langur

/lʌŋˈɡʊər//lʌŋˈɡʊə/

(جانورشناسی) لانگور (میمون های لاغر اندام و دراز دم و ریش دار بومی هند و آسیای جنوب شرقی از جنس: presbytis)، انواع میمونهای دم دراز ودارای ابروهای پرپشت اسیا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several slender, long-tailed Asian monkeys that have a chin tuft and bushy eyebrows.

جمله های نمونه

1. Swamp deer and grey langurs at a waterhole, a perfect site for a leopard ambush.
[ترجمه گوگل]گوزن های باتلاقی و لنگورهای خاکستری در یک چاله آبی، مکانی عالی برای کمین پلنگ
[ترجمه ترگمان]گوزن نر و گوزن خاکستری در waterhole، محل مناسبی برای کمین پلنگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Old World monkeys: guenon; baboon; colobus monkey; langur; macaque ; mandrill ; mangabey; patas; proboscis monkey.
[ترجمه گوگل]میمون های دنیای قدیم: گنون; بابون; میمون کلوبوس; لنگور; ماکاک ; ماندریل ; منگابی; پاتاس; میمون پروبوسیس
[ترجمه ترگمان]میمون دنیای کهنه، میمون baboon؛ میمون baboon؛ میمون؛ میمون؛ میمون؛ میمون؛؛ میمون proboscis؛ میمون proboscis
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is feared that this golden male langur is the last of its kind if hunting, poaching, and their habitat are not under controlled.
[ترجمه گوگل]بیم آن می رود که اگر شکار، شکار غیرقانونی و زیستگاه آنها تحت کنترل نباشد، این لنگور نر طلایی آخرین نوع خود باشد
[ترجمه ترگمان]می ترسد که این langur نر طلایی آخرین نوع از نوع خود باشد در صورتی که شکار، شکار غیرقانونی و سکونت گاه آن ها تحت کنترل نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The interrelation of habitat factors of white headed langur has also been stud.
[ترجمه گوگل]ارتباط متقابل عوامل زیستگاه لنگور سر سفید نیز مورد مطالعه قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]رابطه متقابل عوامل زیستگاهی langur با سطح سفید نیز مورد بررسی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. A troop of Hanuman langur a watering hole used by tigers in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه گوگل]گروهی از هانومان لانگور چاله آبیاری مورد استفاده ببرها در پارک ملی بانداوگاره هند
[ترجمه ترگمان]یک گروه از Hanuman در پارک ملی Bandhavgarh هند از سوراخ آب استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Langur monkeys are similarly employed around the grounds of parliament and some government buildings in New Delhi.
[ترجمه گوگل]میمون های لنگور به طور مشابه در اطراف محوطه پارلمان و برخی از ساختمان های دولتی در دهلی نو به کار گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]این میمون ها به طور مشابهی در اطراف زمین های پارلمان و برخی ساختمان های دولتی در دهلی نو به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Between female white headed langur and female tonkin langur, all values excepting the monocyte percentage had no significant difference.
[ترجمه گوگل]بین لنگور سر سفید ماده و لنگور تنکین ماده، همه مقادیر به جز درصد مونوسیت تفاوت معنی‌داری نداشتند
[ترجمه ترگمان]بین langur white و tonkin langur زن، همه مقادیر بجز درصد monocyte تفاوت معنی داری نداشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The white -headed langur, one of many endangered species of primates in Asia, is found only in Guangxi province in southern China.
[ترجمه گوگل]لانگور سر سفید، یکی از گونه‌های در معرض خطر انقراض پستانداران آسیایی، تنها در استان گوانگشی در جنوب چین یافت می‌شود
[ترجمه ترگمان]The white، یکی از گونه های در معرض خطر انقراض primates در آسیا، تنها در استان Guangxi در جنوب چین یافت می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A troop of Hanuman langur monkeys drinks from a watering hole used by tigers in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه گوگل]گروهی از میمون‌های هانومان لانگور از چاله آبی که ببرها در پارک ملی بانداوگاره هند استفاده می‌کنند، می‌نوشند
[ترجمه ترگمان]گروهی از میمون ها در پارک ملی Bandhavgarh هند از یک گودال آبی استفاده می کنند که توسط ببرها در پارک ملی Bandhavgarh هند استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. According to the current statistics, the species distinguished in China include: Xinjiang tiger, Mongolia wild horse, Saiga antelope, rhino, David deer and Douc langur.
[ترجمه گوگل]طبق آمار فعلی، گونه های متمایز شده در چین عبارتند از: ببر سین کیانگ، اسب وحشی مغولستان، بز کوهی سایگا، کرگدن، گوزن داوید و دوک لانگور
[ترجمه ترگمان]براساس آمار فعلی، گونه های برجسته در چین عبارتند از: ببر Xinjiang، اسب وحشی مغولستان، بزه ای کوهی سایگا، کرگدن، دیوید گوزن و Douc langur
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Photo of the Day: Animal Mothers and Babies In an image taken by a remotely operated 35-mm camera, a baby langur monkey clings to his mother's chest in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه گوگل]عکس روز: مادران و نوزادان حیوانات در تصویری که توسط یک دوربین 35 میلی متری از راه دور گرفته شده است، یک بچه میمون لانگور در پارک ملی بانداوگاره هند به سینه مادرش چسبیده است
[ترجمه ترگمان]عکس روز: مادران و مادران حیوانات در تصویری که توسط یک دوربین ۳۵ میلیمتری اداره می شود، یک میمون langur نوزاد به سینه مادرش در پارک ملی Bandhavgarh هند چسبیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There are too many monkeys, Dayal was quoted as saying. Langur monkeys are similarly employed around the grounds of parliament and some government buildings in New Delhi.
[ترجمه گوگل]به نقل از دیال، میمون ها بسیار زیاد هستند میمون های لنگور به طور مشابه در اطراف محوطه پارلمان و برخی از ساختمان های دولتی در دهلی نو به کار گرفته می شوند
[ترجمه ترگمان]به نقل از Dayal، میمون ها بسیاری از میمون ها نیز وجود دارند این میمون ها به طور مشابهی در اطراف زمین های پارلمان و برخی ساختمان های دولتی در دهلی نو به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In an image taken by a remotely operated 35-mm camera, a baby langur monkey clings to his mother's chest in India's Bandhavgarh National Park.
[ترجمه گوگل]در تصویری که توسط یک دوربین 35 میلی‌متری از راه دور گرفته شده است، یک بچه میمون لانگور در پارک ملی بانداوگاره هند به سینه مادرش می‌چسبد
[ترجمه ترگمان]در تصویری که توسط یک دوربین ۳۵ میلیمتری اداره می شود، یک میمون langur نوزاد به سینه مادرش در پارک ملی Bandhavgarh هند چسبیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Delhi authorities have deployed a contingent of large black-faced langur monkeys at the Commonwealth Games venues to scare away smaller simians.
[ترجمه گوگل]مقامات دهلی گروهی از میمون‌های لانگور بزرگ صورت سیاه‌پوست را در مکان‌های برگزاری بازی‌های مشترک المنافع مستقر کرده‌اند تا سیمان‌های کوچک‌تر را بترسانند
[ترجمه ترگمان]مقامات دهلی یک گروه میمون ها از میمون های سیاه بزرگ را در محل های بازی های مشترک المنافع مستقر کرده اند تا simians کوچک تر را بترسانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• slender monkey of asia with a long tail and loud call

پیشنهاد کاربران

بپرس