lankiness


درازی و لاغری، لندوکی

جمله های نمونه

1. For all his lankiness he was tough, and good nursing pulled him through.
[ترجمه گوگل]با تمام لاغری‌اش، او سرسخت بود، و پرستاری خوب او را به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]برای همه lankiness او سخت بود و از او پرستاری می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is as though he vividly re-members the lankiness of adolescence, of growing too fast. He reiterates the miracle of his own childhood as the Other within him-self.
[ترجمه گوگل]گویی او به وضوح لختی دوران نوجوانی و رشد خیلی سریع را به یاد می آورد او معجزه دوران کودکی خود را به عنوان دیگری در درون خود تکرار می کند
[ترجمه ترگمان]مثل این است که او دوباره اعضای سنین بلوغ را به روشنی می بیند، رشد بیش از حد سریع او معجزه دوران کودکی خود را به عنوان دیگری در درون خود تکرار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's lanky, but within that lankiness he has a presence and command that seems contrary to the way he's built.
[ترجمه گوگل]او لاغر اندام است، اما در درون آن لاغری حضور و فرمانی دارد که به نظر می رسد برخلاف روشی که او ساخته شده است
[ترجمه ترگمان]قد بلند و lanky دارد، اما در آن واحد، حضور و فرمانی دارد که به نظر می آید برخلاف روشی که او ساخته نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was already taller than most Yek, and his stature displayed the kind of lankiness which promised both strength and agility.
[ترجمه گوگل]او قبلاً از اکثر یک قد بلندتر بود، و قد و قامتش نشان دهنده نوعی لاغری بود که هم قدرت و هم چابکی را نوید می داد
[ترجمه ترگمان]قدش بلندتر از most بود و قد و قامت او نوعی of بود که هم قدرت و هم چابکی را نوید می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I tried to avoid my usual error of making the head too large and went too far in the other direction, although the lankiness does look kind of spiffy.
[ترجمه گوگل]سعی کردم از اشتباه همیشگی خود که سر را خیلی بزرگ می‌کردم اجتناب کنم و بیش از حد در جهت دیگر حرکت کردم، هرچند که درازی به‌نظر می‌رسد تا حدی تند به نظر می‌رسد
[ترجمه ترگمان]سعی کردم اشتباه همیشگی خود را نادیده بگیرم و از آن طرف دیگر به طرف دیگر رفتم، هرچند که lankiness به نظر یک جور spiffy می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• thinness, leanness

پیشنهاد کاربران

بپرس