laky

/ˈleɪkiː//ˈleɪkɪ/

(از ریشه ی فارسی) قرمز، لاکی

جمله های نمونه

1. Yunnan Er to will protect laky responsibility to fulfil a person to wait, requirement examinee sums up the main experience practice of afore-mentioned areas.
[ترجمه گوگل]یوننان ار به مسئولیت لکی برای انجام یک فرد منتظر می‌ماند، نیاز معاینه‌کننده عمل تجربه اصلی حوزه‌های فوق‌الذکر را خلاصه می‌کند
[ترجمه ترگمان]ام ام ام: حفاظت از laky موظف به انجام یک فرد در انتظار، نیاز به امتحان شونده نیاز به تمرین تجربه اصلی در حوزه های ذکر شده در این زمینه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The whole world is laky and numerous, among them saline is the important resource that salt industry produces.
[ترجمه گوگل]تمام جهان دریاچه و متعدد است، در میان آنها نمک منبع مهمی است که صنعت نمک تولید می کند
[ترجمه ترگمان]کل دنیا laky و بیشمار است، در بین آن ها شور منبع مهمی است که صنعت نمک تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Have Rong Naida, the story is much, laky big also.
[ترجمه گوگل]رونگ نایدا را داشته باشید، داستان بسیار است، همچنین بزرگ
[ترجمه ترگمان]از Rong Naida، داستان خیلی خیلی بزرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The main source of fish mixes laky breed aquatics for entrance, inland aquiculture, ocean.
[ترجمه گوگل]منبع اصلی ماهی، آبزیان نژاد دریاچه ای را برای ورودی، آبزی پروری داخلی، اقیانوس ها مخلوط می کند
[ترجمه ترگمان]منبع اصلی این ماهی ها laky پرورش ماهی را برای ورود به خشکی، aquiculture داخلی و اقیانوس تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shenzhen is a story only is laky .
[ترجمه گوگل]شنژن داستانی است که فقط دریاچه است
[ترجمه ترگمان]Shenzhen یک داستان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Because white castle towers aloft to go up in high hill, its all around annulus hill and laky .
[ترجمه گوگل]از آنجا که برج های قلعه سفید برای بالا رفتن در تپه مرتفع بالا می رود، اطراف آن تپه حلقوی و دریاچه ای است
[ترجمه ترگمان]چون برج های سفید در هوا بالا می روند تا در بالای تپه بالا بروند، در اطراف تپه annulus و laky قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ammoniac nitrogen pollution is to bring about Jiang He laky water system one of main factors of eutrophication.
[ترجمه گوگل]آلودگی نیتروژن آمونیاک باعث ایجاد سیستم آب دریاچه ای جیانگ هه یکی از عوامل اصلی اوتروفیکاسیون می شود
[ترجمه ترگمان]آلودگی نیتروژن ammoniac قرار است در مورد جیانگ و سیستم آب به عنوان یکی از عوامل اصلی انباشتگی خوراکه آب در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Discuss the 2nd problem of the problem, requirement examinee " the main effect that the analysis points out real estate is laky to our country city " .
[ترجمه گوگل]در مورد مشکل دوم مشکل، بررسی کننده نیاز بحث کنید: "اثر اصلی که تجزیه و تحلیل نشان می دهد که املاک و مستغلات برای شهر کشور ما کم است"
[ترجمه ترگمان]با بحث در مورد مشکل دوم مشکل، \"امتحان شونده\"، تاثیر اصلی که این تجزیه و تحلیل به خارج از شهر اشاره می کند، مربوط به شهر کشورمان می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Lake smooth cliff is located at Guangdong to visit the southwest department of Zhan Jiang city, it is an area what have 3 square kilometre only is laky.
[ترجمه گوگل]صخره صاف دریاچه در گوانگدونگ برای بازدید از بخش جنوب غربی شهر ژان جیانگ واقع شده است، این منطقه ای است که 3 کیلومتر مربع آن تنها دریاچه ای است
[ترجمه ترگمان]دریاچه صاف دریاچه در Guangdong قرار دارد تا از اداره جنوب غربی شهر Zhan جیانگ دیدن کند این شهر منطقه ای است که در آن ۳ کیلومتر مربع مساحت داشته و تنها laky کیلومتر مربع می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That is one has emerald green wood, clear and laky the fair the Holy land with fine Xue Fengfei.
[ترجمه گوگل]این است که یکی از چوب سبز زمرد، شفاف و دریاچه ای منصفانه سرزمین مقدس با Xue Fengfei خوب است
[ترجمه ترگمان]این یکی چوب سبز زمردین و صاف و صاف و صاف و صاف و صاف و Fengfei است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The information of each respect, each course, each industry, those who make we swim to information from information ocean is laky in.
[ترجمه گوگل]اطلاعات مربوط به هر رشته، هر دوره، هر صنعت، کسانی که ما را وادار می‌کنند به اطلاعاتی از اقیانوس اطلاعات شنا کنیم، در اندک است
[ترجمه ترگمان]اطلاعات هر احترام، هر دوره، هر صنعت، آن هایی که ما را وادار به شنا کردن از طریق اقیانوس اطلاعات می کنند، در واقع laky است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. "Low carbon ", " formic a group of things with common features ", " laky protection " wait for a keyword, appear in examination questions for many times.
[ترجمه گوگل]"کربن کم"، "تشکیل گروهی از چیزها با ویژگی های مشترک"، "محافظت دریاچه ای" منتظر یک کلمه کلیدی باشید، بارها در سوالات امتحان ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]\"کربن پایین\"، \"formic یک گروه از چیزها با ویژگی های مشترک\"، \"حفاظت laky\" برای یک کلید واژه منتظر می مانند و چندین بار در سوالات بررسی ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a lake, resembling a lake; deep red, crimson

پیشنهاد کاربران

بپرس