرار دادن، تاختن بر

جمله های نمونه

1. She would suddenly lash out at other children.
[ترجمه داوود شفیعی] او ممکن است ناگهانی بچه های دیگر را بزند.
|
[ترجمه گوگل]او ناگهان به بچه های دیگر حمله می کرد
[ترجمه ترگمان]ناگهان به بچه های دیگر ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This is no time to lash out on a new stereo.
[ترجمه گوگل]اکنون وقت آن نیست که به یک استریو جدید حمله کنید
[ترجمه ترگمان]این زمان برای ضربه زدن به یک دستگاه استریو نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Let's lash out and have champagne.
[ترجمه مصطفی امیرجانی] بیائید عرق خوری کنیم و شامپاین بخوریم
|
[ترجمه گوگل]بیایید هول کنیم و شامپاین بخوریم
[ترجمه ترگمان]بیا شلاق بزنیم و شامپاین بخوریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The people applaud politely when speakers lash out at Gov.
[ترجمه گوگل]هنگامی که سخنرانان بر سر فرماندار انتقاد می کنند، مردم مؤدبانه کف می زنند
[ترجمه ترگمان]مردم هنگامی که سخنگویان به طور جدی به دولت ضربه می زنند، مودبانه کف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Especially during slow economic times, we tend to lash out at foreigners and blame them for our troubles.
[ترجمه گوگل]به خصوص در زمان‌های کند اقتصادی، ما تمایل داریم به خارجی‌ها حمله کنیم و آنها را مقصر مشکلات خود بدانیم
[ترجمه ترگمان]به خصوص در زمان کند اقتصادی، ما تمایل داریم که به خارجی ها حمله کنیم و آن ها را به خاطر مشکلات خود سرزنش کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If not, it will lash out at you and kill you.
[ترجمه گوگل]اگر نه، به شما حمله می کند و شما را می کشد
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را نکنی، آن وقت به تو ضربه خواهد زد و تو را خواهد کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Can we afford to lash out on an air - conditioner ?
[ترجمه گوگل]آیا می توانیم از پس کولر گازی بربیاییم؟
[ترجمه ترگمان]ما می تونیم با یه دستگاه تهویه هوا شلاق بزنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He would suddenly lash out at other children.
[ترجمه گوگل]او ناگهان به بچه های دیگر حمله می کرد
[ترجمه ترگمان]ناگهان به بچه های دیگر ضربه می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lash Out deals 3 damage to target creature.
[ترجمه گوگل]Lash Out 3 آسیب به موجود هدف وارد می کند
[ترجمه ترگمان]Lash با سه ضربه به موجودی هدف سر و کار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The more the reactionaries lash out, the more resistance they provoke.
[ترجمه گوگل]هر چه مرتجعین بیشتر به شدت اعتراض کنند، مقاومت بیشتری برمی انگیزند
[ترجمه ترگمان]the که واکنش ها بیشتر است مقاومت بیشتری به عمل می آورند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then you lash out your tongue and catch it.
[ترجمه گوگل]سپس زبان خود را بیرون می آورید و آن را می گیرید
[ترجمه ترگمان] پس زبونت رو lash و بگیریش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A ghaele might lash out with a blast of wintry cold sows strife among her enemies.
[ترجمه گوگل]یک غائله ممکن است با انفجار سرمای زمستانی در میان دشمنانش نزاع کند
[ترجمه ترگمان]ممکن بود در میان دشمنان او با انفجار سرد زمستانی ضربه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Martin wanted to lash out physically at the two in front of them, but restrained himself.
[ترجمه گوگل]مارتین می خواست به دو نفر جلوی آنها حمله فیزیکی کند، اما خود را مهار کرد
[ترجمه ترگمان]مارتین می خواست از نظر فیزیکی در برابر آن ها مقاومت کند، اما خودداری کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Without the ability to understand their fate they lash out violently against anyone they cross.
[ترجمه گوگل]بدون توانایی درک سرنوشت خود، آنها به شدت علیه هر کسی که از آن عبور می کنند حمله می کنند
[ترجمه ترگمان]بی آن که توانایی درک fate را داشته باشند در برابر هر کسی که از آن عبور می کنند به شدت ضربه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• attack verbally; suddenly attack a person or something

پیشنهاد کاربران

To lash out means to suddenly and angrily express one's feelings, often by attacking someone verbally or physically. It can also refer to reacting aggressively in response to frustration or pain.
✍️ خشمگین شدن/ ابراز ناگهانی و عصبانی احساسات شخص، معمولاً با حمله به کسی به صورت کلامی یا فیزیکی. این اصطلاح همچنین می تواند به واکنش های تهاجمی در پاسخ به ناامیدی یا درد اشاره کند.
...
[مشاهده متن کامل]

✍️✍️ به طور مجازی، خشمگین شدن می تواند به فوران آتشفشان/volcanic eruption تشبیه شود، جایی که احساسات انباشته شده به طور غیرمنتظره ای فوران می کنند و بر دیگران تأثیر می گذارند.
👈مترادف: Attack, strike out, snap, vent.
👇مثال؛
1 - "When she felt overwhelmed by stress, she lashed out at her friends without meaning to. "
2 - "It's important to find healthy ways to express feelings rather than lashing out. "
3 - "He lashed out at the referee after receiving a foul call. "

پول زیاد خرج کرپن برای کار غیر ضروری
I lashed out 5000$ for my wedding
قشقرق به پا کردن
مخفی نگه داشتن چیزی
ازروی خشم با چیزی که دستت هست مانند شلاق ضربه زدن. ( جالبه اینو یه سایت برای کاری که زورف ( تنیسور آلمانی ) که با راکتش با خشم تمام به سکوی داور و زیرپاش ضربه میزنه بکار برده بود )
قاطی کردن
سخت مورد انتقاد قرار دادن کسی.
گردوخاک! گردو خاک کردن! Trump lashes out at tv interview ترامپ در تلویزیون گردوخاک کرد!
پریدن به. . The mayor lashed out at her critics during the interview شهردار در مصاحبش به منتقدان پرید!. . . Dont lash out at me, im just the messanger به من نپر! من فقط پیام رو آوردم!
حمله ور شدن
پرخاشگری کردن
توپیدن به کسی
پول زیادی برای تجملات خرج کردن
1. سر کسی فریاد زدن
2. به سمت کسی حمله ور شدن
* حرف اضافه آن نیز at است
از کوره در رفتن
حمله کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس