laryngitis

/ˌlerənˈdʒaɪtəs//ˌlærɪnˈdʒaɪtɪs/

معنی: التهاب حنجره، اماس خشک نای
معانی دیگر: (پزشکی) نایسر تبسی، خشک نای تبسی، لارنژیت، خروسک، طب اماس خشک نای

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: laryngitic (adj.)
• : تعریف: an inflammation of the larynx, usu. marked by difficulty in making the voice audible.

جمله های نمونه

1. My wife had laryngitis and lost her voice for several days.
[ترجمه گوگل]همسرم لارنژیت داشت و چند روزی صدایش را از دست داد
[ترجمه ترگمان]زن من التهاب حنجره داشت و چند روزی صدایش را از دست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Hadn't Lisa mentioned laryngitis as one of the symptoms?
[ترجمه گوگل]آیا لیزا لارنژیت را به عنوان یکی از علائم ذکر نکرده بود؟
[ترجمه ترگمان]مگه لیسا التهاب \"التهاب حنجره\" رو به عنوان یکی از علائمش نگفته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Objective: To observe the effect of treating acute laryngitis with beclomethasone dipropionate aerosol.
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه اثر درمان لارنژیت حاد با آئروسل بکلومتازون دی پروپیونات
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده اثر برخورد شدید laryngitis با beclomethasone dipropionate aerosol
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The teacher was sick with laryngitis and canceled class.
[ترجمه گوگل]معلم مبتلا به حنجره بود و کلاس را لغو کرد
[ترجمه ترگمان]معلم با laryngitis و کلاس لغو شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Conclusion: An effectual remedy on acute laryngitis by inspired beclomethasone dipropionate aerosol.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری: یک داروی مؤثر در درمان لارنژیت حاد با استفاده از آئروسل بکلومتازون دیپروپیونات الهام گرفته شده است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: یک درمان موثر بر laryngitis حاد با الهام بخشیدن به beclomethasone dipropionate aerosol
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To the cold, whooping cough, laryngitis, chronic bronchitic effective.
[ترجمه گوگل]برای سرماخوردگی، سیاه سرفه، التهاب حنجره، برونشیت مزمن موثر است
[ترجمه ترگمان]، برای سرما، سیاه سرفه، التهاب laryngitis، موثر و موثر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For many years Harold was afflicted with edematous laryngitis.
[ترجمه گوگل]سال ها هارولد به لارنژیت ادماتیک مبتلا بود
[ترجمه ترگمان]برای چندین سال هارولد با edematous laryngitis مبتلا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Symptoms of a viral infection with laryngitis can include hoarseness, swollen glands in theand sometimes feer.
[ترجمه گوگل]علائم عفونت ویروسی همراه با لارنژیت می تواند شامل گرفتگی صدا، تورم غدد در آن و گاهی اوقات تب باشد
[ترجمه ترگمان]علایم عفونت ویروسی با laryngitis می تواند شامل hoarseness، غدد swollen در theand و گاهی اوقات feer باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He could only really recapture the timbre if he had laryngitis when the time came for shooting.
[ترجمه گوگل]او تنها در صورتی می‌توانست که زمانی که زمان تیراندازی می‌رسید، لارنژیت داشته باشد، صدا را دوباره به دست بیاورد
[ترجمه ترگمان]او فقط می توانست، اگر زمانی که زمان شکار فرا می رسید، صدای timbre را دوباره پس بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Manchester premiere in March 1974 had to be cancelled when Crawford went down with laryngitis.
[ترجمه گوگل]اولین نمایش منچستر در مارس 1974، زمانی که کرافورد دچار التهاب حنجره شد، لغو شد
[ترجمه ترگمان]اولین اجرای منچستر در مارس ۱۹۷۴، زمانی لغو شد که کرافورد با laryngitis رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The risk for further problems is increased by not resting your voice when you have laryngitis.
[ترجمه گوگل]خطر مشکلات بعدی با استراحت نکردن صدایتان در هنگام ابتلا به لارنژیت افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]ریسک برای مشکلات بیشتر وقتی افزایش پیدا می کند که صدای خود را در زمانی که laryngitis دارید قرار ندهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Noni leaf has been used for treatment of gingivitis, periodontal diseases, laryngalgia, laryngitis, cold, headaches, rheumatic arthritis, fracture, sprain, skin disease, and so on.
[ترجمه گوگل]از برگ نونی برای درمان ورم لثه، بیماری های پریودنتال، حنجره، حنجره، سرماخوردگی، سردرد، آرتریت روماتیسمی، شکستگی، رگ به رگ شدن، بیماری پوستی و غیره استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]برگ Noni برای درمان of، بیماری های periodontal، laryngalgia، laryngitis، سرماخوردگی، سردرد، ورم مفاصل روماتیسمی، شکستگی، رگ به رگ شدگی، بیماری پوستی و غیره استفاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To observe the therapeutic effect of budesonide(BUD) inhalation on acute infectious laryngitis and laryngotracheobronchitis in children.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده اثر درمانی استنشاق بودزوناید (BUD) بر لارنژیت عفونی حاد و لارنگوتراکئوبرونشیت در کودکان
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار مشاهده اثر درمانی of (BUD)بر بیماری های عفونی حاد و laryngotracheobronchitis در کودکان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

التهاب حنجره (اسم)
laryngitis

اماس خشک نای (اسم)
laryngitis

انگلیسی به انگلیسی

• inflammation of the larynx (medicine)
laryngitis is an infection of the throat in which your larynx becomes swollen and painful, making it difficult for you to speak.

پیشنهاد کاربران

بپرس