lactic

/ˈlæktɪk//ˈlæktɪk/

معنی: وابسته به شیر، شبیه شیر، مربوط به شیر
معانی دیگر: شیری، شیردار، به دست آمده از شیر

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, obtained from, or pertaining to milk.

جمله های نمونه

1. Now they wear rubber fingers treated with lactic acid.
[ترجمه گوگل]اکنون آنها انگشتان لاستیکی تحت درمان با اسید لاکتیک را می پوشند
[ترجمه ترگمان]اکنون آن ها انگشتان لاستیکی خود را که با اسید لاکتیک درمان می شوند، می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They effect formation of lactic acid and flavor components.
[ترجمه گوگل]آنها بر تشکیل اسید لاکتیک و اجزای طعم دهنده تأثیر می گذارند
[ترجمه ترگمان]آن ها تشکیل اسید لاکتیک و اجزای عطر را تحت تاثیر قرار می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Once the lactic acid is dealt with, those aches and pains should not be as bad.
[ترجمه گوگل]هنگامی که با اسید لاکتیک مقابله می شود، آن دردها نباید به همان اندازه بد باشند
[ترجمه ترگمان]هنگامی که اسید لاکتیک به اسید لاکتیک پرداخت می شود، این دردها و دردها نباید به اندازه کافی بد باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This allows less dangerous toxins like lactic acid to accumulate, creating overly acidic conditions in your muscles.
[ترجمه گوگل]این اجازه می دهد تا سموم کمتر خطرناکی مانند اسید لاکتیک جمع شوند و شرایط بیش از حد اسیدی را در عضلات شما ایجاد کنند
[ترجمه ترگمان]این باعث می شود سموم خطرناک کمتری مثل اسید لاکتیک به جمع بیایند و شرایط اسیدی زیادی در عضلات شما ایجاد کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lower lever of lactic acid and propionic acid had little effect on the ensilage fermentation of Italian ryegrass.
[ترجمه گوگل]اهرم پایینی اسید لاکتیک و اسید پروپیونیک تأثیر کمی بر تخمیر سیلو کردن چچم ایتالیایی داشت
[ترجمه ترگمان]lever اسید لاکتیک و اسید propionic اثر کمی بر تخمیر ensilage of ایتالیایی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. How to Manage Lactic Acidemia in HIV-Infected Patients?
[ترجمه گوگل]چگونه اسیدمی لاکتیک را در بیماران مبتلا به HIV مدیریت کنیم؟
[ترجمه ترگمان]نحوه مدیریت Acidemia توسط بیماران مبتلا به ویروس اچ آی وی در بیماران مبتلا به ایدز چگونه است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. During sourdough fermentations, starter lactic acid bacteria was reported to reach similar cell densities in the non-conventional grain sourdoughs as in the wheat.
[ترجمه گوگل]در طی تخمیر خمیر ترش، باکتری‌های اسید لاکتیک شروع کننده گزارش شده‌اند که به تراکم سلولی مشابهی در خمیر ترش‌های غلات غیر متعارف مانند گندم می‌رسند
[ترجمه ترگمان]در طول تخمیرهای خمیرترش، گزارش شد که باکتری اسید لاکتیک به چگالی های سلول مشابه در the گندم غیر متعارف به عنوان گندم رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Sucrose, Glucose (corn) Pectin, Lactic Acid, Natural Flavor, Citric Acid, Soy Lecithin, color added (annatto) and Fumaric Acid.
[ترجمه گوگل]ساکارز، گلوکز (ذرت) پکتین، اسید لاکتیک، طعم طبیعی، اسید سیتریک، لسیتین سویا، رنگ اضافه شده (آناتو) و اسید فوماریک
[ترجمه ترگمان]Sucrose، گلوکز (ذرت)Pectin، اسید لاکتیک، Flavor طبیعی، اسید Citric، سویا Soy، رنگ اضافه شده (annatto)و اسید Fumaric
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Carnosine supplementation decreased the production of serum lactic acid, serum urea, muscle MDA, and the consumption of liver glycogen, muscle GSH and SOD.
[ترجمه گوگل]مکمل کارنوزین تولید اسید لاکتیک سرم، اوره سرم، MDA عضلانی و مصرف گلیکوژن کبد، GSH ماهیچه و SOD را کاهش داد
[ترجمه ترگمان]مکمل Carnosine، تولید اسید لاکتیک، urea سرم، ماهیچه و مصرف گلیکوژن کبد، ماهیچه GSH و sod را کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lactic Acid: A smooth ( not sharp ) acid created during malolactic fermentation.
[ترجمه گوگل]اسید لاکتیک: اسیدی صاف (نه تیز) که در طی تخمیر مالولاکتیک ایجاد می شود
[ترجمه ترگمان]اسید لاکتیک: یک اسید نرم (نه تیز)که در طی تخمیر malolactic ایجاد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The Company supplies biochemical products of lactic acid series, poly-lactic acid series, phosphate series, fumaric acid series, glucose series, amino acid series and citric acid series, etc.
[ترجمه گوگل]این شرکت محصولات بیوشیمیایی سری اسید لاکتیک، سری پلی لاکتیک اسید، سری فسفات، سری اسید فوماریک، سری گلوکز، سری اسیدهای آمینه و سری اسید سیتریک و غیره را عرضه می کند
[ترجمه ترگمان]این شرکت محصولات بیوشیمیایی سری اسید لاکتیک، سری اسید لاکتیک، سری های فسفات، سری اسید fumaric، سری گلوکز و سری اسید سیتریک و غیره را تامین می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The somewhat acid flavour is caused by the presence of lactic acid.
[ترجمه گوگل]طعم تا حدودی اسیدی ناشی از وجود اسید لاکتیک است
[ترجمه ترگمان]طعم تا حدی اسیدی از وجود اسید لاکتیک ناشی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. One factor contributing to this malaise is the buildup of lactic acid in the muscles that can follow heavy drinking.
[ترجمه گوگل]یکی از عواملی که به این ضعف کمک می کند، تجمع اسید لاکتیک در عضلات است که می تواند به دنبال نوشیدن زیاد الکل باشد
[ترجمه ترگمان]یکی از عواملی که به این ضعف کمک می کند، تجمع اسید لاکتیک در ماهیچه ها است که به دنبال نوشیدنی سنگین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mild exercise may help a little by increasing blood circulation and thus flushing lactic acid from the muscles.
[ترجمه گوگل]ورزش ملایم ممکن است با افزایش گردش خون و در نتیجه شستشوی اسید لاکتیک از عضلات کمک کند
[ترجمه ترگمان]ورزش ملایم می تواند به کاهش گردش خون کمک کند و در نتیجه اسید لاکتیک را از ماهیچه ها تخلیه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

وابسته به شیر (صفت)
lactic

شبیه شیر (صفت)
lactic

مربوط به شیر (صفت)
lactic

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to milk; obtained from milk

پیشنهاد کاربران

بپرس